آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

آلودگی هوای مشهد از مرز هشدار گذشت

دارم لپ تابم رو خاموش میکنم تا دراز بکشم. اوضاعم مثل یک سرماخورده شدید هست. خیلی وقته که پنجره ها و در اتاق بسته است. ولی هوا بشدت آلوده است. امروز شنبه 12 خرداد 97 هوای مشهد به طور بیسابقه ای آلوده تر از چند سال اخیره. هم شنبه است و هم ادامه طوفان دیروز جمعه است. دیروز جمعه بود و عجیب بود که بجای بارون روزی که هوا رطوبت داشت و ماشین ها درنیومده بودن فقط با شدید و طوفان بود. امروز یک روز ماه رمضون هست  و گرد وغبار تو هوای مرطوب مونده اند. بیچاره بچه هایی که چند سال اخیر به دنیا میان و زنهایی که این روزا باردارن


مقایسه آب و هوای ایران با سایر کشورها

امروز مشهد بی نهایت آلوده است. تولد فرزند امام هست و مردم از همه نقاط خودشون رو ظرف چند ساعت با همه امکانات نقلیه و از همه مهم تر هواپیما رسونده ان اینجا تا حسابی ما سرمون از آلودگی هوا گیج بره. ما وقتی مشهد زواری میشه و هر سال بدتر از پارسال در حال گیج خوردن هستیم.

ایران و عربستان هر دو خشک و بیابانی هستند. عربستان واقعا همه ش بیابانه، ایران با اون همه کوهو دریا اطرافش خشک شده.

میگن اون بخش از ایران که به خط استوا نزدیک تره پس گرمو خشکه. ولی هند رو نگاه کنید که وضع اقتصادی و فناوریش از ما بهتره و کلی سبزتره. اصلا تو این نقشه کشورهای قدرتمند از نظر سبزی با کشورهای ضعیفی مثل ایران قابل قیاس نیستن (!)، چین، هند و روسیه بسیار سبزترند.

به این نقشه نگاه کنید. اصلا سیستان از نظر آب و هوا به ایران ربطی نداره. از بم که رد بشیم تا مرز پاکستان خشکه (!) این خشکی و جهنم رو به این استان تحمیل کرده اند. وگرنه سیستان و بلوچستان قطب کشاورزی ایران بوده مثل خوزستان. همین حالاش هم بیشتر تولیدات گندم ما محصول همین استانه

پاکستان را ببینید. تعداد رودها و سبزیش چقدر زیاده (!) اصلا ما یک بندر مشترک داریم با پاکستان که اختیار کاملش رو داده ایم دست پاکستانی ها و صداش رو هم در نمیاریم. این را نباید دست کم بگیریم که پاکستان از نظر مدیریت منابع آبی از سمت سازمان‌های جهانی مورد حمایت هست.

فقر کشورمون رو میتونیم در خشکی عجیبش پیدا کنیم. کشور ما مثل عراق، ترکمنستان و افغانستان خشکه. خشکی ای حاکم بر این منطقه شده که به محض ورود به مرزهای سیاسی سایر کشورها تغییر میکنه (!)

الآن که دارم این مطلب رو می‌نویسم بینیم از آلودگی هوای طبیعی مشهد اذیته. مثل پارسال و سال های قبل بهار که اومد بینیمون شروع کرد به اذیت شدن و فشارمون هم رفت به سمت پایین. حالا دیگه کم کم باید برامون طبیعی بشه که هنوز بهار نیومده هی عطسه کنیمو آبریزش بینی داشته باشیم. البته پارسال رو اگر یادتون باشه نه زلزله‌هاش طبیعی بود و آلودگیش. ولی خب همینه که هست. کاریش هم نمیشه کرد. کشور ما این طوریه و کلا زندگی یک جورایی توش قدغنه. مثل چین و هند نیست که پول و تصمیم‌گیری های مالیشون رو به گرمی زمین ربط بدن و بگن مثلا ما فلان سخت‌افزار رو نمی خریم چون mine کردن اون ها باعث افزایش گرمی کشورمون داره میشه.

چوب سوخته های نیمه شب های ما کجان؟

بوی شدید دود از پنجره بسته میاد تو اتاق. سرشب پنجره رو بخاطر گازوئیل بستیم و حالا فکر کردم شاید دیگه دودشون تموم شده، پنجره ای باز کنمو اکسیژنی بگیریم. که دیدم بعله بیرون هوا شدیدا بوی چوب سوخته میده. امسال که برا ما اینطوری بوده. اصلا شده بوده تا حالا من صبح ساعت 5 بلند شمو دماغم از دود بسوزه.

پ.ن: مردم یک تعداد زیادیشون منافقن. حالا بعدا تو پست های بعدی کم کم براتون توضیح میدم

فاجعه آلودگی هوا یک روز بارانی مشهد

دیروز من فقط 5 دقیقه رفتم بیرون. دچار ناراحتی قلبی شدم. از بس هوا آلوده بود. تو این 5 دقیقه حجم بسیار زیادی سم ناشی از بنزین های عجیب ماشین ها خوردم. باوجودی که از خیلی وقت پیش پیش بینی کرده بودند که این دو روز هوا بارانی هست بهمن ماه 1396 به جای اینکه برف بیاد، ولی تقریبا باران هم نداشتیم. تازه، از روز قبلش هم مردم نماز باران خونده بودن.

من قشنگ دارم میبینم. ما پارسال همین موقع هم کنار همین جگرکیه همسایه بودیم. نمیدونم چطور امسال این بوهای بد عجیب از مغازه اش میاد. پارسال اینطوری نبود. از بوی بد همین مغازه من امسال میگرن گرفتم. این مغازه تو این دو شب و دو روز از همه بیشتر بوی بد میداد. بوش یک جورایی مثل بوی دسته پلاستیکی سوخته قابلمه هامون میمونه که وقتی حواسمون نیست اون دستهه کمی رو شعله گاز میمونه. شما فکر کنید این بو در سطح وسیع از این مغازه پخش میشه. دیده ام جگرکیه جای میدون شهدا هم همین بو رو میداد. و خیالتون راحت باشه یکی دوتا نیستن

بعد وقتی تو فقط همین 5 دقیقه داشتم برمیگشتم دیدم از فاصله 500 متری یک پرایدی داشت درجا گاز میداد و دود فاجعه آمیز اگزوزش رو پخش میکرد. اصلا به نظر عمدی در کار نبود. یک خانواده ای بودن که میخواستن سوار ماشین به ظاهر خرابشون بشن. ولی چه بوی ناجوری تو این فضا پخش کرده بود همین یک دونه ماشین (!)

دیروز یعنی پیش بینی هوای بارانی داشتیم. کلی هم دعا شده بود براش، ولی من باران نیامده داشتم از آلودگی هوا میمردم. هنوز تاثیر آلودگیش روم هست.

تنها راهش فتوا دادنه که مردم با ماشین هاشون نیان بیرون. اینطوری حداقل همون 15 میلیونی که معتقدا کون زن ها باید سوراخ بشه، نمیان بیرون و مشکل آلودگی هوا حل میشه. ولی چون این شیخ ها نفهمن و میخوان هرجا برن با ماشین برن این کار رو نمی کنن.

مشکل برف نیامدن در آسمان مشهد فراتر از آلودگی هوا

الآن داشتم خبر میخوندم که در کشور قزاقستان برف سیاه باریده. مردم هم استنباط کرده بودند که به خاطر آلودگی هوا ناشی از دود کارخانه هاست. با این وجود مساله آن ها نباریدن برف نبوده. برف آمده بوده ولی سیاه بوده. ولی مشهد چه طور؟ قضیه مشهد به مراتب حادتر از قزاقستان هست که الآن اوایل بهمن هستیم، سرما هست ولی خبری از برف نیست.

حقیقت شاید در این نهفته باشه که ابرهای مشهد اصلا استراتسفر نیستند، و یا این که قبل از اینکه بالای مشهد قرار بگیرن خشک میشن. ما الآن با مشکلی فراتر از یک آلودگی هوای معمولی مواجه هستیم.