آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

شروع قحطی از اهواز

فصل تابستون هم هست. پیشگویی نمیکنم. براساس شواهد مشخصه. دیروز هواشناسی درجه هوای اهواز اول تابستون رو اینطوری نشون میداد: 20-50. مقایسه اش کنید با مشهد که اختلاف دمای بالا-پایینش کمتره. اختلاف دمای 30 درجه نشون از تخریب پوشش گیاهی این شهر میده؛ اگر پوشش گیاهی درستی داشت، گازهای گلخانه ای گیاهاش تو شب باعث میشد اختلاف دما کمتر و تعدیل بشه. من در مورد اینکه 50 کمتر بشه چیزی نمیدونم. ولی مطمئن هستم که شبش نباید 20 باشه، وقتی روزش به 50 رسیده. شب یک چیزی حدود 30 براش میتونست نرمال بباشه.. چند وقت قبل هم تو اخبار خوندم که برای بلند نشدن ریزگردها در این استان، آب تو زمین های کشاورزی رها شده ول کرده ان. مرگ زمین در شهری مثل اهواز خیلی مشهوده. من هنوزم نمیدونم که مردم این شهر چطوری امید به زندگی دارن!

کشاورزا هم شاید الآن نتونن به داد این شهر برسن. شاید، نمیدونم مرگ زمین رخ داده! مرگ زمین هم اینطوریه که هرچی آب به زمین بدی، زمین جذب نمیکنه. البته هستن پوشش های گیاهی مناسب که باید روی حتی این زمین با چیزهایی مثل حتی کود کمپوست وارداتی که بیاندو به داد پوشش گیاهی فقیر این شهر برسن، ولی با این روندی که زمین طی میکنه از حالا باید بشمریم. و منتظر قحطی بعدی اهواز باشیم. قحطی فصل تابستون آدما رو میکشه. فصلی که مردم به هرچیزی حتی علف چنگ میزنن تا عطش خودشون همراه با گرسنگی رو برطرف کنن. من گفتم شروعش از اهوازه. شما با توجه به شهرتون و اختلاف دما بگین شهر بعدی کدومه!

خشکسالی و اداره مالیات

خیلی جالبه. الآن دارم کتاب تاریخی میخونم که متعجبم چرا مثلا ما تو کتابهای درسی دبیرستانمون داستان گیله مرد بزرگ علوی رو داریم که شیون میکنه، ولی کتاب تاریخی ده نفر قزلباش رو نداریم. این کتاب رو دانشجوهای ارشد ادبیات به بعد در موردش تحقیق میکنن و درباره سلطنتی بودن و مارکسیستی بودنش تحقیق کرده اند و به این نتیجه رسیده اند که کتاب متعادله و از این نظر مشکلی نداشته. حالا این دیالوگ رو بخونید که از آنجا برداشته ام (کتاب مال 100 سال پیشه):

عباس میرزا (شاه صفوی) تبسمی نموده به داروغه نیشابور گفت:

- تویی که کوچه های شهرت بی درخت است؟

داروغه سر به زیر انداخته گفت:

-خوب بود کوچه ها و خیابان های هرات را می دیدید.

«ابوالمعالی» که از بزرگان نیشابور بود و در مجلس حضور داشت در جواب شاه عرض کرد:

-خشکسالی پی در پی مهلت نداده است، وگرنه امر نواب والا جامه عمل پوشیده بود.

...

جالبه که بدونید الآن هم بعد از گذشت 700 سال از دوره صفوی و 100 سال از چاپ این کتاب که دیگه الآن زیرخاکی محسوب میشه1، هنوز که هنوزه اوضاع همینه. امروز وقتی میگیم چرا آتشسوزی راه میندازین؟ میگن طبیعی هست و فصلشه. بعد هی آتش سوزی های کالیفرنیا رو نشون میدن. اصلا معلوم هم نیست که خود آمریکایی ها شاید دیپلماسی شوک دارن اجرا میکنن اونجا. ولی هی ما باید بگیم نگاه نکنید اینجا درخت میسوزه، آمریکا که بدتره. میگیم یعنی چی؟ دریاچه هامون چرا باید خشک بشه؟ جواب میدن خشکسالی های پی در پی نذاشته. تازه رودخانه راین هم یک بخشیش خشک شده! میگیم ساعت 9 صبح چرا باید درخت جلو شیرینی فروشه قطع بشه؟! نصف شب ماشین آبیاری شهرداری میاد تا این بار به جای 3 ساعت 4 ساعت با دود گازوئیلش خفه مون کنه. میگیم اصلا چرا باید دمای اهواز مثلا به 60 درجه برسه. اروپا رو نشون میدن 33 درجه اش شده 35 درجه، کانادا رو نشون میدن مثلا یک دمایی رسونده به 38 و از این جور جوابای تکراری که قرن هاست مانع از پیشرفت ایرانی ها بوده و در عوض اروپا و آمریکا همیشه پیشرفت کرده بودندو اصلا هم خشکسالی پی در پی نداشته اند!



1- داستان های جمال زاده رو که میگن فقط ترجمه بوده رو باید ما بخونیم، ولی اثری از این کتاب در کتابای ما نیست.


مشکل برف نیامدن در آسمان مشهد فراتر از آلودگی هوا

الآن داشتم خبر میخوندم که در کشور قزاقستان برف سیاه باریده. مردم هم استنباط کرده بودند که به خاطر آلودگی هوا ناشی از دود کارخانه هاست. با این وجود مساله آن ها نباریدن برف نبوده. برف آمده بوده ولی سیاه بوده. ولی مشهد چه طور؟ قضیه مشهد به مراتب حادتر از قزاقستان هست که الآن اوایل بهمن هستیم، سرما هست ولی خبری از برف نیست.

حقیقت شاید در این نهفته باشه که ابرهای مشهد اصلا استراتسفر نیستند، و یا این که قبل از اینکه بالای مشهد قرار بگیرن خشک میشن. ما الآن با مشکلی فراتر از یک آلودگی هوای معمولی مواجه هستیم.