آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

فرآیند اجتماعی شدن

یک بازی هم هست از خونه ما شروع میشه و دیده ام که در جامعه هم همین بازی در حال اجراست. این بازی معمولا در خونه ما از نقش پدر شروع میشه. باباهه میره میوه میخره. همه میدونن که میوه چیز خوبیه. اما موقع دادنش به مامانه میگه این رو همین طوری ندی بخورن ها. بعد مامانه میره میوه رو سمیش میکنه و مرباش میکنه. مربا هنوز یک خوبی هایی داره. باباهه میره این بار پول بیشتری خرج میکنه تا مربا رو غلیظ تر بکنن؛ میره کلی شکر میخره. حالا دیگه انقدر این مربا سمی شده که ماها نمیخوریمش. این بازی و این اتفاق در سطح جامعه هم میفته. مثلا اداره مالیات با خودش میگه ما باید جلو فرارهای مالیاتی رو بگیریم. بعد میره دست میذاره روی فقط همین ماها. از 120 هزار تومنی که به ناحق داره ازمون میگیره اصلا نمیگذره، حتی اگر مثلا من هر روز برم اداره مالیات و اعتراض کنم. اینطوری جلو فرارهای مالیاتی رو میگیرن...

از خونه شروع میشه. کوچکترین بچه خانواده از همه بیشتر بی عدالتی رو یاد میگیره. بیرون جامعه هم میره همینه. به این میگن فرآیند اجتماعی شدن. یک دو نفر هم که این بازی رو یاد نگرفته اند عیبی نداره کوزت هایی باشن که حالا بهشون بگن تناردیه.

هارپ دیگری بوشهر را لرزاند

امروز 30 فروردین 1397 زلزله 5.9 ریشتری بوشهر را در حوالی کاکی لرزاند (حدود ساعت 11:04 صبح). این زمین لرزه در عمق 18 کیلومتری زمین رخ داده. همان طور که میدانید اولین هارپی که ایران را لرزاند در همین استان تشخیص داده اند. حالا بوشهر میره که برای بار چندم با این شدت زلزله چند پس لرزه دیگه داشته باشه و این تازه شروع یک ماجراست. اتفاق بعدی که برای این شهر میفته باز هم گرمتر شدن لایه های سطحی زمین و کم آبی بیشتر در پی آن هست. چون ابرهای باران زا رطوبت لازم رو برای باریدن در این منطقه کمتر خواهند داشت. مثل بقیه شهرهای کرمانشاه، مشهد و خیلی های دیگه که سال 96 به تدریج بارشهاشون رو از دست دادند.

کیش و مات

دارن با بویی که درست میکنن (این جگرکی روبرو) از اینجا دورمون میکنن. دارن برامون جا تعیین میکنن. یک کم مثل این فیلما وقت میذاشتیم میدیدیم که اینها یک باند تبهکاری هستن که کارشون همینه. اون از بهرامی اینا با آشغالایی که دم در خونه مون میذاشتن و این از این جگرکی. اونها مشخص میکنن که من باید کجا زندگی کنم. لابد جای بعدی که دارم برا زندگی انتخاب میکنم یک اردوگاهی هست دور از شهر و لااقل وسط 4 تا درخت که یک نگهبان هم سر درش داره. مثل شاه بازی شطرنج، هرجایی نمیتونیم باشیم چون ممکنه کیش و مات بشیم.

صلح را با دروغ جمع کنیم

دیروز بخشی از جلسه پارلمانی انگلیس رو داشتم میدیدم که نخست وزیر داشت برای مخالفش توضیح میداد. جلسه اینطوری بود که یک طرف مخالفین نشسته بودن و طرف دیگه کسایی که موافق جنگ نخست وزیر انگلیس بودن. این بنده خدا پیرمرده هرچی میخواست از بدی جنگ و همکاری با آمریکا در این زمینه بگه موافقین نخست وزیر هی وسط حرفاش هو می کردن. ولی وقتی نوبت به خود نخست وزیر رسید هیچ صدایی در نمیومد. فقط خودشون هرچند وقت یکبار محض رعایت بی طرفی برا خودشون سرصدای مجاز درست میکردند. اصلا نخست وزیر خودش نویز درست میکرد. سمت نخست وزیر زنهای فاسدتری نشسته بودند و از مردان موافق قیافه های متعصب قدرت طلب بودند که برای حرف زدن در موافقت با نخست وزیر گاهی بلند میشدن. آخرای جلسه خیلی جالب شد اونطرف پارلمان یکی گفت شما باید برای همکاری با ارتش آمریکا برای شرکت در جنگ به ما میگفتین. نخست وزیر یک لحظه ترسید ولی بعد سریع درستش کرد و گفت که گفتیم، در جلسات قبلی خلاصه ش رو گفتیم، حتی ما به مخالف الآنمون هم قضیه رو گفته ایم! و فقط ترتیب کار رو نگفتیم! بعد باز یکی از اونطرف گفت که اگر گفتین پس برای چی اینجا جلسه گذاشتیم؟! مخالف نخست وزیر تا مرز سکته نشسته بود که فقط یک موضوعی رو روشن کنه و اون هم این بود که ارتش انگلیس بدون اینکه به پارلمان بگه با آمریکا در عملیات جنگی شرکت کرده.

اینطوری میشه که یک جریان الحادی متعصب به راحتی در جوامع متمدنی مثل انگلیس میتونه کار خودش رو بخوبی دنبال کنه.

مردای کله پتی

وقتی میخوان به زن ایرانی بگن که تو در هیچ دوره تاریخی حتی قبل از اسلام کله پتی نبوده ای نمایشگاه های پوشش شناسی دوران قبل از اسلام رو برامون در دموکراسی ترین حالت میذارن. ولی آیا برای مردهای کله پتی الآنمون هم این کار رو میکنن؟ شواهد و قرائن نشون میده که مردها هم کلاه رو سرشون داشته اند، اگر زن ها روسری، و یا هرگونه پوشش دیگه ای داشتن. این تبعیض در نمایش دادن فرهنگ ایرانی غیرقابل انکاره و چشم پوشیه. اگر قراره که زن ها پوشش مقنعه، چادر و روسری داشته باشند، مردها هم حفظ فرهنگ کنن و کلاه بذارن.