آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

کفشدوزک ها

امروز این برنامه شکر-پنیر داشت یک نمایش به زبان آذری میذاشت، من کلی خندیدم. یکی رو نشون میداد که مثلا داره امضا میگیره، بعد باید پرونده رو میبرد میداد به اون یکی کارمنده. بعد یهو انگار گیر کردن. امضاگیره پرونده رو دو دستی زد تو سر اون یکی کارمنده. بعد داشت میرفت سمت اون یکی. هیچ کدوم هم ابراز ناراحتی نمیکردن از وضع موجود. خلاصه یک طورایی شده بود بازی کامپیوتری که دسته های بازی توش گیر کرده باشن. بعد دوربین یک جوون بیستو چند ساله رو نشون داد که یعنی باباهه بهش میگه بابایی بازی رو ول کن داره دیرت میشه! کلی خنده دار بود دیگه؛ بازی امضا گرفتن. قبل از دکتری همه اش اس ام اس میدادن دو طرح نمیشه. نرو، ولی حالا که رفتی خوشحالیم. بعد از دکتری میگن فرصت هایی که به خودمون دادیم برای بردن بازی امضا گرفتن دیگه تکرار نمیشه. این بار برو و یک مدرک دیگه مثلا چین بگیر، روسیه بگیرو ازین بازی ها. حالا بد هم نیست پزشکی باشه، دندان باشه، چین باشه، فرانسه باشه یا هرجایی. در این صورت ما خوشحالیم کلا...

بعد اخبار نشون داد که هنوز آتش سوزی کالیفرنیا تمومی نداره. این آتش عجیب، حتی داره جاهایی رو میسوزونه که برگو درخت ندارن! این شاید مثل ماجرای سیل کارولینای آمریکا باشه. آمریکایی ها زندگیشون رو با دیپلماسی شوک میگردونن. قضیه سیل کارولینای آمریکا هم این بوده که مردم اون بخش از آمریکا پولدار بودن و دلشون مدارس خصوصی نمیخواسته. برای همین موقعی که سیل میاد و بعدش مسئولینشون تعلل میکنن تا خوب سیل بیاد و زندگیشون رو ببره. به این ترتیب مردم مجبور به پذیرش شرایط بعد از دیپلماسی وارده شده میشندو مدارس خصوصی رو میپذیرن. لابد قضیه همین بوده. کسی نیست دلش برای این کفشدوزکهای کالیفرنیا بسوزه:

بیچاره ها. احتمالا فرصت نشده برن یک جایی کز کنن تا فصل سرد تموم بشه.

پروژه انحراف افکار ایرانیان

هنوز برنامه شورش جای ما که ادامه داره. چند روزه که حسابی دارن سرصدا میکنن. آمبولانس پشت آمبولانس و ماشین آتش نشانی پشت آتش نشانی. اساسا قاطعانه بگم که آمریکا و کانادا ماها رو بچه فرض کرده اند و دارن از نظر محتوای ذهنی رومون کار میکنن. گواهم هم سرچ های اخیرم هست. چند وقت پیش داشتم "آجر زیستی" رو سرچ میکردم. تو چند سرچ اولم سایت کانادایی اومد بالا که مثلا داشت قضایای روحانی و برجام رو به آجر زیستی مرتبط میکرد. حالا چه طوری؟ اینطوری که کلمه "آجر زیستی" رو انداخته بود وسط یک مشت چرت و پرت دلخواهشون. یا مثلا اون روز داشتم باز سرچ میکردم یک کلمه تغییر زده بودم با یک کلمه مثلا مدیریت اجتماعی. خیلی علمی نتیجه تو سرچ اومد که مثلا پروژه تغییر رژیم ایران رو دارن. حالا مثلا من میدونم اینها دارن افکار من رو منحرف میکنن. یک بار نادید میگیرم، دو بار نادید میگیرم. بار سوم میپرسم چه خبره؟! بعد یکی هم حالا بدتر از من سرش درد بکنه و هی بخواهد سر این موضوع حرف بزنه. نتیجه چی میشه؟ هیچ. وقت من رو میگیره که یک وقت پیشرفت نکنم. نه حالا کم جلو پیشرفتم رو گرفته بوده!؟

یا اون روز داشتم خبر گوش میکردم. میگفت تولید مواد مخدر افغانستان بعد از به قدرت رسیدن آمریکا از چند ده تن به چند صد تن یعنی 200 تن حداقل رسیده. کانادا و آمریکا هم که خودشون مصرف ماری جوانا رو آزاد کرده اند، تا حسابی اگر چیزی از مرز ما رد شد به مبدا کشورمون به مصرف مردم خودشون برسونن. دیگه اینکه از وقتی به شماها ناس رو معرفی کرده ام، روشون برچسب میزنن "جعفری" تا مثلا بگیم نه دیگه آلبالو نیست جدا نعنا، جعفریه.


بعدا اضافه کرد: شعبون بی مخ نقش مهمی در پیروزی کودتای 28 مرداد 1332 دوره دکتر مصدق داشته. میومده موقع انتخابات جای صندوق های رای و نمیذاشته کسی رای بده مثلا. به جز شورش هایی که میکرده. کودتا هم اینجوریه که تو مثلا شب خوابیدی صبح بلند میشی میبینی حکومت عوض شده. بعد از دستگیری مصدق هم کلی جلسات دادگاه سرش بند میکنن که تو توانایی اداره حکومت نداشته ای! فقط اون آخرها در یک جمله خیلی کوتاه بهش میگن به خاطر شاه محاکمه میشی

نکته بعدی اسرائیله. اسرائیل جدا مثل یک غده سرطانیه. اولین خاخامهای یهودی که بناش کرده اند یک رگه ایرانی داشته اند. پس تعداد اسرائیلی ها که فارسی رو فول هستن و همه جای دنیا رو هم گرفته اند خیلی زیاده. اینو گفتم که فکر نکنید هرکی با زبان شما باهاتون صحبت میکنه پس مصری نبوده و با اسرائیل رابطه ای نداشته. اصلا این رو در نظر بگیرین که مثلا این اسرائیلی ها میگن ما هولوکاست داشتیم و قحطی بزرگ، نباید ردش کنیم. چون تاریخ مشترک داشته ایم. یهودی نژاد پرست میگه این قحطی بزرگ صرفا برای اون نژاد خاص در ایران بوده و شاید هم اصلا نمیگه در ایران بوده و سعی میکنه پنهانش کنه. ولی الآن خیلی وقته که خیلی ها میدانن ایران در سالهای 1296، 1320 و 1340 دچار قحطی شده بود. البته پروژه های قحطی دیگری هنوز در دست کار یهودی های اسرائیل و آمریکاست که از زمان بنی صدر تا حالا محقق نشده. شما فکرکنید یک زمانی آبادان قطب کشاورزی ایران بوده و بعد از جنگ اون منطقه هنوز نتونسته این قطبیت خودش رو جبران کنه. هنوز هم که هنوز میشنوید از زبان آمریکایی ها که اگر ایرانی ها میخوان گرسنه نمونن باید اوامر ماها رو گوش کنن. در واقع این ها پروژه قحطی بزرگ دیگه ای تو ایران رو دارن دنبال میکنن.

خوب شد که لازم نبود ببینیش

بالاخره گواهی موقت مدرک دکتریم رو گرفتم. باورتون میشه که دیگه نمی خوام پی اصل مدرکم رو بگیرم؟! ازم میپرسه لازم شد قیافه زاهدی رو ببینی؟ بهش میگم نه، میگه خوب شد؛ دیدن قیافه اش هم حرامه. بهش میگم اونا هم حس میکنن که من دیگه نمی خوام پام رو اونجا بذارم.. میگه دوطرفه است دیگه؛ اونا هم نمیخوان که دیگه تو رو اونجا ببینن.

گاهی دلم یک زندگی معمولی میخواد. چند روز پیش داشتم این مطالب دختر معمولی رو میخوندم. باخودم فکر کردم که چقدر معمولیه. بیخود نیست که اسم خودش رو گذاشته دختر معمولی؛ لازم نیست از سیاست خیلی سر در بیاره. میره سر کار از اون طرف هم میاد خونه. فوقش باید حواسش باشه که اسم شهر هیچ جایی رو نیاره که شاید اگر خواست دروغی هم بگه بد نباشه

موضوع باز: حجابت رو رعایت کن حاچ خانووم

طالقانی گفته بود دلیلی وجود نداره که حجاب رو نظام اسلامی اجباری اعلام کنه. خب، این خوشحال کننده است که شیخی اینطوری هم پیدا میشه. با این وجود ما حجاب اجباری رو در نظام اسلامی میپذیریم. ولی این که یکی بیاد و رنگ این حجاب رو هم مشخص کنه جالبه و موضوع بحث بازی هست که در این نظام اسلامی اجباری روشن نشده و تبدیل شده به یک موضوع بازی که هرچند وقت یک بار از جهتش بخوریم. مثلا در نظر بگیرین که چند وقت پیش دختر معلولی با چه زشتی موقع مدال گرفتن اون چادر سیاهش رو تنش کرده بود. اطرافیانش که پوشیده بودن. ولی چه اشکالی داشت که اونطوری زشت اون وسط چادرسیاه در نمی آورد؟! حالا هرکسی هی بگه به مصلحتی. ولی بالاخره یک کسی چشم زیبابینش درمیاد که اون زشته. حالا خامنه ای دیروز در میان معلولین محترم ورزشکار در اومده بود تبلیغ کنه و سعی کنه قبح این قضیه چادر سیاه زشت پوشیدن اون زن معلول رو بپوشونه. البته خوب شد که مثل حرم اینها رو مجبور نکرده بودن که چادر سیاه سرشون کنن. اصلا هیچ دلیلی وجود نداره که تو برای ساختار اشتباهت یک همچین چیزی رو تبلیغ کنی. تبلیغش اشتباهه. این موضوع رو حلش نمیکنن. حالا حجاب فقط یک بخش موضوع بازی هست که امروز میخوام مطرح کنم. حجاب چادر منصه ظهور تفکری هست که میگه زن قبل از اینکه انسان باشه، زن هست. و مرد هم قبل از اینکه انسان باشه، مرد هست. حجاب چادر باعث میشه سر این تفکر شورش میشه. اگر قرار بود که اول انسان زن باشه و بعد انسان، بهتر نبود که خدا اون ده سال رو هم به زن فرصت نمیدادو همون اول هورمون های زنانه اش فعال میبودن؟! یا همینطور در مورد مردها؟! زن رو از انسانیت خارجش کرده این. تبدیلش کردین به یک حیوونی که باید حالا خودش رو اونطوری بپوشونه. خب، اون کافر در میاد میگه من از این مسلمون ها صادق ترم. برای زن همین تعریف رو داشته ام و حالا رو هستم. دیگه درنیومده ام بگم زن اون حیوانه اونطوری زیر اون بقچه.

با این تفکر جداسازی زن از مرد، ما هم میتونیم بگیم که از کل اون کتاب مرجع تقلیدی که منتشر میکنن و اون قرآن و اون نهج البلاغه، من فقط قسمت مربوط به زن ها رو میخونمو اجرا میکنم. نماز و روزه هم نمیخونم، چون برای زن ها جداش نکرده ان. اینطوری خیلی راحت میشه اسلام رو هم دور زد. وقتی تو نمی آیی این موضوع باز رو در ساختار اسلامیت حل کنی، نتیجه این میشه که هر وقت یهودی خواست فنگ بندازه وسط کارت یک دعوایی بین شماها راه بیفته. با این جداسازی زن از مرد فقط کم مونده بوده که بگین قرآن زن داریم و قرآن مرد. کاری که تاحدی در گذشته هم داشته این میکردین. کتاب حلیه المتقین همین رو میگه دیگه. میگه زن ها این سوره رو بخونن، اون سوره رو نخونن!

تا حالا شنیده این بگن زن شهید بهشتی مبلغ خوبی برای اسلام بوده؟! نه، ولی شهید بهشتی خیلی ها رو مسلمون کرد. همیشه مردا میتونن اسلام رو تبلیغ کنن. همه از چادر سیاه زنها بدشون میاد. زشتن. خود این شیخا حاضر نبودن اسلام رو با این چادر سیاه نشون بدن. سیاه واقعا زشته. حالا تو بگو حدیث پیدا کرده ای که به خاطر امام حسین ما تا ابد عزاداریمو حجاب چادرسیاه تنمون میکنیم. اون مسیحی هم میتونه بگه ما همه مون تا ابد به خاطر گناه آدم دچار مشکلیم. پس تا ابد باید برم پیش پدر مسیحی اعتراف کنیم. این تفکر ما الآن بیشتر به اون تفکر مسیحی ها نزدیکه. با افزایش گرایش کشورها به اسلام، 17درصد افزایش جرم داریم. تبلیغات سوء سرجاش. اما این که یکی جری بشه چیز دیگه ای هست. همه اون جری شده ها داعشی شده ان؟! نه، تقصیر توئه. تو نرفتی درست هدایتشون کنی. در زشتی، هر دو تاتون یک پیام رو میرسونید. تو تفکرت یک اونجوری زیر بقچه در اختیار 12 تایی ها. اون تفکرش همینجوری زیر بقچه در اختیار سلفی ها. خیلی فرقی نداره.

اصلا رنگ سیاه کلی خرج داره. خیلی دروغه که بگی عشایر در گذشته همونطور که سیاه چادر براشون مطرح بوده، لباس و پوشش چادر سیاهشون رو از بز سیاه انتخاب میکرده اند! چادر سیاه فرهنگ ما رو نشون نمیده.

این فرهنگ دینی و ملی ماست. چند نفرمون اینجوری هستن؟! اجازه نمیدن زن های لخت راهپیمایی کنن. پنهان داری میکنی. فقط اجازه میدن که زن های با پوشیه راهپیمایی حجاب کنن. حد و اندازه رو قرآن مشخص کرده. رنگش رو مشخص نکرده. اصلا حق همچین امتیازبندی نداره! ما از رو احادیث قبول کردیم. ولی حالا تو برو بدترین حدیث عمری رو بیارو بگو این رو من تعیین میکنم.

اینکه دوست و دشمن حاضرن به این قضیه بپردازن دلیلش همین باز بودن مساله است. حالا دشمن که به بهانه بپردازه.

در میان میگن زن ماموریتی داره که در قالب خانواده و برطرف کردن نیازهای اونطوری حل میشه! خب، مرد هم میتونه با گوسفند هم نیازهای اونطوریش رو حل کنه، حالا مثلا شاید بگه کمی هم زشته. الآن من از همکاری از سطح بسیار بالا محروم. زمانی که داشتم برای دکتری میخوندم توی خونه خوندم. اساسا به جز حضورم در سال اول دانشگاه بعدش هم هیچ چی نمیگفتم. ولی کسانی که مخالف بودن هدفشون این بود که من از این چیزهای دکتریم بهره ای نبرم. نمونه ای باشم از اینکه دانش نداشته. بعد از مدتی دیدن فایده نداره، یک پرونده محرمانه اخلاقی هم کنارش میذارن و میگن این اصلا نمی فهمه. حالا اگر من یک موتور جستجو درست کنم که کل موتور جستجوی گوگل رو بیارم پایین اون وقت قبولم میکنن و انقدرم امکاناتم کم هست که نمیتونم این کار رو بکنم. پس دیگه مشکل چیه؟! پس تو خودت نتونستی


یک مبارزه ای داره انجام میشه؛ شیخا علیه زن ها. باز یهودیه هست این وسط. باز این شیخه یهودیه رو ندیده. خدا فقط یک موعظه به انسان کرده که در راه خدا جهاد کنه. بعد یک نفر بیاد ساختار تعریف کنه که این بوده ساختار اصلاح شده اش. ولی چقدر آدم باید بیان تا این اتفاق بیفته. اون یهودیه بهره اش رو میبره از این ساختار. کل هزینه دولت صرف بررسی جاسوس بودن من بشه، بعد اون یهودیه بیاد بهره ببره. این موضوع همیشه باید باز باشه. باز روحانی مثلا بگه که زن ها باید مثلا در دولت و برحسب شایستگیشون نقش ایفا کنن. یهودیا دوباره زن های لختشون رو میفرستن تو تا دوباره این موضوع باز بمونه.


بعدا اضافه شد: در مورد نقص عقل از هر 5 شیخ یک نفر میگه زن ها ناقصن. دلیل میارن که از کونشون خون میاد و یک مدتی نباید نماز بخونن. پس مردا کامل ترن. خب، آقای شیخ بعضی زن ها تا آخر عمرشون قرص میخورن که از کونشون خون نیاد. آیا اون عقلش کامل شد؟! حالا باید همه اش هی نماز بخونه. بعضیا تغییر جنسیت میدن و صداشون کلفت میشه و سینه هاشون در میاد آیا دیگه ناقص عقل نیستن؟!

مورد دیگه هیکل مرداست. اسلام دین جهانیه. الآن زن آمریکایی هیکلش دو برابر منه. آیا این زن از من کامل تر هست با اون تفاسیر شماها یا نیست؟!

بدترین اتفاق ها برای بهترین ها افتاد

بیش از دو دهه. دیروز تو این سرچ هام یک عکس غیر مرتبط اومد که نشون میداد فارغ التحصیلان دکتری غیر پزشکی تجمع کرده اند و کمپین  PhD تشکیل داده اند. یک کوزه ای هم گذاشته اند و یک مدرکی هم بالاش که یعنی گذاشته اندش در کوزه آبش رو بخورن. امروز بوی سوختن غذا میومد، سرصبحی. یاد دو تا هم کلاسی های حدود دو دهه پیشم افتادم که از قوچان به خاطر مدرسه کامپیوتری که تو شهرشون نداشتن اومده بودن مشهد و سختی های زیادی داشتن تحمل میکردن که بتونن مدرک متفاوت دیپلم کامپیوتر اون زمان رو بگیرن. از اون موقع چوب خوردن ماها شروع شده بود که بهترین دانش آموزای اون زمان بودیم. اونموقع و تا دهه بعدش بهترین دانش آموزا میرفتن رشته ریاضی و اونها که ذهنشون نمیکشید میرفتن تجربی. ولی، چه اتفاقی افتاد؟! بدترین اتفاق ها برای بهترین دانش آموزا افتاد. اون هم بیش از دو دهه! آیا این عمدی نیست؟! دکتری غیرپزشکی که الآن من دارم میگیرم رو اجازه دادم فیلترهای مختلف روش رد شن، ولی استاد تمام بی دردی که ماهی بیش از چهارده میلیون حقوقش هست به جز آسیبی که جامعه به من وارد کرد سر گرفتنش یک تُف هم اون انداخت روش تا بگیرمش.

وقتی من وارد جامعه میشم از اون دیپلمه ای که برای معلم خصوصیش کلی پول داد تا دیپلمش رو با تک ماده بتونه بگیره همه ازم طلبکارن تا اون لیسانسی که دیگه نتونست و حتی نخواست مثل من سختی راه دشوار فوق لیسانس رو تحمل کنه. حالا شماها فکرش رو بکنین که تو این جامعه که بارها همینطوری من یکی از در میخورم و یکی از دیوار، بگم آه من دکتری هم دارم. همون جاس که چوب های ملت درمیاد که پس بخور، از سال ها پیش منتظرت بودیم... کمپین تشکیل ندین. بی فایده است.


بعدا اضافه کرد: امروز سحر دو نفر از این اخلال گران ارز و به قول خودشون مفسدین فی الارض رو هم قیافه هاشون رو نشون دادن و هم اعدامشون کردن. دیدمشون. پیر بودن؛ یعنی کاراشون رو کرده بودن. اعتراضی هم به اعدامشون نداشتن! میان مثلا تو این شبکه هاشون جوون های مثل من که ممکنه بخوان بچه داشته باشندو اعلام کنن که مفسد فی الارض هستن؟! میان یک پیری که همه کارهاش رو کرده اعلام و اعدام میکنن. تازه، اینجا میفهمیم که این شهرام جزایری رو که هنوز اعدام نکرده بودن شاید هم خوب هم بوده! من حتی معتقدم که مثلا زنی که دیگه ازدواج کرده و شوهر داره و بچه داره هم دیگه کارهاش رو کرده. اون کسی باید اعدام میشد که نطفه کارش منجر به این فسادهای گسترده تو این کشور میشد، نه اونی که حالا برا دل خوش کنی من مال و جان باخته دارین اعدام میکنید!