آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

فاجعه آلودگی هوا یک روز بارانی مشهد

دیروز من فقط 5 دقیقه رفتم بیرون. دچار ناراحتی قلبی شدم. از بس هوا آلوده بود. تو این 5 دقیقه حجم بسیار زیادی سم ناشی از بنزین های عجیب ماشین ها خوردم. باوجودی که از خیلی وقت پیش پیش بینی کرده بودند که این دو روز هوا بارانی هست بهمن ماه 1396 به جای اینکه برف بیاد، ولی تقریبا باران هم نداشتیم. تازه، از روز قبلش هم مردم نماز باران خونده بودن.

من قشنگ دارم میبینم. ما پارسال همین موقع هم کنار همین جگرکیه همسایه بودیم. نمیدونم چطور امسال این بوهای بد عجیب از مغازه اش میاد. پارسال اینطوری نبود. از بوی بد همین مغازه من امسال میگرن گرفتم. این مغازه تو این دو شب و دو روز از همه بیشتر بوی بد میداد. بوش یک جورایی مثل بوی دسته پلاستیکی سوخته قابلمه هامون میمونه که وقتی حواسمون نیست اون دستهه کمی رو شعله گاز میمونه. شما فکر کنید این بو در سطح وسیع از این مغازه پخش میشه. دیده ام جگرکیه جای میدون شهدا هم همین بو رو میداد. و خیالتون راحت باشه یکی دوتا نیستن

بعد وقتی تو فقط همین 5 دقیقه داشتم برمیگشتم دیدم از فاصله 500 متری یک پرایدی داشت درجا گاز میداد و دود فاجعه آمیز اگزوزش رو پخش میکرد. اصلا به نظر عمدی در کار نبود. یک خانواده ای بودن که میخواستن سوار ماشین به ظاهر خرابشون بشن. ولی چه بوی ناجوری تو این فضا پخش کرده بود همین یک دونه ماشین (!)

دیروز یعنی پیش بینی هوای بارانی داشتیم. کلی هم دعا شده بود براش، ولی من باران نیامده داشتم از آلودگی هوا میمردم. هنوز تاثیر آلودگیش روم هست.

تنها راهش فتوا دادنه که مردم با ماشین هاشون نیان بیرون. اینطوری حداقل همون 15 میلیونی که معتقدا کون زن ها باید سوراخ بشه، نمیان بیرون و مشکل آلودگی هوا حل میشه. ولی چون این شیخ ها نفهمن و میخوان هرجا برن با ماشین برن این کار رو نمی کنن.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد