آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

دشمن پیش رو: مشکلات شهری و کشتی ها

یک باری ساعت حدود هشت و نیم شب بود که از آلودگی هوا چپه شدم. قبلش هربار با بقیه چک میکردم که آلودگی امشب مثل دیروز بعدازظهر و دیشب نبوده؟ اونا هم میگفتن حسگرهاشون از کار افتاده.

سختی کار تو اینه که تشخیص میدی آلوده هست، ولی تا چه حد رو باید همه با هم بگن. سرم مثل دیشب درد میکرد. دیروز خیلی زود در و پنجره ها رو بستیم. هیچ وقت فکرش رو نمیکردم بدون طی مسافتی در خیابان دچار حالت تهوع بشم. اونموقع فقط فکرم هوای تمیزتر و نقطه بهتری برای نفس کشیدن بود. دیگه به غذایی که چند ساعت پیش خورده بودم فکر میکردم که زیاده روی نکرده باشم. بلند شدم رفتم تو حیاط دیدم بدتر میشه برگشتم رفتم این ور و کمی هم اون ور. فکر کردم اگر بخوابم درست میشه. همینطور هم شد و خوابیدم.

دیگه ساعتهای 11 دوباره بلند شدم. به نظر امروز مراسم خاصی از نظر محرم باشه. چون مردم هم نوع خاصی از ارتباطات رو دارن. بنزین این دو روزه کلی مصرف شده.

مسئولین که سکوت. کاش این کرونا تموم بشه اینا به خاطر بچه هاشون کمی آلودگی رو کنترل کنن تا دیگه به خونه هامون نرسه. میگن هر قدر به خاطر کرونا مردم رو بیشتر خونه نشین کنن، ساخت و سازها و خانه سازی هم بیشتر میشه. لابد نیاز کارتن خواب ها هم به خونه بیشتر میشه و در این روزها سود خوبی نصیبشون میشه. یک ارتباط مستقیم این دو با هم دارن. سالانه 41 هزار نفر طبق آمار رسمی آدم فقط به خاطر آلودگی هوا تو این کشور میمیرن. غسال خونه ها میگن روزهایی که هوا بیشتر آلوده است مراجعه کننده بیشتری هم دارن.

اما از اوضاع کشور بگم که بجز مشکلات شهری، اوضاع هم چنان آرامه. دانشجوها که همچنان دغدغه امتحاناتشون رو دارن، و مراسم ها هم کامل اجرا میشن. آنچه که باید حواسمون باشه اینه که وقتی قرار شد جنگی پیش رو باشه، اون جنگ حتما جنگ فناوری و برتری مردم یک کشور بر دیگریه. اینکه انقدر در داستان ها و رویا روی کشتی سازی و آرمان سازی، کشورها رو مردمشون کار میکنن سر همینه. یک سره داستان های دزدان دریایی، کشتی های سطحی و زیر سطحی رو درست میکنن و با اون به نقاط مختلف دنیا سفر میکنن. جنگ آینده، به جز حالا تهدیدی که مرزهای خاکی میتونن داشته باشن، جنگ کشتی هاست. الآن اگر دقت کرده باشین سر این کشتی اسرائیلی که در دریای عمان حادثه ای براش اتفاق افتاد کلی تو نهادهای بین المللی سرصدا کردن. کشتی انگلیس، آمریکا و از اونطرف امارات در منطقه ما رو تهدید میکرد. در همان منطقه اتفاقی برای یکی از کشتی های ما افتاده بود، تهدید کشتی انگلیس به قدری بود که حتی وقتی قایق پاکستان برای کمک آمد آن را هم تهدید کردند و عقب نشینی کرد. در روزها و سال های اخیر تعداد کشتی های جنگی آمریکا و اسرائیل در منطقه دریای سیاه تا منطقه دریای عمان که جای ما هست بیشتر شده. آن ها همچنان در حال خرید و تجهیز پیشرفته ترین ناوهای جنگی و کشتی ها هستند. اسرائیل همچنان تهدید میکند که وقت اقدام نظامی علیه ایران رسیده است.

علاوه برآن، مشکلات شهری مشکل پیش روی ماست. با اعمال تغییرات آب و هوایی (و اعلام اینکه جنگ آینده جنگ آب و غذاست) که از جمله آن ها آتش سوزی جنگل هاست، ما در آینده مشکل آب، غذا و هوا خواهیم داشت. مثال در این زمینه زیاده، ولی مثال جالبش دستگیری حدود 42 نفر در الجزیره در جریان آتش سوزی اخیر این کشوره. پس از بازجویی ها معلوم شد که به جز اسرائیل، کشور همسایه یعنی مغرب نیز در این آتش سوزی ها نقش داشته. کشور الجزیره مرز خود را با مغرب بست. تکرار این سبک زمین سوزی روش رژیم صهیونیستی مثل دانه های نخود پخش در زمینه. 

اینکه جنگ ایران با اسرائیل حتمی است در آن شکی نیست. فقط میزان تلفات از دید کشورها و نوع نگاه آنها به جنگ مطرحه. اسرائیلی ها خیلی جان دوستن، پس شاید بردن از نظر آنها بیشترین میزان تلفات انسانی و به نوعی نسل کشی باشد. کاری که تاکنون در منطقه ای به اسم فلسطین ترتیب داده ان. از نظر ما میگن جنگ همان دفاعه. پس اگر تجهیزاتشون رو طوری بزنیم که نتونن آب و هوا رو آلوده کنن، و یا ماها رو کمتر بزنن، احتمالا برد را ما کرده ایم.

الف ب ایران

زیرساخت‌های آب و برق ایران، به نوعی وابسته به خرید از بازارهای آمریکا و خصوصا ایالت پنجاه و یکم، اسرائیله. اینو مسئولین ما نمیگن، و فقط کمی که وارد کار بشی، و حتی به عنوان یک مغازه دار ساده بخوای فروشنده باشی میفهمی. آب با فیلترهای تصفیه، و برق و مخابرات با کابل‌هایی که از اسرائیل میخریم. چند وقت پیش مجلس فکر کنم تصویب کرد که دیگه این چیزا رو از اسرائیل نخریم. حالا نمیدونم در عمل چقدر ممکنه که صاحبان صنایع شبکه اینترنتی ما بخوان به حرف مجلس گوش کنن. فکرش رو بکنین پارلمان مجلس عراق بلافاصله بعد از ترور سردار سلیمانی اعلام کرد که آمریکا باید خاک این کشور رو ترک کنه، ولی با وجودی که پارلمان تصویب کرد و ما هم یکی از پایگاه هاشون رو زدیم، این کشور هم الآن میگن آمریکا دو قطبی شده و درگیر انتخابات و قضایای پسا انتخاباته، هنوز این اتفاق نیافتاده.

در مورد ایران هم، میتونه همینطور باشه. الآن، من یک مطلب تو اینترنت در سایتی به اصطلاح دانش بنیان میذارم به عنوان تحلیل، بلافاصله شاخه یهودی اسرائیلی صهیونیزم وارد عمل میشه و گزارشو میده. با خودم فکر میکنم، من یکی اینا این کار رو میکنن، فوقش یک پست اینترنتیش بکنم، ولی اینا چقدر دست به عمل و حالا پررو هستن که بدون اینکه حتی نیاز به گفتن این نکته به ملتی داشته باشن، با یک گزارش دادن، مشکلشونو حل میکنن.

فکر میکنید یک کابل برق خریدیم ازشون، یک پول پهنای باند دادیم و دیگه تموم شد؟ نه، اونا میگن مستعمره ما اینا رو خرید، باید نظارت کنیم.

نمونه دست جریانات اینترنتی ایرانی که به دست یهود کنترل میشه، همین سایت های دوقطبی خودمونه، که اگر گفته نشه مستقیما به دست دولت و دانشگاه دولتی و یا دانشگاه آزاد داره اداره میشه، برین ببینین که اگر طرف مغازه خاصی نداره، به چه سختی داره پشتوانه حضور مجازیش رو تامین میکنه. حالا یکی گوشی وارد میکنه، یکی خود کامپیوتر. اگر گوشی وارد میکنه، مغازه دارد پول سفرش به انگلیس رو هم ازتون میگیره این روزا و اگر کامپیوتر داره که من یادمه از همون زمان که مغازه ماشین های اداری حسن پور کامپیوترهامون رو وارد میکرد ما داشتیم قسطهاش رو کارمندی میدادیم. شیخ هم میووردن برامون که شماها چه کار مهمی دارین میکنینو اینا. ما میفهمیدیم که در جریان مقاومت در برابر دشمن وارد شدیم، ولی دیگه خبر نداشتیم که حتی در حد یک کاربر معمولی اینترنتی هم ارزشی نداریم.

یک کلمه این دانشجوهای تازه به دوران رسیده میگن، بازاریابی. همین بازاریابی کلی پول و هزینه، و حداقل ماشین زیر پا میخواد. اینطور نیست که بتونی براحتی یک درگاه پرداخت بگیری و باهاش کسب درآمد کنی. برین دنبالش و اگر تونستین براحتی این کار رو بکنین بیاین سکه بندازین تو جیب صهیونیستا، و یا فراماسونرها. تا همین حالا، بخصوص با تغییر نرخ ارز کلی سایت های ارائه درگاه پرداخت، به جز مستقیم بانکهاش، اصلا حذف شده ان. اونایی هم که قبلا تو وایبر بودن، الآن تو تلگرامن و بعدش اینستاگرام، اسمشون رو گذاشته ان کارشناسو از این حرفا که از نظر من حضور واقعی ندارن! برا خودشونن، خودخواهن و اگر کاری به کار ما ندارن، ما هم ایشالله کاری به کارشون نداریم، حالا میخوان شیخ باشن، دکتر یا مهندس.

من نمیخوام ناامیدتون کنم، ولی حقیقت هم این نیست که برین ببینین، یکی اگر مورد بی مهری و لطف دولت قرار میگیره، پس موجود بدیه، و یا نمیخواسته خدمات بهتری بده. نمونه اش همین سایت خودمه که حداقل هر نصف ماه بالا نمیتونه بیاد. باید براش هزینه بیشتر بدیم، ولی به هیچ طریق هم حمایت نمیشیم. در جریان پخش محتوای اینترنتی هم از همون سال 2011 که آمریکا با سوریه به طور مستقیم و غیرمستقیم وارد جنگ شد، کار ارائه محتوا هم سخت تر شده. یک سایت معمولی بلاگفا رو در نظر بگیرین، و یا همین سایت آپارات. بلاگفا که خیلیی در حذف محتوای ماها شهرت هم داره. میان آمار بازدید غلط نشون میدن، نمیذارن لینک وبلاگ های دیگه رو تو سایتت بذاری، لینک سایت خودت رو نمیذارن. تو رو منزوی نشون میدن، و هزار کار دیگه که نشون میده قطبی به سمت جریانات دوست امریکایی هستن. اینا رو گفتم، که اگر نمیخواین بدونین، حجت باشه.

آب پنیر

بچه که بودم، دبیرستانی که بودم، یه دوستی داشتم خواهر بزرگترش رشته صنایع غذایی درس میخوند. اون شاید یکی از معدود آدمایی بود که بزرگتری ازش دانشگاه میرفت. خواهرش که فارغ التحصیل داشت میشد، به خروجی خواهرش میبالید. چپ میرفت راست میومد میگفت پایان نامه خواهرم درباره «آب پنیر». میدونید چه مزایایی این آب پنیر داره، بعد اون وقت کارخونه های ما به عنوان ضایعات میریزندشون؟

من هم هر بار که میرفتم خونه، اینو به عنوان یافته جدیدم هر بار به خواهران کوچکترم میگفتم. انقدر این برام جالب بود و انقدر تکرارش کرده بودم که خواهرم تعریف میکنه یه بار خواب دیده بود، فقط توش کلمه «آب پنیر» اومده بود! هیچ چیز دیگه هم ازش یادش نمونده بود، به جز همون کلمه.

حالا، میخوام چی بگم؟ دیروز این اخبار گریه میکرد برای این نوزادا. میگفت به این بچه های ما «آب پنیر»هایی میدن که برای انسان قابل هضم نیست. میگفت: شیرخشک اچ آ. (شیر خشک همون پودر آب پنیره) میخوایم ما. بهمون ارز رسمی نمیدن، شرکت های ما ارز آزاد باید بگیرن!

اینو طرف تو توئیت های بورسی ها به عنوان امتیاز منفی گذاشته بود تا قیمت سهام های شرکت های دارویی رو از زیر قیمت بازار که هست پایین تر هم بیاره!

ما این وضعمونه تو ایران! چند نفر مثل دوستم از اون موقع تا حالا پایان نامه درباره آب پنیر داده ان؟! از اون موقع دو دهه حداقل میگذره. ما هنوز نتونستیم یه آب پنیر قابل هضم توسط روده انسان تولید کنیم؟ من خودم همین چند وقت پیش تبلیغ محصولی به اسم «آب پنیر» رو تو همین صداو سیمای خودمون دیدم، گفتم امثال اون دوستم.

خود من، الآن یعنی نمیتونم به جای این شیرخشک حیوانات که تو بازار به جای شیرخشک اچ آ. پخش میکنید، به بچه ام آب پنیر غنی شده بدم؟ حالا، هرچند که اگر همینو تولید کنم شماها میگن دستگاه هات، مجوزهاتو هزار سنگ زیرپات.

میری کتاب فارسی باز میکنی، میبینی یک کلمه از ایران نیورده. طرف میاد فارسی رو عوض میکنه، مثلا به جای معمولا مینویسه معمولن، ولی میگه مثلا ابوریحان بیرون نفت رو کشف کرد1. سند داریم. مدرک داریم که خیلی از مطالبی که خارجی ها به نام خودشون به اسم تاریخ، و با اسامی تبدیل شده به خوردمون میدن، همون برگردان مطالب فارسی ماست. اسم زرشک رو عوض کرده، زرشک بومی ایران، گذاشته مثلا کریست چی چی. اسم نمیدونم چی چی رو یه رده انگلیسی براش آورده، حالا اون خارجی با خیال راحت روش سند بالا سند میذاره، بعد استاد دانشگاه اینجا اجازه نمیده من مطلب بدون سند انگلیسی بیارم.

استاد من اجازه نمیداد من به کنفرانس نظامی مقاله بدم! یک ایرانی که میخواد بره خارج فکر میکنه، باید کتاب بنویسه توش اسم از چین، انگلیس و آمریکا بیاره، ولی نباید اسم از ایران بیاره!

تو فکر میکنی به خاطر اینه که خارجی ها قبولش کنن؟ نه، خودش خواسته. خودش خائنه. استاد من (فارغ التحصیل آلمان) که اجازه نداد اسم نظامی تو رساله ام بیارم، آخرش تفش  هم کرد. هزار تا نظامی بیارم که جای جای دنیا رفته ان، گفته ان بابامون نظامی بوده، خودمون مقاله تو کنفرانس های نظامی داریم، قبولشون کرده ان. اصلا اون خارجی که علمی باشه که از خداشه. پس تو چی میگی؟

تو چی میخوای؟

ای مملکت پر خائن. کشتین ماها رو. کاش ...



بعدا اضافه کرد:

اینکه میگن خدمتی شماها رایگان به این خارجی ها میدین همینه. طرف انگلیسه، لیرش رو میخواد عوض کنه به پوند، تو به گردن من مردم فشار میاری تا دولت همه ریال هاش رو بکنه لیر، تا بعد تبدیل بشه به پوند من هیچ بشم. الآن، قضیه لیر ترکیه و خیلی جاهای دیگه همینه. همین الآن اتحادیه اروپا معلوم نیست همینطوری بمونه، پول بی ارزشش رو من مردم باید به بالاترین قیمت بخرم، چون تو بیشتر از حتی خود خارجی های بوگندو عاشقشونی. دلار آمریکا معلوم نیست بمونه، شاید میخواد حذفش کنی، من باید برم پولام رو تبدیل به دلار آمریکا بکنم تا تو راضی بشی. انگلیس شاید دیگه دلش نمیخواد پوند داشته باشه، مجبورم میکنی، مثل همیشه که میکردی، پولام رو برم پوند انگلیس کنم، تا تو راضی بشی. چه شکم گنده ای هم داری که هیچ وقت سیرمونی نداره. یکی تو که هر روز کمترین جایی که یک پات بود دوبی بود، حالا هم که دیگه خود اسرائیل شده.

______________________

1- برای حمایت از نفت و کسانی که روی اون ها خوب کار کردن، اینجا اصلاح میکنم:

محمدبن زکریا رازی: تقطیر نفت سیاه و تجزیه آن به نفت سفید و سیاه.

ابوریحان بیرونی: کاشف صمغ مومیا (هیدروکربور)، بیان خواص فیزیکی و شیمیایی پارافین طبیعی ( ozokerit یا موم معدنی یا هیدروکربن پارافین جامد که از نفت حاصل میشود، و ... این ها بارها در کتب خطی خودشون، شاگرداشون و بعدها کتب چاپی، افست و غیره، بارها و بارها اسم ازشون اومده و گفته شده اولین بار، این کارها کار اون هاست.

پروژه انحراف افکار ایرانیان

هنوز برنامه شورش جای ما که ادامه داره. چند روزه که حسابی دارن سرصدا میکنن. آمبولانس پشت آمبولانس و ماشین آتش نشانی پشت آتش نشانی. اساسا قاطعانه بگم که آمریکا و کانادا ماها رو بچه فرض کرده اند و دارن از نظر محتوای ذهنی رومون کار میکنن. گواهم هم سرچ های اخیرم هست. چند وقت پیش داشتم "آجر زیستی" رو سرچ میکردم. تو چند سرچ اولم سایت کانادایی اومد بالا که مثلا داشت قضایای روحانی و برجام رو به آجر زیستی مرتبط میکرد. حالا چه طوری؟ اینطوری که کلمه "آجر زیستی" رو انداخته بود وسط یک مشت چرت و پرت دلخواهشون. یا مثلا اون روز داشتم باز سرچ میکردم یک کلمه تغییر زده بودم با یک کلمه مثلا مدیریت اجتماعی. خیلی علمی نتیجه تو سرچ اومد که مثلا پروژه تغییر رژیم ایران رو دارن. حالا مثلا من میدونم اینها دارن افکار من رو منحرف میکنن. یک بار نادید میگیرم، دو بار نادید میگیرم. بار سوم میپرسم چه خبره؟! بعد یکی هم حالا بدتر از من سرش درد بکنه و هی بخواهد سر این موضوع حرف بزنه. نتیجه چی میشه؟ هیچ. وقت من رو میگیره که یک وقت پیشرفت نکنم. نه حالا کم جلو پیشرفتم رو گرفته بوده!؟

یا اون روز داشتم خبر گوش میکردم. میگفت تولید مواد مخدر افغانستان بعد از به قدرت رسیدن آمریکا از چند ده تن به چند صد تن یعنی 200 تن حداقل رسیده. کانادا و آمریکا هم که خودشون مصرف ماری جوانا رو آزاد کرده اند، تا حسابی اگر چیزی از مرز ما رد شد به مبدا کشورمون به مصرف مردم خودشون برسونن. دیگه اینکه از وقتی به شماها ناس رو معرفی کرده ام، روشون برچسب میزنن "جعفری" تا مثلا بگیم نه دیگه آلبالو نیست جدا نعنا، جعفریه.


بعدا اضافه کرد: شعبون بی مخ نقش مهمی در پیروزی کودتای 28 مرداد 1332 دوره دکتر مصدق داشته. میومده موقع انتخابات جای صندوق های رای و نمیذاشته کسی رای بده مثلا. به جز شورش هایی که میکرده. کودتا هم اینجوریه که تو مثلا شب خوابیدی صبح بلند میشی میبینی حکومت عوض شده. بعد از دستگیری مصدق هم کلی جلسات دادگاه سرش بند میکنن که تو توانایی اداره حکومت نداشته ای! فقط اون آخرها در یک جمله خیلی کوتاه بهش میگن به خاطر شاه محاکمه میشی

نکته بعدی اسرائیله. اسرائیل جدا مثل یک غده سرطانیه. اولین خاخامهای یهودی که بناش کرده اند یک رگه ایرانی داشته اند. پس تعداد اسرائیلی ها که فارسی رو فول هستن و همه جای دنیا رو هم گرفته اند خیلی زیاده. اینو گفتم که فکر نکنید هرکی با زبان شما باهاتون صحبت میکنه پس مصری نبوده و با اسرائیل رابطه ای نداشته. اصلا این رو در نظر بگیرین که مثلا این اسرائیلی ها میگن ما هولوکاست داشتیم و قحطی بزرگ، نباید ردش کنیم. چون تاریخ مشترک داشته ایم. یهودی نژاد پرست میگه این قحطی بزرگ صرفا برای اون نژاد خاص در ایران بوده و شاید هم اصلا نمیگه در ایران بوده و سعی میکنه پنهانش کنه. ولی الآن خیلی وقته که خیلی ها میدانن ایران در سالهای 1296، 1320 و 1340 دچار قحطی شده بود. البته پروژه های قحطی دیگری هنوز در دست کار یهودی های اسرائیل و آمریکاست که از زمان بنی صدر تا حالا محقق نشده. شما فکرکنید یک زمانی آبادان قطب کشاورزی ایران بوده و بعد از جنگ اون منطقه هنوز نتونسته این قطبیت خودش رو جبران کنه. هنوز هم که هنوز میشنوید از زبان آمریکایی ها که اگر ایرانی ها میخوان گرسنه نمونن باید اوامر ماها رو گوش کنن. در واقع این ها پروژه قحطی بزرگ دیگه ای تو ایران رو دارن دنبال میکنن.

نتیجه تحقیق جدیدم راجع به مذهب زدایی

به نظر میاد داخل ایران شبیه حزب کمونیست چین هست. هر آن ممکنه که توسط همسایه ت، دوستت و یا فامیلت به حزب معرفی بشی که داری یک کار نادرستی رو انجام میدی. هر کس زودتر بگه و زودتر شکایت کنه، حکم جلبو حکم تعزیری و حکم ... میتونه بگیره.

به علاوه از طرف دیگه ممکنه مورد تنفر برخی باشی و تصادف کنی. ممکنه مورد توجه باشی و همین کافیه که نتونی یک پیاده روی ساده توی خیابون داشته باشی، یا برای زیارت به جایی بری و یا برای تفریح. یا بخوای یک کار درآمدزا انجام بدی؛ هر کاری که هرکسی میتونه انجام بده ولی تویی که معرفی شده ای نتونی انجام بدی. این به نوعی تعریف زندگی مجرمانه کسیه که مورد تنفره. ولی بخش بسیار مهم این اطرافیان اینه که همه به صورتت نگاه میکنند و تو چشمت میگن "ما به تو علاقه مندیم. ما همه با هم دوستیم. لطفا گارد نگیر. با من مهربون باش. ما همه خوشحال و شادیم. همه چی خوبه. تو هم وضعت خوبه. تو یکی اتفاقا وضعت خیلی خوبه. میری تو خیابون پیاده روی میکنی. برای زیارت به جایی میری. تفریح میکنی. کار درآمدزا انجام میدی. آزادی که هر کاری بکنی." اینو بهت میگه، و تو چشمت با تنفر تمام نگاه میکنه. سرت رو برگردونی، پچ پچ و وزوزه که از طرفش میاد. حسادته و یک خوی شیطانی. کاملا تحت سیطره شیطان. همه مدلش هم هست. خنده روی خوش قیافه، مسن جا افتاده، دختر، پسر، با ظاهر مذهبی، باظاهر غیر مذهبی...

کشورهای دیگه فرقشون با ایران اینه که رو هستند. اون ها هم همین هستند. فقط به مردمشون اجازه میدن با ماشین از روی کسایی که دوستشون ندارن رد بشن (یهودی اسرائیل)، چین (تکلیفش از همه روشن تره، همه دین ها رو باهم میذاره کنار. حتی بودا رو)، آمریکا (که دیگه خیلی ماها رو دوست داره، طوریکه روادید به بچه مریض یک ساله مون نمیده)، انگلیس (اجازه میدن آپارتمانمونو بسوزونن)، هند (اجازه تغییر مذهب بهمون میدن)، و غیره

ظرف بیست سال در حالی که ما تو کشور گل و بلبلمون نشسته ایم و خیال کرده ایم که انقلاب کرده ایم و میگیم همه چیزمون خوبه. و درحالی که داریم ادعا میکنیم یهودی اسرائیل داره نابود میشه. میبینیم تغییرات خیلی سریع و متفاوت از اونچه که ادعا میکنیم داره رخ میده. تمام خواسته ها و روشهای سبک زندگی یهودی اسرائیل داره در تمام نقاط جهان اجرا میشه. شیوه عملکردی و بیان یهودی اسرائیل رو در صحبت کردن مغازه دار سرمحلت هم میتونی ببینی، فقط ریش گذاشته و داره نماز میخونه. این شیوه رو هم میتونی تو مردم کلیساهای زیرزمینی چین هم ببینی، فقط انجیل میخونه و کریسمس داره. همین شیوه رو ترامپ تو بلندگو اعلام میکنه.

از داخل و خارج همه به همین سمت میرن که به شیوه سبک زندگی یهودی اسرائیل عمل کنند. همه با صدای بلند میگن همه چیز خوبه، ماخوبیم، مادوستیم، حقوق بشر رو رعایت میکنیم. ما حق داریم. هیچ دشمنی وجود نداره؛ همه دوستیم.

ما هم که ماییم و مثلا سردمدار مستضعفان جهانیم داد میزنیم برای ایران میمیرم.

این یک بیماری خیلی وحشتناکه که معلوم نیست راه فرارش کجاست.