آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

صنعت بازی

احتمالا خیلی وقته که میدونید ما سوار امواج یک سری تبلیغات گسترده اینترنتی شدیمو اصلا باور کردنی نیست که واقعا آمار بازدید هم دارن. زیر یکی از تبلیغات یک چند نفر به سبک مشهدی البته بی ادبی کرده بودن که احتمال میدم آشنا بوده اند اتفاقا. چون از نوع بی ادبی خاص مشهدی ها، حدس اکید میزنم مشهدی هستن. تبلیغات من تو آپارات بود. اتفاقا اخیرا این رسانه هم به نظر من خوب از آب دراومده. کسی که وارد صفحه ای از این سایت میشه قبلش یک چند ثانیه پیش نمایش دیده، متن زیرنویس ویدئو رو خونده و با علم تقریبی وارد صفحه شده. یکی نوشته بود الکی به این ها لایک ندین چون پر رو میشن! دیگه پیشنهاد نداده بود، البته. بلکه دستوری بود برای خودش. خلاصه خیلی به نظرم طرف حرصش دراومده بود!

با این وجود صنعت بازی درسته که شاید سود کلانی برای آن ور آبی ها داشته باشه، ولی مثل خیلی خدمات دیگه که تو ایران صورت میگیره، معمولا نتیجه اش فقط از جان مایه گذاشتنه، و سود آن چنانی برای یک ایرانی نداره. ایرانی ای که وارد کننده صنایع دیگر کشورها بالاخص آمریکاست. گواهم هم صحبتای بالادستی ها در زمینه انیمیشن و بازی سازی در مجلاتشون هست. چند روز پیش مطلبی میخوندم تو این مایه ها که میگفت من خودم تا حالا نظر 5 نفر از دولتی ها رو برای سرمایه گذاری زیر 500 میلیون تومن در صنعت انیمیشن برگردونده ام که تو این زمینه وارد کار نشن. چون 500 میلیون تومن فقط میشه کار پیش انیمیشن. طرف میگفت بالای دو میلیارد تومن اگر داشته باشین باید وارد این صنعت بشین!  البته این مبلغ که خیلی هنگفته جدا. من نمیدونم این تراکنش ها کلا چطوری انجام میشن. با این وجود در وسع خودم و در حد خودم سال هاست که وارد این صنعت شده ام. هرگز هم در عمرم 30 میلی

کمی بررسی کنیم بچه های ما بعد از سیگار چی بازی میکنن

بازی کلا خوبه. حتی اگر delta force محصول سطل آشغالی امریکایی سال 2000 باشه و حتی اگه CS:GO محصول اخیر و به روز شده امروز آمریکایی باشه.

زمانی انقد ازین بازی های دلتا فورس که ریخته بودن رو زمین زیاد بود، که تفریح بچه ها از 5 ساله تا 18 ساله بود. این بازی محیط ساختمونی عراق رو تصویر میکرد. سال 2004 ماها مونده بودیم جنگ با ایران میشه و یا جنگ با عراق. واقعا، خیلی لازم نبود تردید کنیم اگر میدیدیم که بچه های ما چی بازی میکردن. جنگ با عراق از مدت ها قبل برنامه ریزی شده بود، و بچه های ما داشتن خیلی قبل از وقایع تو بازیهاشون رو زمین عراقی ها میجنگیدن.

اما امروز جالبه که ببینیم بازی مورد علاقه بچه ها (Cs:Go) داره تو زمین و محیط ایرانی صورت میگیره. عکس زیر رو ببینید:

اون قالی های ایرانیه که ایرانی ها رو سقفاشون پهن کرده اند. قراره جنگی واقعا برنامه ریزی شده رو زمین های ایران، اون هم از شهرهای مرزی شروع بشه. این جنگ رو این بازی ها الآن دارن تصویر میکنن و الآن دنیا دارن رو زمین های ایران بازی جنگی و هیجان انگیز (Cs:Go) رو بازی میکنن...


پ.ن: من بدنبال بازی سازی بوده ام و هستم. بنابراین یک تاریخی همین طوری از تولید بازی به صورت مقاله ای دنبال کرده ام. چیزی که برای من خیلی جالب بود این بود که مثلا میدیدی طرف داره تو دانشگاه بازی سازی رو درس میده و محیط و همه چیز یک scene بازی رو خیلی زیبا و قشنگ از نوع هوای شرجی مثلا عراق تعریف کرده، ولی یک دستی مثلا نماد دست بریده عباس هم انداخته وسط. یا، مثلا میبینی باز طرف یک بازی درست کرده خیلی زیبا، قشنگ. اصلا صحنه، صحنه آبی ساختمون معماری نیلگون درون ساختمونی سازه های اسلامی ما رو تصویر میکنه، ولی بعدش باید از ساختمون بری بیرون و کیف کنی که یک زنی کاملا عریان داره با دوستش که اون هم کاملا لخته دارن بازی میکنندو تنها پوشش اون ها پستون بندو شورتشونه... یا مثلا میری میبینی طرف مقاله نوشته، عکس انتخاب کرده، چه عکسای مستهجنی....

اصلا انگار قرار نیست بازی سازی در حد علمی بشه و اون زمینه مستهجن، جنگی و فاجعه انسانیش در نظر گرفته نشه. بعد من، تو این شرایط تا حالا دوست داشته ام که بازی سازی کنم. و هنوزم که هنوزه شروع نکرده امو اندر خم یک کوچه م. ولی باز هم جالبه که هنوز شروع نکرده ام زودی همه به این نتیجه رسیده اند که من و شرکتم فلانو بهمانیم....