آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

ناراحتم

این حرکت و اسلوب رفتاری کسیه که تو گوشیو کامپیوترمه. رفته ام خونه فامیل، میبینم اونا هم یکی اینطوری دارن!

ناراحته، وقتی که نیمه شعبانه، و یا من خوشحالم! از کی؟ به من چه که ناراحته!

طبق اصول رفتاری ملت، یاد گرفته ام هرکی میگه ناراحتم منظورش اینه که از من ناراحته!

یک عمره، نه کسی اومد حالمونو بپرسه، نه احوالی. نه چیزی. نه شوهری، نه روابط اجتماعی ای! فقط هرچند وقت یکبار نیمه شعبان که میشه، ناراحته! به درک.

هربار هم این دولتی ها، در پی همونی که تو گوشیو کامپیوترمه اومدن حالمونو بپرسن، رفتن بالای سکویی چیزی نشستن تا مچ بگیرن. نشستن تا حقشون یک وقت گرفته نشه. نشستن تا حقوقشون تلف نشه. بعد موقع نیمه شعبان اعلام کرد: ناراحتم. ناراحتم، از تو؟!

آره دیگه، هرکی بهم گفت ناراحته، از من ناراحت بوده!


بعدا اضافه کرد: به جای اینکه برعکس من مثلا بیام تو این روزا اعتراض کنم که تبدیل شده ام به معضل اجتماعی، دست پیش رو میگیره که پس نیفته! خودش زودتر میگه از من ناراحته، در این روز! میان، نرخ تعیین میکنن برا ملاک معضل اجتماعی بودنم.

قدرت، شجاعت و آمادگی

یه خونواده ایرانی مثل من، هر سه اینها رو باید داشته باشه. چراش رو بگم میدونم یا نمیدونم خیلی مهم نیست، ولی حتی تجربه همین نوشتن این وبلاگ هم نشون میده. الآن نگاه کنید، تو همین وبلاگ. هرجا کمی نشانه ای از ضعف آورده ام، یه جوون ایرانی که مثلا رفته آلمان سریع واکنش حمله نشون میده. البته، اون مثلا عراقی به نیابت و یا اون خاندان سرمایه دار فرانسوی که نیومد تو این وبلاگ حرف بزنه. من، حتی بیشتر منظورم اوناست..

جوون ایرانی دهه 40 خوب یادشه که عراقی به نیابت از حدود 100 کشور به ایران حمله کرد. دلیلش حزب حاکم بعث بود؟ نه، اونقدر. دلیلش به نظر من احساس ضعف یه خانواده ایرانی مثل من بود. الآن حزب بعث حزب حاکم عراق باشه یا نباشه، یا همسایگان دیگه. چیزی که باعث میشه کشور همسایه نخواد به ما حمله کنه اینه که مطمئن شده باشه، ما قدرتشو داریم که اگر ریختن رو سرمون بلافاصله جوابشونو بدیم.

کسی دلش اصلا برا ما نسوخته. به هر دلیلشون مهم نیست. مهم اینه که تاریخ و تجربه نشون داده که این کار رو تا الآن، تا همین امروز کرده اند و میکنن. اینکه در آینده بخوان تکرار کنن، فقط و فقط بستگی به خودمون داره. به اتحادمون، قدرتمون، شجاعتمون و آمادگیمون.

اگر در زمینه ای از چیزی کم آوردیم، باید بتونیم با یکی دیگه جبرانش کنیم.

گفتم همسایه، که تجربه مستقیم داشتیم. در مورد آمریکا که تجربه مستقیم داشتیم. در مورد خاندان های کشورهای دیگه قدرتمند از نظر اقتصادی هم همین طوره. اون خاندان سرمایه دار فرانسوی، اون جوون های همسایه ما، نه اینکه بگم دندون برای ما تیز کرده ان، نه اینطور نیست. اگر روزی به ما حمله کردن، و اومدن بالا سرمون بدونید ضعفمونو دیدن. نمیدونم دنیا برچه اساسه، ولی ضعیف رو دوست نداره. از قانون جنگل بدتره. چون در جنگل، ضعیف از یه جنس، معمولا توسط همنوع خودش مورد حمله قرار نمیگیره، و فقط کنار گذاشته میشه. ولی در دنیای فعلی حاکمیتی انسانها اینطور نیست. ضعیف، بهش تجاوز میشه. قدرت و شجاعت یه ملتی، از این نظر اهمیت بالایی داره، که بازدارنده باشه. اگر کمی ضعیف شدیم، حداقل باید آمادگی اینو داشته باشیم که از خودمون با هرچه داریم دفاع کنیم. کاری که الآن داریم میکنیم.

شورش ماشین پیمایی شده؟

دیشب حدود ساعتای 10:30 ماشینی در حالی که آهنگش رو بالا داده بود، رد میشدو راننده اش هم عربده میکشید!

بعد امروز هم همین ساعتا یک ماشینی چنان ویراژی داد که گفتم باز چی شده، ولی بعد پشت سرش صدای ماشین پلیس هم اومد. دیگه حالا این سوال برام پیش اومده که شورش ماشینی شده؟

کم از کمرامون بالا رفته ان؟ حالا پولشو از آمریکا گرفته ان برا این کارا؟

دیگه کارشون شده هر دم انتخاباتی عن کنن تو دهن ماها. چمیدونم شاید بهرامی راننده تاکسیه که هی دود میکنه تو دهن ما. میادو پشت سر پنجره مون در آروم ترین روز سال میگه: عکس خمینی تو مسترابه!

ظرف چند روز ماشینو گرون میکنن، پراید میشه 51 میلیون به بالا، بعدم اینطوری انقدر زیادیشون که دود میکنن. بعد هر پرنده مهاجر بین المللی فقط کافیه از بالا آسمون ایران رد بشه سقط شه بمیره. چی؟ پرندهه که بهش نگفتن شورشیا اینجا لونه کرده ان. میادو چپ میشه.

خیانت تا به کی؟

تو ایران همیشه خائن بوده. نمونه اش هم همین سانحه سقوط هواپیمای بوئینگ 737. میگن خطای انسانی در پدافند هوایی تهران باعث این حرکت شده. شما 8 سال جنگ تحمیلی با عراق بهتون درس نداد!؟ که حالا این فاجعه رو اینطوری کردین که اون خوردن ساختمان آمریکایی رو به کام ما تلخ کنید؟

تو همون سال های جنگ چقدر خودمون به خودمون زدیم؟ اینم شد ادامه روحانی و بنی صدر؟

یادمه کتاب پرواز روی خاک رو میخوندم. البته کتابش بدآموزی زیاد داشت، ولی آموزشی بود دیگه. طرف صادقانه آخرای عمرش هرکاری کرده بود و کرده بودند رو نوشته بود. اونجا میگفت مثلا ما هی خودمون، خودمونو هدف قرار میدادیم. آخرش هم این آقا رو مسئول میکنن که هواپیماهای خودی مثلا ناوهای ما رو نزنه. اولین خاطره اش هم از این ماجرا اتفاقا اونی میشه که این طرف به دست خودش میگه ناو رو بزنید. مثلا اینطوری که هواپیمای جنگی ما میره بالای ناوی که پرچم ایران داشته. بعد میگه پرچم ایران داره، بزنم؟ از مرکز بهش میگن بزن. دوباره میره بالای سر ناو میگه پرچم ایران داره، بزنم؟ باز از مرکز به طرف میگن بزن. هواپیمای ما هم ناو رو میزنه و چند دقیقه بعد میگن حالا که زدی، خودی بوده!

زیاااااااااد، از این خاطرات در تاریخ ما ثبت شده. اشتباه، و اشتباه... تاکی؟



بعدا اضافه کرد: این آقای حاجی زاده، مثل اینکه اولین باره داره جلو دوربین میره!

من چند نکته رو تذکر بدم. ما تقریبا از جنگ جهانی دوم به این ور، جملاتی داریم مثل کمرم شکست، و یا آروزی مرگ کردم! اینها اشکال دارن. احتمال این موارد رو بالا میبرن. خیلی هم پر کاربرد شده اند و آمار گرفته اند، از وقتی این کلمات بیشتر استفاده شده، مثلا کمردردها هم بالا رفته!

اشکال دیگه اش اینه که حاجی زاده گفت: همه گناه ها تقصیر ماست. این حتی از نظر حقوقی اشکال داره. ماها که این پایین بودیم، دو کلام میگفتیم کلی فحش رکیک محسوب میشد، شماها که در مقام مسئولیت هستین براتون سنگین تر تموم میشه.

شبکه خبر هم که دیگه معرکه ست. شده شبکه ماهواره ای من و توی دوم. هزار بار صحبتای این یارو رو تکرار کرد و همه زشتی هاش رو با زیرنویس پررنگ کرد. گاهی فکر میکنم مامورین دولتی و رسانه ای چقدر بی شعورن.

یکی دیگه از مهره های اصلی نظام اسلامی شهید شد

سردار سلیمانی امروز صبح به دست رژیم جنایتکار آمریکا، در فرودگاه بغداد توسط دو بالگرد آمریکایی تروریست شهید شد.

احتمال جنگ نمیره...

مردم خیلی وحشی شده اند. فقط کافی بود چند تا از مهره های خوب ما شهید بشن، که یکیشون سردار سلیمانی بود.

...

حالا اگر ایران قوی بود، باید کل عراق رو با خاک یکسان میکرد...

مسئولیت امنیت بزرگترین سردارمون رو دادیم دست عراقی ها. عراقی ها باید این مسئولیت رو میپذیرفتن.

شهادت این سردار بزرگ اسلام رو به همه دوستداران این امت و ملت تبریک و تسلیت میگم.


پ.ن: دیروز تلویزیون ما میگفت این یارو ترامپ و نخست وزیر اسرائیل، تلفنی داشتن درباره ایران صحبت میکردن:

- عنصراتون تونستن تو ایران کودتا کنن؟ ... نه؟ ... اشکالی نداره، سردار سلیمانی اینجاست ... فعلا این یک کار رو که میتونین بکنین.



بعدا اضافه کرد: سردار سلیمانی از یادگاران عملیات رمضان در هشت سال دفاع مقدس از میهن، جنگ ایران و عراق، بود. در این عملیات تعداد کشته های ما بقدری زیاد بود که تقریبا از پیروزی ناامید شده بودیم. چیزی حدود 200 نفر از دو تیپ ما باقی مانده بودند. این سردار، از فرماندهانی بود که آن موقع ماند، ناامید نشد و بلکه هدایت و رهبری دفاعی او منجر به دستاوردهای زیادی برای نظام اسلامی شد.