آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

دشمن پیش رو: مشکلات شهری و کشتی ها

یک باری ساعت حدود هشت و نیم شب بود که از آلودگی هوا چپه شدم. قبلش هربار با بقیه چک میکردم که آلودگی امشب مثل دیروز بعدازظهر و دیشب نبوده؟ اونا هم میگفتن حسگرهاشون از کار افتاده.

سختی کار تو اینه که تشخیص میدی آلوده هست، ولی تا چه حد رو باید همه با هم بگن. سرم مثل دیشب درد میکرد. دیروز خیلی زود در و پنجره ها رو بستیم. هیچ وقت فکرش رو نمیکردم بدون طی مسافتی در خیابان دچار حالت تهوع بشم. اونموقع فقط فکرم هوای تمیزتر و نقطه بهتری برای نفس کشیدن بود. دیگه به غذایی که چند ساعت پیش خورده بودم فکر میکردم که زیاده روی نکرده باشم. بلند شدم رفتم تو حیاط دیدم بدتر میشه برگشتم رفتم این ور و کمی هم اون ور. فکر کردم اگر بخوابم درست میشه. همینطور هم شد و خوابیدم.

دیگه ساعتهای 11 دوباره بلند شدم. به نظر امروز مراسم خاصی از نظر محرم باشه. چون مردم هم نوع خاصی از ارتباطات رو دارن. بنزین این دو روزه کلی مصرف شده.

مسئولین که سکوت. کاش این کرونا تموم بشه اینا به خاطر بچه هاشون کمی آلودگی رو کنترل کنن تا دیگه به خونه هامون نرسه. میگن هر قدر به خاطر کرونا مردم رو بیشتر خونه نشین کنن، ساخت و سازها و خانه سازی هم بیشتر میشه. لابد نیاز کارتن خواب ها هم به خونه بیشتر میشه و در این روزها سود خوبی نصیبشون میشه. یک ارتباط مستقیم این دو با هم دارن. سالانه 41 هزار نفر طبق آمار رسمی آدم فقط به خاطر آلودگی هوا تو این کشور میمیرن. غسال خونه ها میگن روزهایی که هوا بیشتر آلوده است مراجعه کننده بیشتری هم دارن.

اما از اوضاع کشور بگم که بجز مشکلات شهری، اوضاع هم چنان آرامه. دانشجوها که همچنان دغدغه امتحاناتشون رو دارن، و مراسم ها هم کامل اجرا میشن. آنچه که باید حواسمون باشه اینه که وقتی قرار شد جنگی پیش رو باشه، اون جنگ حتما جنگ فناوری و برتری مردم یک کشور بر دیگریه. اینکه انقدر در داستان ها و رویا روی کشتی سازی و آرمان سازی، کشورها رو مردمشون کار میکنن سر همینه. یک سره داستان های دزدان دریایی، کشتی های سطحی و زیر سطحی رو درست میکنن و با اون به نقاط مختلف دنیا سفر میکنن. جنگ آینده، به جز حالا تهدیدی که مرزهای خاکی میتونن داشته باشن، جنگ کشتی هاست. الآن اگر دقت کرده باشین سر این کشتی اسرائیلی که در دریای عمان حادثه ای براش اتفاق افتاد کلی تو نهادهای بین المللی سرصدا کردن. کشتی انگلیس، آمریکا و از اونطرف امارات در منطقه ما رو تهدید میکرد. در همان منطقه اتفاقی برای یکی از کشتی های ما افتاده بود، تهدید کشتی انگلیس به قدری بود که حتی وقتی قایق پاکستان برای کمک آمد آن را هم تهدید کردند و عقب نشینی کرد. در روزها و سال های اخیر تعداد کشتی های جنگی آمریکا و اسرائیل در منطقه دریای سیاه تا منطقه دریای عمان که جای ما هست بیشتر شده. آن ها همچنان در حال خرید و تجهیز پیشرفته ترین ناوهای جنگی و کشتی ها هستند. اسرائیل همچنان تهدید میکند که وقت اقدام نظامی علیه ایران رسیده است.

علاوه برآن، مشکلات شهری مشکل پیش روی ماست. با اعمال تغییرات آب و هوایی (و اعلام اینکه جنگ آینده جنگ آب و غذاست) که از جمله آن ها آتش سوزی جنگل هاست، ما در آینده مشکل آب، غذا و هوا خواهیم داشت. مثال در این زمینه زیاده، ولی مثال جالبش دستگیری حدود 42 نفر در الجزیره در جریان آتش سوزی اخیر این کشوره. پس از بازجویی ها معلوم شد که به جز اسرائیل، کشور همسایه یعنی مغرب نیز در این آتش سوزی ها نقش داشته. کشور الجزیره مرز خود را با مغرب بست. تکرار این سبک زمین سوزی روش رژیم صهیونیستی مثل دانه های نخود پخش در زمینه. 

اینکه جنگ ایران با اسرائیل حتمی است در آن شکی نیست. فقط میزان تلفات از دید کشورها و نوع نگاه آنها به جنگ مطرحه. اسرائیلی ها خیلی جان دوستن، پس شاید بردن از نظر آنها بیشترین میزان تلفات انسانی و به نوعی نسل کشی باشد. کاری که تاکنون در منطقه ای به اسم فلسطین ترتیب داده ان. از نظر ما میگن جنگ همان دفاعه. پس اگر تجهیزاتشون رو طوری بزنیم که نتونن آب و هوا رو آلوده کنن، و یا ماها رو کمتر بزنن، احتمالا برد را ما کرده ایم.

هیچ چیز اتفاقی نیست

آدم به سن من که میرسه، کم کم با خودش فکر میکنه هیچ چیز اتفاقی نیست. این گچساران که چندین روز در آتش سوختو آخرش که فکر میکردن الآنه که مهار بشه و رسانه ایش کردن، ولی نشدو هی گفتن الآن و الآن، سوختنش اتفاقی نبود. هربار ملت میگفتن گچساران، پشت سرش میگفتن قرارداد دارسی انگلیسیو بعد هم اکتشاف نفت، و از اون طرف هم زمین های بکرش برای گیاهان دارویی و ارز آوری ویژه اش در منطقه حفاظت شده. حالا، یه مدتیه از زمان عیدفطر به اینطرف هی یه جاهایی میسوزن. این ها رو بگیم اتفاقین؟

البته، آتش سوزی در عصر حاضر، معمولا در پی کوتاهی دولت هاست. اگر شنیدین جنگل های آمازون دارن میسوزن، یا استرالیا، کالیفرنیا و یا حتی ایران خودمون یعنی اول دزدی آن ها رو داره به یغما میبره، و بعد هم سودش در سوزوندن اون هاست.

امروز، چسبیده بودم به زمین. البته، نه به اندازه اون روز در میانه بهمن که منجر به تخریب کبد و کلیه م شد. دیگه فهمیدم، با این آلودگی حسابی که کامیون پشت پنجره اتاقم درست میکنه، اگر زیر پام خاکی بود مثل کرم خاکی دوست داشتم برم زیر زمین. یعنی، بدن در حالت آرامش نیست. در عین حال، تو خوابی! بیدار میشی میبینی خیلی هم خوابیده ای. ولی چسبیدی روی زمین، محکم. این هم اتفاقی نیست. وقتی، کامیونه میبینه مردم خوب بیدار شدن راه میفته میره. ولی کارش تا هر زمانیه که مردم تو کوچه خیابون راه نیافتاده ان.

خوب شد تو این مدت که تلویزیون هی اون سیاه آمریکایی رو نشون میداد، که چقد وقیحانه توسط پلیس آمریکا کشته شد، مطلبی تو اینترنت نذاشتم. احساسات آدم جریحه دار میشد دیگه. هی یه بار از زاویه جلوی ماشینو یک بار هم از کنارش.

هربار همینطوریه، مثلا تلویزیون ما این فلسطینی ها رو میشمره، این سیاه های آمریکا رو میشمره، ماها هم زیر توپ و گلوله هم باشیم، چون چشمه که میبینه، اشک میریزه. دیگه نمیبینیم که مثلا کبد داره بر اثر آلودگی دشمن سیاه میشه، کرونا گرفته ایم، و یا کلیه هامون دارن خراب میشن. یه وقت بیدار میشیم میبینیم از چشممون خون میاد. حالا، قبلش هم میگی انسان دوستی، من اگر از فلسطینی حمایت کنم از خودم حمایت کرده امو این حرفا. بعد، کلی هم از داخلو خارج فحش میخوری!

حالا چرا میگم خوب شد چیزی نگفتم؟ برای اینکه دیشب یه خبری خیلی ماست مال از کشته شدن زنی در کرمانشاه به دست شهرداری پخش کرد. مجری خبری که هیچ، فقط باید انگار اون چیز زشت رو زودتر رد میکرد، میرفت. من فقط چیزی که دیدم این بود که دوربین ها همه در اومده، یه زنی تو این بیل تراکتور تخریب کپرش نشسته، و نمیذاره که ماشین تخریب کنه. بعد هم خیلی مبهم. مجری خبری جمله اول رو گفت که داشتن تخریب میکردن، و بعد زن رو منتقل کردن به کمپ ترک اعتیاد و بعد هم فرداش اون زن مرد. ولی چیزی که من در همون لحظه ضبط شده دوربین ها به نظرم اومد، انگار یه عالمه در حد لازم خفگی یک نفر خاک رفت تو حلق اون زن. همون جا مرگ زن توسط راننده ماشین کلید خورده بود. چون، از اون طرف همه مردها قیافه هاشون یک طوری شد که انگار وااااای چه اتفاق بدی (در حد مرگ!) برای اون زن افتاد. حالا نمیدونم جنازه زن رو به کمپ ترک اعتیاد منتقل کردن و یا چی؟ ماست مال. حتی گفتن یکی دستگیر شد... حتی گفتن دوپا خوب، چهار پا بد؛ قانون قلعه حیوانات. ماها هم همه گوسفند.

اینا همه تتمه شاهه. همه ش هم سر زمینه. اسمش هم اینه که انقلاب شده، و خائنها رو ریخته ن بیرون، ولی خائن ها سر کارن.