آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

بازجویی

از من بازجویی می کردن می گفتن ما که داریم به تو گوش می دیم. فکر می کردم یکی از بازجوها دلش از سنگ نیست و معنی دوستی رو می فهمه، ولی اشتباه می کردم، دلش از سنگ سخت تر بود. گفتم من این وضع رو نمی خوام، گوشیم رو قفل کردند. این رو برای دشمنم که یک روزی فکر می کردم دوستمه گذاشتم (متن آهنگ علیرضا افتخاریه):

نی و نای چوپون
سحر خروس خون
ابرای بیابون
می گن تو/یه  قصه بودی
همه رودخونه ها
دشت گلپونه ها
حتی کوه و صحرا
همه می دونن /که تو بودی که غزل های شب جدایی رو سرودی
دیگه از شهرتو
سر شب یا سحر
تا خبردار بشی
رفته ام بی خبر
نمی خوام قصه مون دوباره آفتابی شه
آسمون نگات برای من آبی شه
نمی گم قصه مو
که دلت خون می شه
خوب/کوه اگه بشنوه
دیگه هامون می شه
یادته اون روزا
هر کجا
چون دو دلداده با هم بودیم
دلم اندازه یه بیابون که نیست
درد من ای خدا از تو پنهون که نیست
مثل پروانه ها
ما رها
غافل از رنج عالم بودیم
دل دیوونه چون شب زده ها سایه به سایه توی راه تو بود
یه معما شده که این جدایی کار من یا که گناه تو بود
حالا هر چی که بود
حالا هر چی که هست
از تو هر خاطره
تنها دل ما شکست

انتخابات ریاست جمهوری 1396

بالاخره استانداری پرچم و نماد انتخابات رو برد بالا. بالاخره کمتر از یک ماه مونده به انتخابات اردیبهشت ماه ما آثاری از انتخابات دیدیم. کم کم دولت های ایران به جایی پیش می رن که میگن دیگه لازم نیست شماها رای بدین ما به جای شماها خودمون رای می دیم. یا میگن انتخابات هر 4 سال، هم هزینه بر هست و هم بی معنی، پس هر 8 سال انتخابات برگزار می کنیم. ..

نظریه مبارزه فقر و غنا

داشتم مطالب مرتبط با جنگ فقر و غنا رو بررسی می کردم. مطلبی خوندم در ارتباط با فقرایی که زمان هجرت پیامبر به مدینه به استقبالش آمده بودند. این طوری گفته بود که کسانی که توسط پیامبر بسیج شدند، فقرای طبقه سه بودند؛ کسانی بودند که شب ها را روی سکویی در مسجد می خوابیدند.

البته امروز می شنویم که زایرسرای فقرا درست می کنند. می شنویم اتاق همراه بیمار درست می کنند که فقرا سامان دهی بشوند. اما، آیا در پس این راهکارها با خود فقر مبارزه ای می شود؟ تقریبا می شود گفت که انحرافاتی در حال شکل گیری است که بلکه قصد دارند فقر را پس زده و در جاهایی تحت عنوان حاشیه و غیره آن ها را برانند. امروز زن در جامعه اگر ملاحظه کنید در بسیاری مساجد لازم است در بالاترین طبقه ممکن نمازگزار باشد. به عنوان مثال مسجد داریم زن ها طبقه پایین نماز می خوانند، روز میلاد حضرت زینب طبقه بالایی بازگشایی می کنند و زن ها به طبقات هوایی فرستاده می شوند. البته خودشون هم کمک می کنند آسانسورهایی افتتاح می کنند که ویژه ناتوانهاست و همان ناتوان ها هم به در و دیوار می کوبند که توانا استفاده نکند مورد شرعی دارد.

در حرم رضوی که مثل شکلات دوربین هوایی ریخته و مردم رصد می شوند، این روزها باب شده مخصوصا تست خوراکی بدهیم. بدین طریق که اگر آب همراهتان باشد، به نحو عجیبی از شما خواسته می شود که سریع تست کنید و عواقبش هم متوجه خودتون باشد (مثلا اگر با آب خوردن اجباری خواستین تست ادرار بدین هم دستشویی ها بسیار دور هستند و ...)

چند روز پیش زنی را خارجی در حرم دیدیم داشت بلند بلند گریه می کرد، گفتیم جمعش نکنند خوب است.

کم مونده آزمایش دی ان ای از ما بگیرند فقط نخاله ها و طبقات عجیب غریب که ممکن است خطری برای نجبا و اغنا و اقربا باشند و بلکه نجس هم هستند وارد حرم نشوند. بدین ترتیب در انتظار استقبال فقرای نایابی هستیم که پیامبر را هنگام هجرت به مدینه همراهی کنند.

کپی رایت

پرسیدم  بنظرت با این اوضاعو شرایط فعلی ایران جنگ می شه؟

گفت که نه جنگ تا زمانی که ما در ایران انقلاب نکرده ایم نمیشه؛ فعلا از شرایط موجود راضی اند. صبر می کنند تا ماها انقلاب کنیم به حق هامون برسیم بعد جنگ کنن


گفتم من اصلا تعجب می کردم سایت های یوتیوب، فیلم  و برنامه نویسی که از همه شون ماها کرک شده شون رو استفاده می کنیم اقدام نمی کردن که جلوی دسترسی ما رو بگیرند. آن هم درست وقتی که فقط 4 کشور در دنیا هستند که قانون کپی رایت ندارن و ایران احتمالا سردمدارشون هست.



مزون نژادپرستی ایرانی

صفحه نیازمندیهای روزنامه رو باز کرده م توش نوشته "زنانه دوزی" "برای عروس خانم های سید به طور رایگان دوخته می شود"

زن داداشم ساداته از روز اول که اومد با لباس های مفتو مجانیش ماها رو که سید و سادات نبودیم دروغ گو کرد. داداش من هم ساده از نژادپرستی زنانه خبر نداشت. وقتی خواستیم با ارزون ترین قیمتی که لباس برای آدم های معمولی و شاید هم لاغر و سبزه لباس بدوزیم سرصدا کرد که زن  بسیار صادقو پاکیزه من -که به مقام سیدی از وقتی که تخمش رو گذاشتن رسید- گفته لباس نامزدیش رو که انقدر پارچه داشته و انقدر هم زیبا دوخته ن فقط 60 هزار تومن خریده و حتی ندوخته. ما هم بردیمش خرید از ارزون ترین جای شهر که زنش آدرس داده بود، هرچی گشتیم لباس 60 تومنی به اون زیبایی پیدا نکردیم. و در عوض چون کلی راه رفته بودیم یکیمون خسته از چند طبقه بالا و پایین شدن 2 تا روسری خرید 100 تومن!

حالا امروز که صفحه نیازمندی ها رو می بینم دلیل ارزون خری خانوم های سید رو می فهمم. حالا می فهمم چرا من هر کاری می کنم توانایی یادگیریم برای پیداکردن جاهای ارزون کمه و بعضی ها مثلا سید و سادات خانوم ها با حافظه و استعدادهای ویژه شون که عجیب هم قد بلندی دارند حتی اگر سبزه باشند، چیه.


سیدها و سادات ها برا خودشون در مملکت ما عید هم دارند. روز ولایت حضرت علی رو به نام خودشون زده ن و این روز بزرگ رو به عید سیدها تنزل داده ن.