امروز روز آخر نهال رایگان شهرداری مشهد بود. برا همین زنگ زدیم. خانومی از پشت گوشی طوری گفت که جشنه و شهردار خیابان جهاد، فاز سه میره که گفتیم درسته روز آخر نهال رایگان هست ولی تموم شده لابد. من اول لباس پوشیدم. ولی بعد منصرف شدم. به جاش مادرم رفت که نهال بگیره. اون هم بنده خدا رفت تا باغ ملی و طرف هم بهش گفت باید کارت ملی داشته باشی، برا همین بنده خدا بدو بدو برگشت. این بار که به نظر میرسید هنوز امیدی به نهال گرفتن هست خودم هم باهاش اومدم. حالا هنوز ساعت 11 (پایان اسم نویسی) نشده بود که رفتیم تو صف. هنوز کمی نایستاده بودیم که پسره داد زد نهال تموم شد (!)
اون همه آدم، شده بودیم سی نفر در مرکز مشهد که پر رفت و آمد ترین نقطه های شهر محسوب میشه، همه مون رو معطل کردند بدون اینکه بهمون نهال بدن.
تعداد زیادی سایت جامعه نویسندگان در حال بسته شدن هستن و این خیلی عجیبه. من عضو سایت webook.com بودم و اخیرا ایمیلی دریافت کرده ام که در آن میگه به خاطر پول در حال بستن سایت هستند. ولی اگر شما برین و سایتشون رو که هنوز نبسته اند ببینید، میبینید که به نظر نمی آید مشکل مالی پشت اون بستنه دلیل باشه. اصلا خودشون هم تو پیامشون گفته اند: we forced
به نظر میاد شاید از نظر سیاسی تحت فشار مجبور به بستن سایت شده اند. این بخش از متن دلیلشون رو ببینید:
We are one of the last to take this step but despite spending a huge amount of our own money, at some point the money runs out and we, like Book Country, Authonomy, Figment and many others, have been forced to make this painful decision.
راست میگه. من چک کرده ام جدی جدی این سایت ها در این چند سال اخیر همه جمعیت های نویسنده شون رو رها کرده اند. به نظر خیلی مصمم بوده اند ولی مثل اینکه توانایی مقاومت نداشته اند.
انتهای متن خداحافظی سایت webook.com نوشته:
Just don’t stop writing because of us!
یاد داروگر افتادم که بعد از اینکه داشت سقوط میکرد دوباره ازش خمیردندان خریدیم ولی به نظر این بار خمیردندان هاش همون قبلی نبودند. به نظر توش ساخارینش رو زیاد کرده بودند