آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

کولی

برای بار چندم مامانه تو این دو سال خونه خوب پیدا کرده که باباهه راضی نمیشه جابجا کنه. دراومده میگه مگه من کولیم که هر سال هی خونه عوض کنم؟! حالا هر کی نگرانه یک وقت شرایط خوب نباشه خونه رو عوض کنه، از نظر این باباهه کولی در اومده. ولی اینطوری که هر آن ممکنه تاقچه جلو در رو سر مردم بیشتر خراب بشه (چون یک بار همین چند روز پیش این اتفاق افتاده) اصلا کولی نیستیم ما تو این خونه با این شرایط نشسته‌ایم (!) یا مثلا آشپزخونه ش که دیگه مامانه توش غذا نمی پزه و کاراییش رو از دست داده، خوبه چون اگر ما خونه رو عوض کنیم کولی خطاب میشیمو مردم میگن وای کولی‌ها رو ببینید هرسال یک بار خونه عوض میکنن (!)

بعد مامانه بهش میگه تو صبح میری نصف شب میای. معلوم نیست کجا میری! باباهه کیف میکنه.

البته من نتیجه کون این دو تا هستم. وقتی میخوان تفریح کنن در مورد من با هم پچ پچ می­کنند. مادرم با شوهرش و خودش با دخترش. شایدم سر موضوع کون دارن صحبت میکنن و به نظرشون این یک مورد خصوصی بین اون هاست. ولی من عمومی ام تو این خونه. اصلا طوری عمومی ام که تو جامعه هم عمومی شده ام. من تو این خونه غریبه ام. مامانه به راحتی بهم میگه دزد. انقدر گفته بیت‌کوینام رو دزدیده‌این که این بار که از سهم شیرینی های خونه فقط 4 تا بهم رسیده در حالی که هربار کیک درست کرده‌ام تقسیم کرده‌ام تقریبا تصمیم رو گرفته‌ام که بهش پولشو برنگردونم. بله، من بدم. بله من دزدم. اگر قراره که این طوری عملا انقدر تو این خونه تحقیر بشمو دزد خطاب بشم چه اشکالی داره که من هم مثل خودشون باهاشون بد باشم.

خیانت معلمین در مدارس

فکر کنم تا حالا دیگه دونسته باشین که تنها مدرکی که تو ایران علیه آدم نمیشه پزشکیه. حالا این معلم ها کلاس کنکور چطوری از این مدرک بهره میبرن؟ این طوری که مثل استادا میان سر کلاس با این تفاوت که قدرت حذف دانشجو و نمره کم کردن ندارن. در عوض چی کار میکنن؟ مثل همیشه مثل همه استادایی که تا حالا تو دانشگاه دیده ایم میان و انقدر درس نمیدن که آخر ترم بشه، بعد اونجا یکهویی همه درس رو یکباره رو سرت خراب میکنن. بعد چون توانایی انداختن همه رو ندارن، تا سوگولیشون بالا بره چی کار میکنن؟ روش های مختلفی با درجات مختلفی دارن. بعضیاشون اعلام میکنن میخوان امتحان بگیرن. بعد فقط 40 دقیقه اول جلسه بعدی رو اختصاص میدن به توپ و تشر رفتن به دانش آموزا، که شماها فلانید، خنگین، ناتوانیدو از این حرفا. این طوری جلسات اول یک سری ها که ریزش دارندو از همون اول فکر میکنن که چطوره سال بعد دوباره برا کنکور بخونن. یک عده که مقاومت میکنن تا آخرای ترم، اونجا معلم پاتک میزنه که "بله اصلا من دوست داشتم چندتا دانش آموز رایگان درس بدم و فقط دارم روی اونا کار میکنم که پزشکی قبول بشن. پول خودمه، به کسی چه ربطی داره؟!" انقدر از این حرفا میزنه که یک عده هم اگر تا اینجا کم نیاورده اند مهرشونو حلال کنندو جونشونو آزاد.

بسته به میزان علاقه معلمای حاذق کنکور درصد اون رفتارای زشتشون با توده دانش آموزا کمو زیاد داره، ولی کلا توشون این کار عادیه. بعد جدیدا یاد گرفته اند به جز اون پول اولی که خوب هم زیاد بوده گرفته اند، برنامه همایش بذارندو در این همایش ها آدما رو دسته کنند. اینطوری که به بهانه های مختلف که ظرفیت کمه و جا نیستو اینها، حتی اگر کسی پول هم بخواد بده راهشون بدن. امتیاز این همایشها رو مخصوصا برا سوگولی هایی که مسلما با سوگولی رفته اند مدارس تیزهوشان زیاد ترتیب میدن.

خلاصه اینکه پس فردا تو جامعه رفتینو دیدین یکی قاطی شما شده و میگه مدرکش پزشکیه وفلان معلم کنکور رو به شما معرفی میکنه حسابی بهش شک کنید. چون معلوم نیست اون چطوری سوگولی شده بوده که حتی معلم کنکوره حاضر بوده برا نمونه روش رایگان کار کنه.

نتیجه: هم پول و هم انرژی ما رو گرفتن که هیچ چیزی به ما ندن. از اون معلمش گرفته تا اون پزشکش.

دانشگاه کاملا تفکیک جنسیتی شده غیرانتفاعی امام رضا مشهد

تا حالا شده مدرسه پسرانه برین؟ برای دیدن جمعیت پسرها یک جا میتونید برین این مدارس پسرانه. پسرهای 11 ساله رو دیدین وقتی یک دختری زنی وارد مدرسه شون میشه چه جوری نگاش میکنن؟ اخیرا دانشگاه امام رضا این طوری شده. قبلا دانشگاه امام رضا جای خیابون اسرار یک گیتی گذاشته بودند برخی زن ها شاید بخوان بیان اونجا و رد شن. ولی چندوقتی هست که اون گیت رو هم برداشته ان و کلا دیگه زن ها از این قسمت وارد نمیشن.

این بار آخریه یک بار رفتیم تو دانشگاهشون، یک مشت پسر وحشی که تو جمعیت خودشون قرار گرفته اند مثل پسرهای 11 ساله در جمعیت وحشی خودشون فقط داشتن به ما نگاه می کردندJ ؛ چند تا دختر دیده بودند، و این براشون خیلی عجیب بود.

دانشگاه های تفکیک نشده اقلا این خوبی رو دارن که پسرها یا تو دسته گارد خودشون قرار میگیرن و یا سعی میکنن رفتارشونو منطقی نشون بدن. ولی اینطوری که تفکیک شده اند حسابی از نظر گروه های بزن بزن تو خودشون جمعشون جمعه


پ.ن.: واقعا معلوم نیست منظور مسئولین از این کارها یعنی چی؟ به جز توهین به زن ها و بریدن حق و حقوقشون از جامعه هیچ منظور دیگه‌ای ندارن. وگرنه اگر مثلا معنی این کارشون جلوگیری از روابط نامشروع هست که من دیده ام، تمام این ها که دوست پسر و دوست دختر بوده اند از دوران دبیرستان و اون هم زمانی که کاملا تفکیک جنسیتی شده بودند این دوست بازی هاشون شروع شده بوده. یعنی خود مسئولین کورن که تو کوچه خیابون این دختر و پسرهای 15-16 ساله رو ببینند چطوری دنبال کون هم راه میفتن؟!

پ.ن. 2: آقایون محترم مسئول تفکیک کون‌ها، من یک سوال خیلی جدی دیگه هم دارم و اون اینه که در خونه تفکیک کونی خودم نشسته‌ام. 4 تا جنس کون خوشگل از نوع کوچیکش هستیم، همسایه مرد ما با تنوع هیکل و کلاه بالا پشت بوم خونه شون به اسامی مختلف میبینیم. بهشون چپ هم نگاه کنیم هیز نگامون میکنن. تکلیف ما چیه؟ برا خونه هامون دیگه پنجره نذاریم؟!!!!!!

پ.ن. 3: به قول مشهدی های شهر بهشتو شهید، مردا میرن بالا سیخ میکنن (توضیح بیشتر اینکه این عبارت مصطلحه بین مشهدی ها یعنی سیخ تو گوه میکنن)

غذای پرنده های آسمان

سال ها پیش، حدود 10 سال پیش، مادرم گاهی به من برنج میداد که بذارم تو حیاط برای پرنده های آسمان. یک فاتحه ای هم بعدش برای امواتم بخونم. راستش من اون موقع ها نمیدونستم که مسئول تامین کردن غذای پرنده های آسمان هم هستیم. چون فکر میکردم که این ها بال دارند و بهترین غذاهاشونو گیر میارن. اما این چندان درست نیست. چون این ها بال دارند معمولا جایی بیشتر میرن که آشغال هست. لابلای آشغال های تفکیک نشده ماها گاهی هم غذا هست. وقتی ما هوای اطرافمون رو آلوده میکنیم (مثلا همین مشهد) بیشتر سال رو بدون برف و باران در سرمای پاییزی سیر میکنیم. یعنی ماه های هوای وارونه هم کش پیدا میکنن. بخشی از تامین انرژی پرنده ها خورشیدی هست و وقتی خورشید نباشه اون ها گشنه تر میشن. پس در اندکی آشغال جمع شده در گوشه ای جمع میشن و ساعت ها دنبال غذا میگردن.

بنابراین ما مسئول تامین غذای پرنده های آسمان هم هستیم. اولا آشغال درست نکنیم. ثانیا چه اشکالی داره؟ گاهی برا پرنده های بدبخت اطرافمون هم غذاهای دور ریزمون (حتی یک دونه برنج) رو بذاریم جلوشون

لوله کشی

تا حالا شده هی با بطری و آفتابه از جلو کارگران لوله کش تو خونه تون رد بشین؟ از من باید این سوال رو برعکس بپرسین. چون دورانی از زندگیم رو به جز کودکی به یاد نمیارم که یکسره آفتابه دستم نباشه از جلو کارگرا به خاطر دستشویی سیخ نشده باشم.

بعد از اینکه از صبح تا بعدازظهر به جای درس خوندن مشغول لوله کشی سردستی میشه، از خستگی بعدازظهر رو میخوابه. بعد از یک ساعت میرم بالا سرش از میپرسم: یادته اون روز صادق شوهر مریم سادات گرفت تو رو زُدت بعد بهت گفت این باباهه کاری میکنه که تو قبول نشی؟ میگه آره. بهش میگم مردم میزنندمون پیش بینی های درستی هم از رفتار بابات میکنن.

حالا بعد از اینکه از خواب بلند شده شروع کرده به بازی با گوشی. بهش میگم دیدی بهت ثابت کرد که تو قبول نمیشی؟ میگه اوهوم.

این هم عکس هایی از لوله هایی که راه انداخته:

فرداش یکی از این لوله های گاز که بجای لوله آب زده بود سوراخ شد و مجبور شد یک روز تمام روش کار کنه. به خاطر این که باز وقتشو تلف کرده بود کلی گریه کرد. دو روز بعد یکی از اتصالات که لوله خودکاری بود وسط دو شیر آب کنده شد و کلی آب خونه مون رو برد. این بار دیگه مصمم تر یکی از اتصالات آبگرمکن قدیمی رو کند و به جاش زد.

حالا که میره شیرهای گاز و آبی که وصل کرده تا چند هفته هم موندگار جواب بده باباهه رفته کارگر آورده لوله کشی کنه. معلوم نیست دلش خواسته خونه مردم رو تا چه حد تعمیر کنه. خونه ما که نیست، خونه مردمه. اصلا راضی نیستم بالا این پولی که در حد یک هتل داریم بهش میدیم این باباهه بیشعور بگیره خونه ش رو هم تعمیر کند.

مثلا روز جمعه لوله کش آورده. اولین کاری که کرده اینه که آبمون رو قطع کرده. به جای اینکه به فکر این باشه که آفتابه رو آب کنه یا لوله های سیارمون رو جابجا کنه، جارو برداشته آبی رو جارو کنه که رو زمین حیاط یک گوشه جمع شده و آفتاب خشکش میکنه.

برعکسش هم اون یکی خواهرمه که یکی از عجیب ترین بی مسئولیت ترین آدمای دنیاست. حالا بعد اینکه لوله کشی تموم شده راه انداخته میره دستشویی پشت سرش شیر آب گرم رو نمی بنده و میاد بیرون. الآن فقط چند روزه ما هی جمعی اعلام میکنیم این کار رو نکنه، باز میبینی رفته پشت سرش آب رو نبسته. ممکن هم هست که چون آب گرمه خود به خود شیرآب باز میشه. ولی باز هم هیچ چی نمی گه. میتونه با خودش فکر کنه که من همیشه شیر آب رو میبندم ولی هی اینا به من بدبخت تذکر میدن!