آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

تک بی‌جواب آلمان در جنگ ترکیبی، وقتی دیپلماسی آن را نمی خواهد!

الآن جنگ که ترکیبی اسمش رو میآرن، قبلا هم بود. فقط زمان قاسم سلیمانی جواب تک های دشمن رو میدادیم، خودمون هم تک میزدیم. یعنی جنگ یک طرفه نبود. اگر جنگ ترکیبی بود ما هم تو جنگ بازی میکردیم. الآن تمام کشورها، دیگه اخیرا حتی افغانستان در این جنگ ترکیبی تک میزنند، و ما هیچ پاتکی نداریم!

زمان سلیمانی مثلاً اگر می اومدند یکی از پالایشگاههای ما آتیش میگرفت ، میگفتن نقص فنی شده ، یعنی نمیگفتن که تو جنگ ترکیبی و خرابکاری سوخته، ولی همون هفته خبرش می رسید که یه پالایشگاهی هم تو حیفا آتش گرفته و لازم هم نبود کسی بگه که این پاتک ما بوده! و مردم هم بیصدا خوشحالی میکردند که جواب اونا رو دادیم، حتی جواب آمریکاییان رو هم به همین شیوه میداد یادتونه که چند تا کشتی آمریکایی ها هی پشت سرهم دچار نقص فنی می شدند؟!

همین کارا و جوابهای بیصدای قاسم سلیمانی باعث میشد که دشمنان مثل الان هار نشوند. الان اون آلمانیه هار شده. بعد از ۱۵سال کش کش کردن بالاخره اومدن و شارمهد1 رو  زدند ، حالا اینکه دیره به کنار ولی آنقدر تک های اخیر رو تو جنگ بی‌جواب گذاشتن که تیم المانیه راه افتاده تمام پروژه های ناتموم شارمهد رو کامل می‌کنه، آلودگی میکروبی تهران و قم و جمکران و غیره2. اگر الان جواب این تک رو بخواین بدیم باید ۴تا مدرسه رو تو آلمان بیصدا مثل خودشون به همین شکل آلوده کنیم تا بشینن سر جاشونو و فک نکنن که بزن در روئه! ولی ما مسلمانیم و اینطوری عمل نمی‌کنیم ولی حداقل میتونیم ۴تا پادگانشونو آلوده کنیم که حساب دستشون بیاد!  این آلمانها گوشت ما به مزاقشون خوش اومده از زمان حلبچه و کردستان که مردم ما رو شیمیایی کردند3 عادت کردند، الان همه ایرانیا فقط انتظار جواب می‌کشند ولی صدایی نمیاد که معلوم بشه تروریست‌های خوشرنگ اروپا جوابشونو گرفتن... اینجا دیگه جای سکوت نیست یاد اون می افتند که امام علی یه جایی می‌گفت که چطور مسلمون می‌تونه شب بخوابه در حالیکه دشمن به شما حمله می‌کنه و گوشواره و پابند زیور دختران کشورتون رو از پای اونها میکشه!

پابند زیور دختران دهه شصتی رو که کشیده ان، هیچ. باز دختران اینها نفر بعدی هستن!



بعدا اضافه کرد:

مملکت به فنا رفته، یعنی انقدر ذوق مرگ حضور سخنرانی زن سیاست مدار غربی باشی که دیگه نبینی یک حضور آن زن تحقیر زن ها رو تا کجا نشونه گرفته ان. عکس شباهت پوشش آنگلا مرکل4 و رئیس سازمان محیط زیست سابق ایران (معصومه ابتکار) رو دیدم برام جالب بود، که میگذارم خودتون قضاوت کنین:

اینجا مجمع زنان ایرانی میگذارن، فکر میکنی دارن کاری میکنن! این هم عکس خوش و بش معصومه ابتکار به عنوان یک ایرانی تاثیر گذار در مجمع زنان با آنگلا مرکل، که ببینی اگر من این ها رو نوشتم یا جای من بوده یا جای این، و اتفاقا صدالبته جای آنگلا مرکل بسیار بلند محفوظه!

امروز، دیپلماسی و مجمع زنان ما دربدر دنبال گرفتن یک وقت از آنگلا مرکل هستند. بعد اونوقت من اینها رو دارم اینجا مینویسم! صدالبته، اگر بشه این خانوم در حالیکه من رو عنصر نامطلوب میشناسه سخنرانی میکنه! در عوض، ما چی میگیم؟! پرچم آنگلا مرکل رو سالهاست که بالا آوردیم!

پوشش معصومه ابتکار در اینجا چی رو میگه؟! میگه الگوی من خانوم مرکل بوده! هرکس به عشق من کتابی خریده و امضایی گرفته، امیدی داشته باشه که امضایی بعدا از اینجناب خانوم مرکل میگیره!

_________________

1- جمشید شارمهد، سرکرده گروهک تروریستی تندر که از آمریکا عملیات مسلحانه و خرابکارانه در ایران را هدایت می‌کرد، ارتباطاتی هم با آلمان داشت. «شارمهد در سال 1387 عملیات انفجار در حسینیه سیدالشهدای شیراز را طراحی و هدایت کرد. در آن اقدام تروریستی، 14 نفر شهید و 215 نفر از عزاداران حسینی زخمی شدند. گروهک تروریستی تندر در سال‌های اخیر نیز قصد اجرای چند عملیات بزرگ را داشت. منفجرکردن سد سیوند شیراز، انفجار بمب‌های سیانوری در نمایشگاه کتاب تهران و منفجرکردن حرم حضرت امام خمینی(ره) هنگام برگزاری مراسم عمومی ازجمله این عملیات بود.

2- آخرین مثالش آتش سوزی امشب 15 اسفند 1401 در فرودگاه شهید دستغیب شیراز هست که میگن تلفات جانی نداشته.

3- حمله شیمیایی رژیم صدام علیه ایران در هشت سال دفاع مقدس (1359-1367)، جنایتی نابخشودنی است که با مشارکت شماری از کشورهای غربی و از همه مهم‌تر آلمان انجام شد. گزارش 11هزار صفحه‌ای ارسال شده در سال 2002 برای سازمان ملل، جزئیات نحوه تشویق عراق از سوی شرکت‌های آلمانی برای تولید سلاح‌ها اعم از شیمیایی و معمولی را تشریح کرد.

4- آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان بود که طی ۱۶ سال صدارتش با پوششی ساده و یکسان، اما رنگ‌های زیاد و متنوع سخنرانی میکرد

بنی آدم اعضای یکدیگرند

دیروز که کنگره آمریکا گفت پول بیشتری به اغتشاشات میدیم پشت سرش ملت دنبال بامبولهای مختلف گشتن! عینا هم این کلمه را به هرکسی رسیدن گفتن!

طرف گفت ببین من مودم ایلان ماسک رو میخوام وارد کنم و هیچ چیزی رو با اینستا عوض نمیکنم! حالا من هی جوابش رو میدادم مثلا من تولیدکننده  ام از تولید داخل حمایت میکنم!

حدود دو-سه سال پیش باهم میگفتیم اینجا یک چیزی فروش داره. غیرقانونی بفروشیم خوب میشه! همون موقع هنوز رمزارزها رو آمریکا کامل دستش نگرفته بود و ملت داشتن اون رو باد میدادن! ما دیدیم دست کثیف آمریکا توش رفت، ما رو باهاش شروع کرد به تحقیر کردن ازش اومدیم بیرون!

ناراضی باشیم. میخوایم با کی درگیر بشیم؟! سران سپاه خوبه؟

اونا که آماده درگیری هستن!

من نظرم رو گفته ام. یک کم صبر میکنیم و بعد تولید منحصر بفرد خودمون رو میزنیم. از درگیری پرهیز کنیم که راه به جایی نمیبره. چون ما دقیقا نمیدونیم دست خائن کی در کاره، نمیتونیم برگردیم دو نفر آدم رو که آماده ان بزنیمشون بزنیم!

آمریکا اومد اسم این مریم رجوی رو آورد که این رئیس جمهور باشه! قیافه پمپئو رو دیدین؟ چطور ضد زنه؟! این داره مریم رجوی رو رئیس جمهور اعلام میکنه! چه کسی!

حالا چرا اینطوری؟!

بنظر نمیاد که داره میگه بیاید سر آشغال بودن جنس زن ها با هم بخندیم و مسخره شون کنیمم؟!

من که زن هستم احساس کردم به من توهین شد! از هر دوطرف جریان درگیر.

ایران اول سال شمسی تو این سازمان ملل بی صدا رفت کمیسیون «مقام زن»، و خیلی باصدااا نزدیک سال نوی مسیحی انداختنش بیرون!

خوبه سردرش هم این شعر سعدی هست که میگه بنی آدم اعضای یک پیکرند!

هیچ چی که نخوان درست کنن، انگار خیلی دوست دارن علیه این زن ها دشمنی کنند. چند روز پیش داشتم این کتاب پرسش و پاسخ جوادی آملی رو میخوندم. برام جالب بود که در مورد مقام زن نوشته بود که زن قبل از تفاوت فیزیولوژیکی با مردها روح هست. روح ها با هم فی الذات تفاوت ندارن. بنابراین، اگر مثلا زنی تحصیل کرد و دانشمند شد، در آن زمینه میشه ازش مشورت گرفت!

این جواب خیلی مسلمانان (!) هم هست که به راحتی میگن با زن مشورت نکن! و یا اینکه مثلا من خیلی شنیده ام که میگن با زن مشورت کن و برعکسش عمل کن!

حتی زن میشه مرجع تقلید بشه، و البته در این مورد پیروانش مرد نباشد که این احتمالا به خاطر تفاوت فیزیولوژیکی اش هست!

هرچیزی رو راحت نپذیریم. اول بررسی بشه، بحث بشه و بعد. و تازمانی که میتونیم کارهای خوب بکنیم و حرفهای خوب بزنیم از درگیری، ولو با فرض اینکه طرف مقابل درگیری خودش میداند (!) بپرهیزیم

گفتم بنی آدم اعضای یکدیگرند. این خیلی جای بحث داره.

امروز، میگن اقتصاد داره به بلوکهای رقیب تقسیم میشه! آیا این از نظر اجتماعی هم همین هست؟

منکه نمیبینم. فقط گاهی میبینم از این نظر عقب گرد میکنیم به هزار سال پیش. شاید هم دلیلش اینه که هرچی کاشتیم رو برداشت میکنیم.

امروز اگر مهاجرت بنی بشری از یک کشور خارجی به ایران صورت بگیره، آیا مثل سابقه؟ شاید روش مهاجرت مثل هزار سال پیش شده باشه! ولی خب، اگر مثلا این مهاجر استاد دانشگاهی بود که از کشور سرمایه دار اومد به روش هزار سال پیش و اذیت شد، شاید تقصیر خودش بوده. حالا اون روز که مثلا من دکترا گرفته رو راه نداده بود خوب بود؟! حالا من هم یادم نمیاد این اصلا کی بود!

بنی آدم اعضای یک دیگرند. شورای مشورتی تشکیل میدیم و برا منافع خودمون تصمیم گیری میکنیم؛ این بلوک اقتصادی مال من و اون ته آشغال ماهیم مال تو که زرنگی! بعد که صدای طرف درمیاد میگیم برای «بویو» این کار رو کردم! به خاطر منافع ایران این تصمیم رو گرفتم!

یک کار دیگه که خیلی رایجه میبینم این هست که میگیم مثلا تو داری بمب اتم میسازی! نگاش میکنی همین دیروز که دهه هفتاد بود اساسا دنبال «Gold Quest» بود. بعد که این رو برداشتن و معلوم شد که چیز بدیه، حالا هنوز هم دنبال همون گلد کوئیست و شرکتهای اخلال گر ارزیه، ولی به تو که میرسه میگه: دنبال گلد کوئیستی؟! چه غلطا! خودش این کاره است و به تو نسبت میده! خودش بمب اتم میسازه و پیشدستی میکنه و میگه تو داری بمب اتم میسازی!

مثال در این مورد زیاد هست. دروغ بزرگی به نام اتم! "بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند" در این دوره بودی اگر سعدیا و می دیدی از ما دروغ و ریا چنین شعرِ زیبا و با قیمتی نمی گفتی از ما به این


بعدا اضافه کرد: یک چیز دیگه تا یادم نرفته، اساسا نظام آموزشی مختل ماست. کلا نگاه کنی از جنگ جهانی دوم چقدر میگذره؟! از اونموقع تا حالا نظام آموزشی ما تغییر نکرده! آموزش ایران سه مرحله داره:

1- آموزش به 10000 روش هیتلری

2-

3-

2و 3 مهم نیست. خیلی ها تو همین بخش 10هزار روش هیتلری میفهمن که این آموزش براشون فایده ای نداشته! نگاه میکنن به مادرشون مثلا، یا به پدرانشون که اونها هم با همین روشها بازی داده شده ن! از اسمش معلومه که روش حسابی تبلیغ شده. الآن، حتی کتاب آشپزی هم که انقدر دایره المعارفه و کلی تبلیغش میشه 10هزار تا تو تبلیغش نیست! اصلا همینکه گفتم رو جستجو کنید نتایج جالبی براش میاد:

یکی اینه: طرز ساخت اینورتور 12 ولت به 220 ولت!

دومش جالبه: کت ادولف هیتلر به قیمت 10000 دلار فروش رفت (عکس)

یادمه سر کلاس مثلا معادلات مینشستیم و از استاد اعظم که همه موهایش سفید شده بود میپرسیدیم این معادلات و این انتگرال ها برای چیه؟! میگفت بعدا خودتون میفهمین! انقدر هم حل کردنشون سخت بود که یا کامل باید میفهمیدی و نمره کامل میگرفتی و یا با مرز نمره ده چند بار باید می افتادی!

من خودم تو مدارهای الکتریکی نمره کم آورده بودم. نگاه کردم این استاد دانشگاهمون که نمره یک دانشگاه فردوسی بود کلی این درس رو حفظ بود! در نتیجه، به نظرم اومد برای دکترا لازمه! حتی تو کنکور هم آورده بودنش که فکر کنیم با ساخت یک چیزی مثل چیپست و آی سی طرفیم! من هی همه درسهای کنکور رو گذاشتم کنار و هی خرج این مدار الکتریکی حل کردن کردم. هی به روش های مختلف کاغذ سیاه کردم و تونن نورتن زدم. هی مدار اتصال کوتاه کردم و هی منبع ولتاژ و جریان کردم! نتیجه چی شد؟! اول دانشگاه اونی که مستحقش بودم قبول نشدم. دوم با کلی هزینه دانشگاه که قبول شدم دیدم اصلا خبری از ساخت کامپیوتر و چیپس و مدار نیست! استاده اومده یک چندتا کلمه میگه کاتالوگی! بعد هم میگه من استرالیا بودم و فلان و بیسار! تفکر نازیسم در خونهای این استااااااد جاری بود! انقدر که اصلا شاید حتی عمدا موقع ارائه من بااینکه از اساتید مدعو رساله دکترام بود نیومد و با قدرت بی نهایتش خودش رو بازنشسته کرد!

کل چیزی که به کارم اومد فقط برنامه نویسی بود که اونم خودم پایه اش بودم سایتم رو بعنوان یک کسب و کار خرد ببرم بالا و دیگه حالا که میگم آموزش ما به روش هیتلری بود و با تبلیغات دهن پر کرده بود!

گورستان کرم های شب تاب

پسر گفت: میدونی من چرا با تو ازدواج نمیکنم؟

برام مهم نبود که چرا، اون کار همیشه اش بود که با من ازدواج نکنه.

خودش جواب داد که بله چون تو تابعیت افغانستان داری!

دیگه نمیدونم این رو جوک در نظر بگیرم یا نه! زندگی ما که همه اش جوک و شوخی شده

جدای از طنز قضیه، واقعا چرا انقدر کلمه افغانستان با اینکه اولین شریک تجاری ماست در زبانهایمان سالهاست که جاریه؟! این حرف مردمه؟!

فکر کنم اسمش بد در رفته. یک مدتی مد میشه. مثلا الآن در مورد افغانستان حدود سی-چهل سالی میشه که مد شده فقر و بدبختی رو به افغان ها نسبت بدن! حالا اگر جمله پسر رو رمز گشایی کنیم معنی عامیانه اش چی میشه؟

میدونی چرا با تو ازدواج نمیکنم؟ چون تو تابعیت کشور فقیر و بدبختی داری! سق سیاه! اینم تنگش!

یک مدتی که هنوز جمله نه غزه نه لبنان و اون جریان فتنه 88 که باید این جمله در آن بیان میشد، رواج پیدا نکرده بود، دختران همسن من از پوشیدن چفیه ابایی نداشتن. حتی برعکس، اگر ممتازترین شاگرد مدرسه طوری مقنعه میپوشید که بیشتر فلسطینی بنظر برسه که چه بهتر، کلاس داشت!

بعد از اون جریان، این کلاس هم افتاد. برعکس هم شد. البته، نه در حد مغولستان که با اون چنگیزش خیلی برای ما اسمش بد در رفته.

در هر زمینه ای استثنا وجود داره و من انکار نمیکنم.

همینجا میتونم کلام رو تموم کنم. حرف اینه که به حرف مردم نباید کار بگیریم. با این حال، مساله ای که وجود داره ارتباط ما با کشور افغانستانه که باید بهش پرداخته بشه. من هر طور نگاه میکنم در حق این کشور به عنوان همسایه خوب در ارتباطاتمون بسیار ظلم میکنیم!

این بنده خدا افغانها به ما گزارش میدن، با ما ارتباط برقرار میکنن و از اون طرف هم از ما مشورت میگیرن. اینکه خوبه! چرا ماها ناشکریم؟!

یک روزی ما شاید به اونها مشورت بدیم و یک روزی هم شاید نیاز داشته باشیم از اونها مشورت بگیریم. حالا هم راه انداخته ایم اداره مهاجرت میخوایم درست کنیم. قراره مرکزی به‌عنوان «سازمان مهاجرین» در وزارت کشور شکل بگیره و دفاتری نیز در استان‌ها به‌خصوص در خراسان رضوی راه‌اندازی شود تا مسائل مربوط به اونها رسیدگی بشه.

از نظر جغرافیایی هم نگاه کنیم کشور افغانستان حتی اگر اولین شریک تجاری ما نباشه، همسایه خوبیه. اون روز نگاه میکردم این کشور ترکمنستان با اینکه مرز سد دوستی با ما داره و ارتباطاتمون با هم خوبه، ولی از نظر پهنه سیاسی و اقتصادی چه بسا وضعش بهتر از همین افغانستان نیست. مرز کمتری با ایران داره و ارتباطاتش هم کمتره. خیلی کمتر هم درباره اش مثال و حرف داریم! از اون طرف نگاه میکنیم با خشک کردن دریای خزر در منطقه خودش یک خلیج (!) درست کرده. پنجاه ساله مثلا ما انقلاب کرده ایم حالمون بهتر بشه، اینا پنجاه ساله یک گودال آتش زده ان به اسم اینکه گاز بد در بره! (دره جهنم!) یک سوراخی هم ما در مرز کشورمون باهاش داریم و هر روز تفریحی با قطار میریم اونجا رو رایگان میبینیم! سوراخش مثل خندقه. انگار قرار نیست اونجا آباد بشه. شهر مرزی سرخس رو جستجو میکنی، با اینکه این شهر تاریخیه میگن اولین دلیل احداثش پادگان نظامیه! بیشترین دلیلش هم شاید این باشه که اون نصفه اش که تو مرز گیر کرده انگار مثل پادگانی حالت خندقی پیدا کرده! تو اینترنت میزنی خندق با خودت میگی هرجا نزدیک ترکمنستان شده همینه. نتیجه جستجو میاد که مثلا اگر نزدیک ترکمنستان سیل نیومده پس شن های روان خندق ها حالت آخرالزمانی به منطقه داده! نمیکارن. کشت و کار نمیکنن!  استان گلستان ما که دیگه خیلی به دریا نزدیک تر هم از همین خندق ها پیدا کرده با همسایگیش با این کشور. اسمش رو هم گذاشته ان فرسایش خندقی! طوری در این کشور خفقان هست که میگی اینها دارن قتل عام میشن!

حالا پسره به من رسیده و میگه تو تابعیت افغانستان داری باعث افتخاره که تابعیت این کشور به من داده شده و تابعیت ترکمنستان مثلا داده نشده. هر چی باشه وضعم بهتر از ترکمن های ترکمنستان دیده شده!

دوست نداشتم مقایسه کنم، ولی شد دیگه. لازم بود یک جایی اینها رو بگم.

کلام من سه بخش داره. بخش سوم رو اختصاص میدم به گورستان کرم های شب تاب.

قبرستان های افغانستان، الآن همونطور که چند ماه پیش هم پیش بینی میکردن پر از کشته شدگان جریان نسل کشی شده. آمریکا که پیشتاز در تولید و استفاده انواع سلاح گرمه، تعداد بسیار زیادی آزمایشگاه بیولوژیک داره و از استفاده از هر نوع سلاحی برای برداشتن دشمنانش هیچ ابایی نداره. کودکان زیادی در افغانستان را کشته و حال این کشور رو ترک کرده. پشت سرش روزنامه هاش میگن کشور افغانستان قبرستان امپراطوری هاست! ما نگاه میکنیم که تناقضی اینجا هست. آیا واقعا قبرستان امپریالیسمه؟! گورستان کرم های شب تاب نیست؟ کوچک و بزرگ، نسل اندر نسل با سلاح مخصوص خودشون (هر نسلی با سلاح ویژه خودش) به گور رفته ان و حالا این کشور تبدیل شده به گورستان امپریالیست!

زمانی بود خانه ما سه درخت آلبالوی تافته شده داشت. یک باره، این ها خشک شدن. یک باره، همونطور که یک باره کرونا اومد و کل جهان رو هم گرفت. ما گفتیم شاید به خاطر خاک بوده. بعدها دیدیم آلبالو و گیلاس های بیشتری در منطقه کم کم ناپدید میشن. نمیگیرن و وضعشون رو به وخامته. از اونطرف ژاپن هر روز که یک درخت آلبالو و گیلاس ما قطع میشد، یک تبلیغ از درخت ها و شکوفه های صورتی گیلاسش پخش میکرد!

زمانی رسید که به این نتیجه رسیدیم این درختان بسیار سرما دوست هستن و اصلا شاید دلیل کم شدنشان همین گرم شدن های پیاپی ناشی از تغییرات در منطقه است. امروز، با اون روز که وفور نعمت ناشی از این درختها را داشتیم به قدری فاصله گرفته ایم که به جای یادآوری شکوفه های گیلاس، بیشتر به یاد گورستان کرم های شب تاب می افتیم. در حالیکه نه خبری از کرم های شب تاب است و نه خبری از شکوفه های گیلاس در نزدیکی!

در باب سالگرد سقوط هواپیمای ایران-اوکراین

الآن داشتم مطلبی میخوندم که انتهای چند جمله اول اینطوری نوشته بود: «تصمیم گرفتم مهاجرت کنم. دیر.. زود.. سخت.. تنها.. بی پناه.. خواهم رفت. من به ایران تعلق ندارم.. »

این جمله و یا گزاره رو در واقع باید بگم کاملا اشتباهه. مخصوصا که این روزها سالگرد سقوط و یا به عبارتی هدف قرار گرفتن هواپیمای مهاجران ایرانی به کشور انگلیسی زبان کاناداست.1 چطور دلشون اومد؟

واقعا ما ایرانی ها بزرگوارانه غرامت این تقلب بزرگ انگلیسی زبانها را بابت هدف قرار گرفتن این هواپیما میدهیم. سوال اینه که آیا آنها راه نیرنگ را تکرار میکنند؟ بله، به کرات.

در همون سال، داستان کشته شدن مهاجران ویتنامی در کامیونی انگلیسی در خود انگلیس پخش شد. قشنگ نه اینکه فقط تقلب کنند تا سر آدم رو کلاه بگذارند و فقط آدم مالباخته اونها بشه، تقلب میکنن تا آدم رو بکشند! سال 1398 پلیس لندن گفت شواهد جدید نشان می‌دهد قربانیانی که در یک کانتینر در نزدیکی لندن کشف شدند شهروندان ویتنام بوده‌اند. یک سال بعد چهار نفر از اعضای یک باند قاچاق انسان در پیوند با ماجرای مرگ ۳۹ مهاجر ویتنامی که اجساد آنها در پشت یک کامیون یخچال‌دار در بریتانیا پیدا شده بودند، رو فقط به 78 سال حبس متهم میکنند! هر طور نگاه میکنم این انگلیس خیلی کشور فاسدیه!

حالا بهشون نگاه کن، قشنگ گرفتن هواپیمای ما رو هدف قرار دادن. منظور من از ما، مهاجران ایرانی هستند و منظورم از کسانیکه این هدف رو  قرار دادن انگلیسی زبانهاست. الآن در این پرونده هواپیمای ایران-اوکراین، یک پایه مهم ضرب الاجل غرامت، انگلیس فریبکاره2. قشنگ معلومه عامدانه کار خودشون بوده!

اون روز داییم میگفت «همه پولهایم رو بیت کوین میکنم و مثل جنتلمن از ایران میرم».

این بهترین حالت رفتنه دیگه؟

حالا مقصدش کجا بود؟ انگلیس.

به قول این یارو گفتنی این مهاجران ایرانی انقدر طناب بازی میکنن، مثلا میرن ترکیه و اینا تا بالاخره به انگلیسی زبانها برسن. اغلب هم سعی میکنن در مهاجرتشون حالا یا با کیف پر از پول برن و یا امروزی تر، پولهاشون رو بیت کوین کنن برن؛ پول تو بانک نمیذارن.

از اون طرف هم انگلیسی زبان ها با اون صورت های سفید هر آن جوش زده و با کت و شلوار مشکی و بولیز سفید برتن در حال برنامه ریزی برای ربودن پولهای مسافران ایرانی هستند.

این البته، بهترین حالتشه. اصلا همین سال 99 آمریکای انگلیسی زبان، دزد مدرن خوانده شده. تو اوج شیوع کرونا محمولا ماسک سفارشی انگلیس دوست رو از آلمان دزدید! لابد البته، محض خنده بوده!

ماها فقط یک مشت آدم با کیف پر از پول، اونها یک مشت تیم و دسته با فکرهای مختلف برای راه حل به ربودن و سرقت مال و اموال ما و بلکه جانهای ما در هواپیمای انگلیسی زبان ها و به مقصد کشور خودشون!

گفتم کرونا یاد این مقاله توضیحات مربوط به پرینترهای انگلیسی زبانها افتادم. یک جایش مثلا عکس غلتک جوهر افشان گذاشته بود، بالایش CORONA (!) از کی تا حالا این کرونا انقدر علمی و کاربردی شده، من نمیدونم. من فقط این روزها همه اش کرونا میبینم. قشنگ طرف رفته گیره فلزی کاغذ گرفته هیچ چی رویش ننوشته، فقط رویش نوشته شماره مثلا 900، همین. نه ایزویی و نه توف نوردی و نه از این استانداردها که مخصوصا ما ایرانی ها باید از اونها بگیریم برچسب تولیداتمون بکنیم وگرنه از خودمون خرید نمیکنیم! تو همین وبلاگ بهتون نشون دادم روی یکی از اونها استثنائن نوشته بود CORONA، بعد از اون خودکار وارداتی از هند دیدم نوشته بود CORONA. این روزها هم که طلسم هندی و یهودی خیلی باب شده رو هم میریم!

ماها شدیم حاملان کیف های پر از پول ایرانی، از اونطرف اونها شده ان کادر جاسوسی و دزدان این کیف ها با تقلب، جعل اسناد و هزارتا مکر و حیله که فکر کنم بقدری راههای مختلفش رو رفته ان گوش دنیا از کارهاشون پز شده!

همین دیروز پریروز میخواستم یک تراش بخرم دیدم قیمت یک سرکن از اون مدادتراش های مرسوم ژاپنی زده پونصد هزار تومن و خورده ای! پنج-شش صفحه هم ملت برایش کامنت گذاشته بودند که یادش بخیر مثلا این رو میخریدن 2 تومن، فوقش 4 تومن!

منصرف شدم دیگه. بازار رو پر کرده ان از جنس های بنجل و خیلی گران! اصلا حاضر نیستم چیزی از این ها بخرم. فرداش گفتم ببینم قیمت چاپگرهاشون چیه. این دیجیکالا کلی پیشنهاد چاپگر داده بود و گفته بود فقط برچسب چاپ با کیفیت میخونم تا کالای شما رو تو انبار نگه دارم. اول گفتم شاید بخوام یکی از اینها داشته باشم. قیمت ها هم همه میلیونی! نگاه کردم چاپگر مکانیکی اش هست. بعد هم یک آموزش درست کردن ماشین تحریر رو دیدم و وقتی به نظرم اومد درست کردن با مقوا خیلی ساده است (ولو اسباب بازی) منصرف شدم انقدر پول بابت اون چهار ورق فلز به اسم چاپگر بدم!

اصلا همین دیروز مادرم میگفت چرا تو دوخت و دوز میکنی!؟ من دیپلم خیاطی گرفته ام برایت رایگان این کار رو میکنم و تو هم بلد نیستی خیلی یک سوزن نخ کردن رو طول میدی! گفتم چرا این کار رو نکنم وقتی بابتش بهم پول میدن. به همه هم میگم کسی نبود برایم این کار رو بکنه. میگم دکترا هم دارم. اصلا عارم نیست. اصولا فرقی بین اون پول در آوردن از آن مدرک دکتریم و این پول درآوردن بدون تحصیلات و مدرک نمیبینم. پول درآوردن پول درآوردنه. مهم اینه که بتونی گلیمت رو از آب بیرون بکشی. خیلی بهتر بود با مدرکم باشه، ولی اگر امروز همین انگلیسی های متقلب رشته من رو با خودم با خاک یکسان کرده اند این دلیل نمیشه که من نخوام راههای سطح پایین تر پول درآوردن رو امتحان کنم. مخصوصا که حالا خودشون هم برای همین پول درآوردن سر ماها رو کلاه میگذارن و در راه سفر با دزدیدن ازمون میگیرندشون! ضمنا جنس گرون قیمت بدون نیاز مبرم هم نمیخرم. نمی صرفه. نه اینکه حالا لزوما بدم تعمیر. چون یک وقت میبینی پول تعمیر هم الآن بی منطق گرون شده و باز وسیله کار نمیکنه و فقط دل آدمه که میسوزه.

آره دیگه نه خیلی خرید میکنم و اون هم خرید ابزارآلات وارداتی از این انگلیسی زبان ها و نه به کشورهاشون سفر میکنم، حتی سفر برای تفریح و سیاخت، چه برسه به اینکه بخوام مهاجرت کنم! اینها فکر کرده ان مثلا برای ما ضرب الاجل بدهند پرداخت غرامت بکنیم2، من مثلا میگم زنده باد بهشون؟! هر کاری بکنن منفورتر میشن!


__________________

1- پرواز شماره 752 ایران-اوکراین- سقوط هواپیمای مسافربری اوکراینی با ۱۷۶ مسافر در صبح چهارشنبه ۱۸ دی‌ماه ۱۳۹۸، حادثه تلخی بود که با توجه به شرایط خاص آن زمان در منطقه و ابهام به وجود آمده رخ داد. در حالی که ایران به عراق اعلام کرده بود که قصد هدف قرار دادن پایگاه آمریکایی های انگلیسی زبان را دارد، همزمان با اجرای پدافندهای ایران در پی تهدید ترامپ به زدن نقاط فرهنگی ایران، این هواپیما پرواز داشته و اتفاقا اشتباهی هدف موشک سپاه پاسداران ایران هم قرار میگیره!

2- در پرونده پرواز هواپیمای ایران-اوکراین، کشورهای انگلیسی زبان انگلیس (میگن به ما بگین بریتانیا)، کانادا، اوکراین و سوئد ضرب الاجل پرداخت غرامت کرده اند.

یوم تبلی السرائر

اوضاع ایران در خارج از کشور چطوره؟

بستگی به این داره که فهمیده باشی نقشه چیه. هرقدر زودتر فهمیده باشی شمشیر زودتر روت رو میشه. مثلا من امروز میگم زیمنس آلمان با نقشه قبلی بدقولی کرده، چند نفر ایرانی دیگه هم همین رو میگن. قبلا هم گفته ان توتال فرانسه چه کرده. همه با هم  مثلا یک تصمیم میگیریم و یا همین قدر هم کافیه که دولتمون برای قراردادهاش تحت فشار قرار بگیره که چرا با این ها زد و بند کرده. نتیجه چی میشه؟

رو شدن دشمنی غرب با ایرانیان.

یکی مثل همتی میاد جلو دوربین میگه بازرگانان ما تروریست محسوب میشن. طوری میگه انگار مثلا نتیجه اعمال من بوده که اینا تروریست فرض میشن. آیا واقعا همینطوره؟

به نظر من اینطور نیست. فرق امروز با دیروز اینه که برخی اسرار و اهداف خارجی ها برای دشمنی با ماها بیشتر رو شده. منظور از خارجی تقریبا هر انگلیسی زبانیه، که تعدادشون هم تقریبا نصف دنیا رو میگیره. انگلیسی، استرالیایی، آمریکایی، آلمانی، فرانسوی (طرفدار صهیونیست)، و غیره. انگلیسی که ابداع کننده اسرائیل صهیونیست بوده از ما خوشش میاد یا نه؟

امروز روزیه که تعداد کمی میگیم فلسطین، اینا با هم توافق کرده ان که این کشور وجود نداره. اونا سالهاست که به جای فلسطین میگن غزه. نمیتونن دیگه انکار کنن که چقدر با ما دشمنن. فرق چندانی برای ذهنیت خارجی نکرده. این فرق در واقع در ذهن ماست. خارجی مدتهاست که حتی داره جنس هاش رو به ما دولا سه لا میفروشه، بی نام و نشان. این نام و نشان ایرانیه که امروز باید بیشتر مخفی بمونه. اونکه تا دیروز داشته بی نام جنساش رو به ایرانی میفروخته نیاز به زحمت نداره. زیرساختاش رو برای زیرزمینی کار کردن در ایران و برای ایرانی خیلی وقته که چیده. این بازرگان ایرانیه که حالا باید فکراش رو بکنه داره با خارجی صحبت میکنه، ارتباط برقرار میکنه و حتی میخواد جنسش رو بفروشه! یکسره باید با خودش بگه میدونی که داری با دشمن حرف میزنی. میدونی که مردم کشورت ازشون بدشون میاد. میدونی که.

روحانی رئیس جمهور منتخب ماهواره ای ها، میاد پشت تریبون و میگه اگر دولت من نبود حتما در این هشت سال یکی دو قطعنامه بیشتر علیه ایران صادر میشد. گفتن این جمله با اون سطح از پنهان کردن دشمنی خارجی که باهاش مذاکره میشد، چه معنی میتونه داشته باشه؟ یعنی به خاطر گل روی تو پنهان کردن که دارن جمع میکنن محکم بزننت زمین؟ خیلی هنر بود؟ فرقی داره من امروز یک گواهی تایید بیشتر از کسی بگیرم که بعدا میخواد خفه ام کنه؟ این گواهی تایید رو پیش کی نیاز دارم؟ ببرمش با اعتبارش پیش کی همکاری داشته باشم؟

اگر الآن رئیس شرکت کامپیوتری مکافی (McAfee) تو اسپانیا به زندان میره، سر اینکه میگه دولت پنهان آمریکا رو با چندین ترابایت اطلاعات لو میدم، و بعد هم دقیقا انتهای دولت روحانی میگن قبل از اینکه به آمریکا استرداد بشه خودکشی کرده، چه معنی میتونه داشته باشه؟ جز اینکه سلاح در دستانشون و دولت مخفی استکباریشون رو پنهان کرده اند؟

برای اینها که انقدر این پنهان موندنه مهم بوده، فرقی داره دو تا قطعنامه زودتر دیرتر علیه ایران صادر کنن؟ اون نگاه نمیکنه به مذاکره. اون به اصول استکباری خودش نگاه میکنه.

من سوالم اینه که دونالد ترامپ رو فقط گذاشتن 4 سال رو تخت بشینه. این بایدن اومد فرقی داره؟ بوریس جانسون از انگلیس، فرقی با ترامپ داره؟ نگاه میکنی، منشا انتخاب همه اینا از یک طیف آدم و از یک خاندان سلطنتی هست. چهار نفر آدم اون بالا هستن که کل دنیا رو دارن بازی میدن.

این اتفاق عجیبیه که امروز افتاده. دیر یا زود ما باید میفهمیدیم که خارجی چقدر از ما بدش میاد. تحمل دیدنمون و تحمل بودنمون رو نداره. حالا با این فرض، به اطرافمون نگاه کنیم. کمی ترس آور میشه، ولی مهم نیست. ازشون بیشتر بدمون میاد. دست ما که نبوده. نقشه قبلی بوده.

اما حالا برای دولت مردانمون. وقتش نیست که بشمرن چقدر تا حالا سرماها کلاه گذاشته ان؟ یا باید اینا هم مثل آمریکا اسرائیل منتظر بشینن ببینن کی و چقدر ما از اوضاع اطرافمون سر در میاریم؟

مردم میگن مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل، بعد مثلا رئیس جمهور منتخب بهشون میگه لطفا، خواهشا. چه معنی میتونه باشه؟ جز اینکه به اون کسانی که بچه هاشون رو دارن میکشن میگن تندرو؟

نامزد انتخاباتی (همتی) به رئیس جمهور فعلی (رئیسی) هر چی از دهنش در اومد گفت. گفت تو سندروم بیقراری نشستن سر یک مکان داری. این گفتنش اونجا چه معنی داره؟ جز اینکه برای هر فحش و هر بی ادبی که ابداع میکنن، مستحقن؟ جز اینکه حد بی ادبی رو اینا دارن تعیین میکنن؟

اونوقت این رئیسی یک کلمه میگه تو کارمندی بیشتر نیستی. به این همتی برمیخوره میگه من کارمندم؟ من؟! تو جامعه هم همینطوره. از بالا فساد تاثیر میگیره. دو نفر از هفت نفر نامزد انتخاباتی حد و حدود بی احترامی رو مشخص میکنن. چه معنی داره؟ اینا بعد از رضایی بالاترین میزان رای رو آوردن. معنیش این نیست که از جامعه ما دو هفتم ماهواره ای هستن و حد بی احترامی رو اونا مشخص میکنن؟ حالا این داره میگه عربستان دشمن نیست، امارات دشمن نیست. اماراتی که در اعلام دوستی با اسرائیل پیشدستی کرده دشمن نیست. بنابراین، اسرائیل دشمن نیست! در دوره احمدی نژاد یک مشایی گفت ملت اسرائیل کلی سرصدا شد. حالا این صاف اومد به اسم نامزد انتخاباتی هر چی موضع در این زمینه داشت اعلام کرد که یک وقت پشیمون نشه بعد از سه سال ریاست بانک مرکزی!

معنی این چی میتونه باشه؟ خیلی ها هم (حتی نظرات اینجا رو بخونید هم) طوری به این رئیسی رای دادن که یعنی حالاااا یک چهار سال بهت رای میدیم ولی دمار از روزگارت در میاریم نتونی کار رو درست کنی! معنی اینها چی میتونه باشه؟

دشمنی دیرینه آمریکا، اسرائیل، انگلیس، رژیم عربستان سعودی و امثال اون به من مربوط میشه که به جای اینکه هرچی فحش و لعن داشته باشی به من میدی!؟

چرا باید وضع کشور الآن طوری باشه که وقتی رئیس جمهور عوض میشه و ما یک کلمه صدامون بین مناظره انتخاباتی شنیده میشه، با خودشون بگن عیبی نداره، ما هنوز بانک ها رو در اختیار داریم؟! چرا باید طوری باشه که ما بگیم از جمله هنرهامون اینه که مثلا تعداد 1000 واحد تولید رو از تملک بانکها خارج کردیم؟ این هنر شماست؟!

فاصله خواسته ما با هنر شماها زیاده.

بعدا اضافه کرد: حالا این خواسته بگم چی بوده. در این مدت چقدر فرهنگ سازی کردن و برنامه اجرا کردن که دو نفر یکی از دانشگاه آزاد و یکی از دانشگاه دولتی داشته پایان نامه بچه ها رو انجام میداده. یکسره فیلم، فیلم تبلیغاتی کوتاه، با خنده به هر سبک ممکن. حتی چمیدونم یک فیلم آزاد هم درست کردن یک جوونی با پول کمی که داشت رفت هکر شد و من بقیه این فیلم چمیدونم نهنگ آبی رو ندیدم، ولی با سیاستی که داشتن میشه پیش بینی کرد که آخرش رفت سمت این قرص های معتاد کننده و از این بازیها. در نهایت، اخبار و رسانه با اتحاد بی نظیری که بدست آورده بود توانست چند کامپیوتری از کسانی که پایان نامه انجام میدادن جمع کنه، و قضیه فیصله داده بشه. بله، فیصله داده شد. البته، ما جزو اون بیکارهای مفت خور نبودیم.

حالا این دولت، حال و روزش به این رسیده که میگه عیبی نداره، ما هنوز بانک ها رو در اختیار داریم. انگار مثلا من نیم بانک ها رو گرفته ام، اون کارخونه ها رو گرفته ام و حالا اینها حساب کتاب میکنن و میگن اشکالی نداره. عیبی نداره، ما هنوز سنگر بانک ها رو در برابر سنگر خون این بچه ها داریم و قصد حفظش رو داریم. عیبی نداره!

حالا اگر ازشون بپرسی چطور تو تونستی جلوی اون چند تا جوون رو بگیری که پایان نامه انجام میدادن، و حالا نتوان از جلوگیری از ماین کردن چند تا جوون دیگه هستی، چی میگن؟ هزار تا بهوونه. البته، پولشون با اینکه بانکها رو در اختیار دارن ته کشیده و دیگه نمیتونن در زمینه رقابت در استخراج رمزارزها فرهنگسازی کنن، و بلکه میگن که الآن انقلاب دیجیتال شده و این رو هم مدیون آذری جهرمی، وزیر ارتباطات وقت هستیم!

هر وقت هم بگیم چرا یکسره برق میره، باز میگن صرفه جویی کنید و این بار کولر گازی مثلا روشن نکنید. خونه شده مثل فرگاز، و اینها مثلا نمیتونن برق یک منطقه رو قطع کنن و ببینن با عیب یابی قشنگ از کدوم نقطه است که نشت جریان دارن! فقط میگن کسانی هستن که کنتورخوان ها رو دستکاری میکنن و مثلا به جای سنگ تراشی مزرعه استخراج رمزارز دارن!