آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

تیراژ هربار پانصدهزار تا

شاید اون زمان شماها اصلا به دنیا نیومده بودین، ولی خیلی هم دور نیست. اواخر دهه هفتاد که فقط یک کلمه جدید مثل رشته کامپیوتر ظهور میکرد و گله ای از مردم میرفتن دنبالش تا یاد بگیرن چطوری کار میکنه، اون زمان جامعه پزشکی که بقدری نفوذ داشت در این مملکت که به خاطر کارش مالیات نمیداد (هنوز هم به اسم دانش بنیان؟) کارهایی میکرد کارستون.

این مملکت یک باره که به اینجا نرسیده. مملکتی که امروز گله ای توش با سلاح بیولوژیکی کنترل جمعیت ویروس کرونا کشته میده، و رتبه اش با مخترع این ویروس، که اسمش آمریکاست، سنجیده میشه، دیروز تا امروز در عرض چند دهه روش کار شده تا به این جا برسه که اول رشد صفر داشته باشه و حالا منفی. فکر هم نکنید کسی ناراحته. خوشحالن اینا که میگم. برای اینکه سند دارم.

حالا اسناد من: یک نیم کیلو اسامی پذیرفته شده های دوره های کاردانی اون زمان (یه عده بیچاره هایی که گله ای از هنرستان میرفتن تا فوق دیپلم بگیرن)، و دیگه جزوه آموزش مفاهیم جمعیت مقطع دبیرستانم.

دیروز داشتم برگه هایی که از سی سال پیش با عشق و علاقه فراوان جمع کرده بودم رو بازبینی میکردم. توشون یه عالمه نمره بیست و دخترم عالیست داشتم. انقدر از گرفتن اون امتیازات ذوق زده بودم که تا حالا نگهشون داشته م. فکرشو بکنید دختر 12 ساله یه مادر مثلا 29 ساله. چه خانواده جوانی؟ اصلا حواسم نبوده که حتی لابلای این جزوه ها فحش هایی هم که مثلا به یکی مثل من داده بودن رو هم نگه داشته باشم! برام عجیبه که از اون موقع داشتن بهم فحش میدادندو من همینطور ذوق زده نمره های عالیست و تو برتری و از برتر برترتری رو هم نگه داشته باشم.

نیم کیلو اسم آدمای دیگه از سراسر ایران رو که ممکنه یکی روی بچه اش بذاره کنار اسم خودم نگه داشته ام، همه اش به خاطر اینکه اسم من هم اونجا بوده. مثلا روزنامه فرهیختگان چاپ 81 تولید شرکت ایرانچاپ! امروز درش آورده ام و میگم چی کارش کنم؟

حالا اون آفرین ها که نگه داشتم نصفشون یک طرفش سفیده و میشه کاریشون کرد. این یه چیز پر از جوهره که نمیشه هم کاریش کرد. مورد بعدی که نمیدونستم چه کاربردی داره، همین جزوه پسر یا دختر 2 بچه کافیسته. تیراژ زده پانصد هزارتا، دفعه اولمون هم نیست، سه ماهه که داریم برای شما بچه 12 ساله (!) اینا رو چاپ میکنیم. یعنی من از 7-8 سالگی این جمله ورد زبونمه. کلش اصلا لازم نیست بفهمم چی میگه (!) حتی نگفته براساس داده و یا مثلا مرجع فلان این تصمیم گرفته شده، فقط نوشته بچه نیارین لطفا. بقدری هم در این بچه نیارین جدی بوده ان، و هنوز هم، که الآن خواهر من که بچه پنجم و آخر خانواده اس، محروم از چیزی به اسم سهام عدالته.

حالا، تو مملکتی که انقدر تولید کننده های علمش (دانش بنیان هاش) کند ذهن هستن، که وقتی به من نیم کیلو کاغذ حروم شده میدن که فقط یک اسمم وسطش باشه، راه حلشون برای کم کردن از وزن این کاغذا چیه؟

بله جانم، شاگرد 40 ساله کلاس. کم کردن از وزن یکی مثل منه. اولا که برای نوشتن اینکه تولید کننده و جمع آوری کننده این جزوه 20-30 صفحه ای در این تیراژ بالا (!) حتی نیازی نبوده اسمی از کسی برده بشه. فقط جای تهیه و تنظیم نوشته: وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی- وزارت آموزش و پرورش. پس ما خیلی گنده ایم، کسی محکوم نمیشه! آماده سازی چاپ: همون که روزنامه فرهیختگان نیم کیلویی رو هر دو سه روز به ازای یه عالمه کد رشته برات چاپ میکنه (اداره کل چاپ و توزیع کتاب های درسی)، ضمنا این جزوه رایگان است!

میخواستی بابت اون همه فحشی که برام توش نوشتی پولم ازم بگیری! خیلی روداری!

اینه، این مملکت. وقتی فحش هم بدن بگن لطفا اول هزینه اش رو بده، بعد بهت میدیم. میبینید چطور برای هر کلمه درخشانی که از دهان مبارکشون خارج میشه، ارزش قائلن؟

حالا چی توش نوشته؟ گل و بلبل. مثل هیپنوتیزم، فقط توش نوشته که چه بلاهایی سرم میاد. یکیش اینه که دچار سوء تغذیه و کمبود ویتامین D میشم. حالا نمیدونم یه بچه 12 ساله چی از این جزوه میفهمه که لازمه اینا رو توی اون بهش رایگان بدین. از خودم تعجب میکنم که این همه سال، هربار تو هر اسباب کشی با خودم از این ور بار کشیده ام ببرم اون ور.

لطفا گریه نکنید. میدونم که دلتون خونه. مخصوصا از بورس دیروز که همه شماها احتمالا سهام داراشون بودین. هربار میرین یه توصورتی میخورین، نه؟ ماها سعی کردیم عادت کنیم. بالاخره تونستین برین اتریش؟

نشد؟ بچه 12 سالتون ان شاءالله؟ باشه، ولی این تصمیمات کلانو به پای یکی مثل من که باباش زمانی قاضی بوده، نذارین. جامعه ای که اینطوری ارزش گذاری میشه، هنوز هم، جامعه ای که یکی در ساختار بزرگ دولتی اونطوری دست تو جیب مردم میکنه، از حقوقشون کم میکنه، و همه اش به اسم سیاست های کلان دولتی، نیاز به اصلاح داره، اما چرا این اصلاح هربار باید از جیب من گرفته بشه؟ چرا هربار انگشت اتهامتون سمت منه؟

روی جزوه بی ارزش و بدون مرجعی که در گذشته طلایی ایران سابقه نداشته وجود چنین جزوه هایی چرا باید رایگان نوشته بشه، در حالی که دارین به اسم مالیات پولشو از من میگیرین. بعد هم میخواستین بگیرین؟ خیلی پر محتواست؟ اون جامعه پزشکی که از اول پزشک زاده بودن تا حالا اینطوری تربیت شده ان؟

کجای عالم اینطوریه؟

هستین

به ازای تک تک فحشاتون، ببینید من چقدر ساده بوده ام، هربار هی جزوه هاشونو هم جمع کرده ام. حالا اونا حذف شدن؟ یا نه، از دولتی به دولت دیگه جابجا نشده ان. دهه هفتاد، خیلی از شماها به دنیا اومده این، ولی اون زمان برای یکی مثل من دور نیست. این زمان، زمان دوری نیست. تصمیم گیرنده هاش، هم با این قلدری که هستن، همینایی هستن که الآنن، همونایی هستن که اونموقع بوده ان. بابا الآن بازنشست شده، بچه اش الآن هست. دستشون هم تو جیب یکی مثل من بوده، رسما هم فحش میدن، کلا هم خواستی پیگیری این بی ادبی رو بکنی، یا باید به دولتشون شماره بدی بگی دولت شماره مثلا 12، یا خواستی یقه یکی از یه کادری رو بگیری و بگی مثلا وزارت آموزش و پرورش.

باز میری آمریکا، مثلا یکی گردن میگیره، میگه من بیل گیتسم، موسس شرکت یهودی میکروسافت، الآن میگم عده زیادی از شماها باید عمرشون کوتاه شه، و یا بمیرن. گردن میگیره. میگی این یهودی اینو گفت. میزنن تو سر و کله هم، ولی اسم میارن. ما حتی نمیتونیم اسم هم بیاریم. هربار هم گفته ام، مثل کشور چین هم نیستیم بگیم جمهوری خلقیم. یه شتر گاو پلنگیم بین آمریکا و چین. یه چیز بدی هستیم. یه چیز بدی شده ایم. فقط درصدی از کارامون بعد از این کرونا، به واسطه کشت و کاری که شده، الکترونیکی شده. ولی هنوز تصمیم گیران کلانمون همونان. کسی هم نمیتونه یقه شون رو بگیره. الآن این یه جزوه ساده است. اسم نداره. برو تا بالا، تا سیاست های کلان. دوست داشته باشن، کاراشون مرجع داره، دوست نداشته باشن، مرجع نداره. بعد میان، این جا دهن یکی مثل من رو صاف میکنن، میگن خیلی جالبه، لطفا برو برامون مرجع این حرفا رو که نوشتی رو در بیار. برین ببینید تو بخش نظرات. یا تو بخش نظرات تا اسم استاد دانشگاهی رو آورده ام، طرف در اومده میگه منکه نمیفهمم تو چی میگی!

رفتار همون رفتاره. حالا پر رو هم هستن. خودشون در حد کلان تصمیم میگرن، بدون مرجع، بدون نیاز به جمع آوری داده، به یکی مثل من که میرسن، حتی تو وبلاگ نویسی رایگانم هم که سبک نوشتنشه سعی شده تا حد امکان دوستانه باشه و با کمترین مرجع نوشته بشه ایراد میگیرن؟ زود برچسب میزنن، زود داغ میکنن، زودی درباره تصمیم هم میگرن! کیا؟ نمیدونیم؟ همونایی که الآن دستشون تو جیبمه.

آلودگی شدید هوا هنگام قرنطینه، و در روز طبیعت

خب دوستان، بیاییم کمی صادقانه تر به قضیه نگاه کنیم. امروز، کولاک کردین، درست در روز تعطیل سه شنبه 12 فروردین و در حالی که سخنگوی وزارت بهداشت با اعلام روزی به طور متوسط 150 نفر کشته،تا این روز، گفته زحمت کشیدین و ما کرونا رو مدیریت کردیم.

اما، حالا بشنوید از رصد آلودگی هوا در این ساعت بعد از نیمه شب؛ افتضاح و حائز رتبه شدیم: بعد از چین، هند و مکزیک، چهارم هستیم. اصلا فکر نکنید دروغه ها. این رتبه رو از سایت waqi.info الآن در آوردم. در ساعتی که الآن خدمت شما هستم، هنوز ماشین ها تردد دارن و امیدوارم با این سطح آلودگی هوا و با این شدت تردد بی سابقه ای که تا این موقع سال دیده ایم در این روز تعطیل (!)، همه اش هم ضروری بوده باشه.

این تصویر رتبه مون در ساعت 12:30 نیمه شب:

تصویر وضعیت هوای کشور رو خطرناک نشون میده، و درست هم هست. من به شدت دندونام درد میکنه، و سینوزیتم در حال عود کردنه.

قبلا هم، اون اوایل که ساعات ادارات رو به خاطر کرونا تغییر داده بودن، بررسی کردم. درست قبل از ساعت 10 صبح وضعیت هوای ایران ناسالم بود و عددی حدود 165 ولی راس ساعت 10 صبح یکباره عدد تغییر کرد به 400. و این چیزی رو نشون نمیده، جز آلودگی ناشی از تردد ناگهانی و هجوم یکباره مردم به خیابون ها. اون چین رو میبینی میگی حق دارن، رتبه 1 یا 2 اقتصاد دنیان. بعد از اون، هند رتبه 4-5 اقتصاد دنیا رو داره. مکزیک شاید چیزی مثل ایرانه، نفت داره و این نفتو هم داره به حلق مردمش میکنه! خوبه که حالا رئیس جمهور بیاد بگه، خوبه پس خیلی بدتر از مکزیک نیستیم!

حالا، اینو امشب داشته باشین تا من فردا هم چند بار دیگه براتون به روزش کنم.

خب، امروز 13 فروردین (روز طبیعت)، ساعت 6 صبح:

وضعیت ایران، در حالت ناسالم برای همه گروه ها، قرار داره. صبحه دیگه، همه بعد از 13 به در خوابیدن. یعنی دیگه 400 نیستو شده  192 تا فقط کمی از وضعیت بنفش کمرنگ تر باشه. قبل از عید نوروز و در سال 1399 حتی، وضعمون بهتر بود خداییش. بارون نیومده باد، باد نبود و این آلودگی ها کمتر بود!

الآن مکزیک دوم شده. احتمالا دولتمون چشم بسته به مکزیک ازش کم نیاره.

اما، امیدوارم که شماها به این مساله آلودگی هوایی که الآن دارم نشون میدم اصلا بی توجه باشین، چون به نفعمونه. وگرنه در بهترین حالت، احتمالا همین الآن میرین معامله ای میکنین، و ماشین پرایدتونو به یک ماشین سطح بالاتر ارتقا میدین. این مسئولانه ترین و پولدارانه ترین کاریه که در بهترین حالت میتونید انجام بدین! بعد پرایدتونو میدین به برادر کوچیکه، که تا حالا گواهینامه داشته، ولی ماشین نداشته. در نتیجه، آلودگی هوا بیشتر میشه، و من بیشتر به مایحتاج زندگی (آبوهوا) درگیر میشم. صبح 14 فروردین، بعد از یک تلاش موفق شما در راستای بهبود وضعیت هوا یه آهنگ بتهوون هم دوستتون در طبیعت بکر شاندیز برای من میذاره، تا یه فکری برای مایحتاج زندگیم کرده باشم، در حالیکه دیگه اثری از شما دوست عزیز نیست.

بنابراین، بهتره که اینو کاملا بی خیال بشین، لطفا. فقط، میمونه مسئولین، که امیدوارم بنظرشون برسه که این پرایدها خیلی آلودگی دارن. ماشین های دیزلیو اینا که خودشون میدونن و آمارشونو مجبورن بیشتر از ما داشته باشن.

الآن، ساعت 10 صبح، دوباره نمودار رو نگاه کردم، خوشبختانه ایران، هنوز سر همون وضعیت ناسالمش مونده و هنوز مثل دیشب به وضعیت خطرناک نرسیده. نتایج سایت: 1- چین (999)، 2- مکزیک (814)، 3- هند (459)، 4- تایلند (324)، 5- میانمار (238)، 6- بنگلادش (228)، 7- بوسنی و هرزگوین (207)، 8- ترکیه (199)، 9- ایران (192). 10- کره جنوبی (177)

نکته ای که در مورد چین و مثلا هند هست، اینه که اینا درسته جزو 2-3 تای اول هستن، ولی غذاشون خوبه، اقتصاد برترن. دیگه مثل ما نیستن همه اش روغن تراریخته بخورن، جرئت هم نکنیم بگیم اقلا روغن غیرتراریخته بهمون بدین بخورین. کرونا اومد، تا الآن ما نصف جمعیت بیمارشده های چین چیزی حدود  44 هزار بیمار کرونایی طبق آخرین آمار وزارت بهداشت داریم. رقم کشته شده ها فقط بر اثر همین بیماری به 3000 نزدیکه، با روزی 150 کشته. بعد هم در جایی مثل مشهد، الآن حرم تعطیله، روز تعطیله و انقدر آلودگی !

ماها کثیفیم. به جز آلودگی هوا، کثیفی هم داریم. شهردار میاد از همه بیشتر شهرها رو آلوده میکنه. مدیریت دفع زباله مون مثل ایتالیا، ضعیفه. وگرنه اون ژاپن که مثل ما 80 میلیون جمعیت داره، و همه هم کار میکنن، کلا فقط به تعداد کشته شده های رسمی ما از کرونا، مبتلا داره و به تعداد 73 نفر کشته. همون چین، ما ندیدیم اینطور باشن؛ 20% خرید اینترنتی دارن.


آمار آلودگی هوا، ساعت 1:40 بعدازظهر، 13 فروردین (روز مردمی طبیعت، هوا ناسالم برای تمامی گروه ها):

1- چین (999)، 2- لهستان(880)، 3- تایلند (500)، 4- مکزیک (296)، 5- میانمار (232)، 6- ترکیه (216)، 7- هند (192)، 8- ایران (191)، 9- ایران (169). 10- بوسنی هرزگویین  (167)

در نتایج این ساعت، هند جالبه که شده 192، چیزی نزدیک ایران. یعنی اونا الآن تعطیلن و حضورشون در تجمع ها مثل ایران قدغنه.


دوباره بو بنزین های سمت ما که در اومد. البته من جدول جهانی رو نگاه کردم، در نتایج سایت رصد جهانی که فعلا این تغییرات هوا در بو و مزه رو نشون نمیده، صبر میکنیم تا نیمه شب. نتایج الآن، همچنان وضعیت هوای ایران رو ناسالم برای تمام گروه ها نشون میده.

1- چین (834)، 2- مکزیک(341)، 3- هند(286)، 4- عراق (264)، 5- ترکیه (241)، 6- ایتالیا (199)، 7- تایلند (188)، 8- نپال (185)، 9- میانمار (184). 10- مغولستان  (181)، 11- جمهوری فدرال روسیه (176)، 12-15: ایران در حد بنگلادش، ایالات متحده آمریکا و ویتنامه الآن و 153 هست، وضعیت آلودگی هواش. آمریکا هم جالبه، یکباری میپره بالا آلودگیش در حد وضعیت قرمز، باز دوباره نارنجی میشه!


مثل اینکه هند فقط بعضی ساعت ها یک باری تعطیل میشندو بعد یکباری با هم میریزن بیرون، با این احوال. چینی ها هم که انگار آلودگی هواشون سقف نداره. احتمالا این سایتهای بزرگ خرید و ارتباطات جمعیشون برای اینه که خودشون میدونن تو هوا چیکار میکنن، کلا بیرون هم نمیان! ترکیه هم یک شیب ملایمی در طول روز برا افزایش آلاینده هاش داره. مثل ما یکباری نیست، ولی کم کم درجه آلودگیش میره بالا. ایتالیا هم که آمار کشته شده های بالا داره و فروشنده دستگاه های تهویه است، رتبه 6 آلودگی هواست الآن.

مغولستان هم جالبه، که چسبیده به چین. اونم طبیعی به نظر میرسه که هم آلودگی هوایی مثل چین داشته باشه، و هم آمار خریدهای اینترنتی مردم عادیشون بالا باشه.


الآن ساعت 47 دقیقه بامداد روز 14 فروردین، درست حدود یک روز چک کردم، وضعیت هوای ایران همچنان ناسالم، ولی نه مخاطره آمیز مثل دیروز. جای ایران رو الآن ترکیه در جدول گرفته:

1- چین (762)، 2- هند (587)، 3- مکزیک (467)، 4- ترکیه (367)، 5- تایلند (361)، 6- نپال (248)، 7- میانمار (220)، 8- ایتالیا (219)، 9- فدراسیون روسیه (180). 10-15 - بوسنی و هرزگویین، ایالات متحده آمریکا، صربیا، لهستان، استرالیا (180-179)، 16- ایران 174


البته، بعدش من چک کردم دیدم ایران یکباری آلودگی  هواش در حد از وضعیت ناسالم به وضعیت  ناسالم فقط برای گروه های حساس سقوط کرد، که ممکنه کمک باد هم بوده باشه، ولی امروز هم خیلی ها نمیتونستن از جاشون تکون بخورن، چون حتی اگر جابجا میشدن، با سنگرهای شن و ماسه که تو خیابون به عنوان مانع ایجاد کرده بودن، برمیخوردندو مجبور به برگشت میشدن!

نکته ای که وجود داره اینه که امروز 14 ام میشه پنجشنبه، و پیش بینی میشه که میزان ریزگردها (سرب و دیگر آلاینده های خطرناک) روز جمعه و کمی شنبه بیشتر در هوا بمانند. من دیگه آمار نمیدم، خودتون بعدا خواستین برین چک کنید.


جدول انتشار ویروس کرونا:

تو این جدول هم رتبه داریم، یک جورایی رفته ایم بین آلمان، انگلیسو فرانسه.



پ.ن: بقدری تحولات روز، سال و ماه، به جز آلودگی هاش در زندگیم بی تاثیر بوده تا حالا که کلی طول کشید و بحث شد، تا مطمئن شدم امروز 13 فروردین، روزیه که مردم با هم قرار میذارن به درش کنن! دیروز هم انقدر هوا آلوده بوده، لابد دولتی ها همه شون سوار نه ماشین های غیرآلاینده شون، و بلکه همه سوار پرایدهاشون، داشتن یه جاهایی میرفتن تا بخاطر مدیریت موفق کرونا جایزه هاشونو که چندین سکه طلا بوده (از خودم میگم) بگیرن!


پ.ن 2: برام جالبه، این وبلاگ دختر معمولی بیچاره، که الآن آلمانی شده و برند اشرافی رو به جای معمولی با ماها میفروخت. از وقتی کرونا اومده وبلاگش ویروس کرونا گرفته. البته، میدونم ممکنه با این پی نوشت من خیلی انگیزه قوی ای برای برگشت پیدا کنه. بله، دختر اشرافی، از آلمان مینوشت، به پناهنده ها فحش میداد و میگفتیم چند نویسنده ای هست. خودشون هم انکار نمیکردن. البته بین ما بحث بود که این دختر، حتی بچه و شوهر هم نداشته و سر حقوقی که بالای جمعیت پناهنده گیر آلمانی میگیره این وبلاگو درست کرده. البته، حالا که کرونا اومده و مرزهای آلمان بسته شده، دیگه دلیلی برای نوشتن و حتی نگه داشتن نوشته های پیشین نداره و همینو بس. ولی، این برای من ایرانی جالبه، که یک ایرانی وقتی میره آلمانو آلمانی میشه، دیگه حتی در این حد، که بعد از بسته شدن مرزهای آلمان انگیزه ای نداره، و یا انسانیتی! که حتی وبلاگشو باز نگه داره شاید کسی خواست از آرشیوش استفاده کنه.

اینم از عجایب دستوری نوشتن ما ایرانی هاست، که نشون میده، امثال بنده که بدون دستور مینویسندو فحش هم کم نمیخورن، زیاد نیستن، و شاید هم حتی یکی دو تا هستن!

زباله ها و آمار سوسک ها و موش ها

این روزا سوالی که خیلی هربار برام پیش میاد، با این وضع فوق العاده ای که راه انداخته ان، مردم زباله هاشون چی کار میکنن؟

دماغشونو میگیرندو بعد یه چند تا ماسک احتمالا کرونایی میندازن تو کیسه زباله و بقیه اش به امون خدا؟

مثل هر روز یه نفر مسئول انداختن آشغالاس؟ بعد، برای اینکه همه چیو ضدعفونی کرده باشندو مخصوصا هم که حالا موقع عیده، ملت هرچی دارندو رها میکنن به امون خدا تا یکی بره براشون بندازدش؟

این روزا، چقدر به نظافت زباله ها توجه میشه؟ خب، حالا فرض کنید من خانوم خونه. هر روز بیشتر میشورمو هرجا که میرم یه ماسک برای سطل زباله جور میکنم، نتیجه چی میشه؟

نتیجه که افزایش پرنده های تالاب میانکاله نمیشه، نتیجه که کاهش مرگ و میر شخصیت های مهم ما در آخر سال 98 نمیشه. نتیجه افزایش تعداد سوسک ها و موش ها میشه؟

این یکی آخری محتمل تره. وزارت بهداشت راه انداخته طرح غربال گری و آمارگیری دقیق از تعداد کرونایی ها. حالا با این آمار میخوان چی کار کنن؟ مثل همه آمارگیری های دیگه شونه؟ روشونو تنگ گرفته اند و از پایین ول داده ان؟

این غربال گری و آمارگیری شامل آمار تعداد زاد و ولد موش ها و سوسک ها نمیشه؟

نه، نمیشه؟

نمیشه؟

نمیشه؟

آخه کلا هیچ کی که نباید از خونه ش بره بیرون. من میدونم مامور نظافتی شهرداری هر روز داره آشغالا رو جمع میکنه. ولی کیه که ندونه تلمباری از بی نهایت زباله جمع کرده اند اون پشت تا بعدا سر یه چند نفر شخصیت گنده رو توشون دفن کنن؟

این روزا، صد به یقین آشغال ها و زباله ها زیاد شده ان. برای اینکه خریدها رفته بالا. همه، هرکسی راه انداخته به جز بتادین که قبلا تو خونه اش داشته، حالا یه الکلی، چند تا ماسکی و اینا هی بخره. اینا یعنی زباله، کجا میرن؟

البته، من موافق گرفتن آمار کرونایی ها گرفتن ها هستم. ولی آخر چی رو دارن جمع میکنن؟ اونایی که سرفه میکنند رو فقط؟ و یا مثلا اونایی که مثل من هی نگران افزایش عفونت شهریو سرب ها و غیره هستن؟