آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

آیا رئیسی قصد تغییر ساختار رو داره؟

حدود 30 میلیون از 50 میلیون واجد شرایط رای در انتخابات شرکت کردن و رئیسی بیش از دو سوم رای را آورد و رئیس جمهور شد. رضایی هم که نامزد مورد نظر بود رای نیاورد ولی پیروزی رئیسی در انتخابات رو تبریک گفت. انتخابات هم با مثلا یکی مثل همتی وارد مرحله دوم نشد. مثلا نشد که بشه یک چیزی مثل انتخابات بین هاشمی رفسنجانی و احمدی نژاد که برعکس احمدی نژادی ها اون سال 84 رای بیارند و ما بمونیم با هشت سال ریاست جمهوریش.

حالا این انتخابات چند نکته داره. در بهترین حالت معمولا هفتاد درصد واجدین شرایط شرکت میکرده ان. کسانی که به رئیسی رای دادن همون هایی بودن که قبلا هم رای داده بودن. ما پیش بینی میکردیم فوقش یکی دو میلیون از طایفه شون رای اولی بشن، و حالا جلیلی هم که به نفع رئیسی گفته بود کنار میره، یک عددی هم به این رای اضافه میشد. پیش بینی ها درست بود. کسانی طبق معمول برای رای دادن آمدند که مستقیم از این ها پول میگرفتن، حالا با وام و یا امتیازات غیر. نشون به اون نشون که رضایی هم همون تعداد رای آورد که قبلا هم همین قدر بهش رای میدادن. این عددها عوض نمیشه. تعداد آدمهایی هم که بشینن مثل ماها تحلیل کنن، تحلیل بخونن کمن. قشنگ نگاه کرده ان کی بهشون قراره پول بده.

یادمه سال 76 وقتی دوستم به خاتمی رای داده بود گفت خاتمی تو بخش طرقبه شاندیز دفتر کاهی و مداد پخش کرده. همین رو نشونه خوبی برای رای دادن بهش گرفته بود. یکی دیگه میگفت سید خوشگلیه. تازه تفال هم گرفته و به خاتمی رای داده. برای سید رئیسی هم همین طوره. اصلا همین جا سوال پیش میاد که کسایی که به رئیسی رای دادن، اگر رئیسی میگفت من به نفع رضایی میرم کنار، حاضر بودن به رضایی رای بدن؟

نه، 14-15 میلیون مفت خور، حاضر نبودن به رضایی رای بدن. الآن، خب منو نگاه کنید. کسایی که به سید و سادات احترام میذارن (و باید هم احترام بذارن)، حاضرن همون قدر به اندازه شایستگی هایی که من در طول زندگیم جمع کرده ام بهم احترام بذارن؟!

این بعیده. من همیشه ناراحتیم رو سعی کرده ام این بگیرم که چرا اونها به من قدری که به یک سید احترام میذارن، احترام نمیذاشتن؟ شایستگی و تلاش و کوشش هیچ وقت معیار انتخاب نبوده تا حالا.

این رضایی هم اون روز دیدمش، شاید اگر میدونست مردم بهش رای میدن از اون حرفهایی نمیزد که فقط پدرمادرهای ما براشون ممکن بود مهم بوده باشه.

با این حال، رضایی اگر میدونست که این رئیسی کسی هست که مثل اون عمل میکنه بعد از رئیسی کاندید نمیشد. رضایی برنامه داشت، در حالیکه ما ندیدیم این رئیسی قدر اون برنامه داشته باشه. رضایی قصد تغییر ساختار رو داشت، درحالیکه با مناظراتی که از رئیسی دیده ایم به نظر میاد رئیسی این ساختار رو قبول داره و فقط میخواد چادریش کنه!

پیرامون مناظره دوم انتخابات ریاست جمهوری 1400

اول اینکه مشخص بود اینها قرار نیست مشکلات من رو حل کنن، ولی انشاالله رای میدم.

در مناظره دوم یک سری حرفهای تکراری زده شد. همتی بچه خوشگل، یک سری اسم آدم و نماد رو لیست وار آورد که فقط رای بیاره. من قبلا هم حذفش کرده بودم. همتی فقط انگشتهاش رو می آورد بالا که به من رای بدهید، ولی بالاخره بعد از پنج جلسه گوش کردن به همه حرفهاش، معلوم شد: اقتصاد با تعارض منافع تخریب میشه؛ من میام اونایی که منافعم باهاشون تعارض داره لت و پار میکنم. بعد هم انگشتش رو به سمت تمام نامزدهای دیگه گرفت.

من بالاخره اینجا فهمیدم که یک کاری هم میخواد بکنه. قبلا فقط هی میگفت به من رای بدین.

مهرعلیزاده بی ادبی خودش رو به جامعه روحانیت تکرار کرد. من تعجب میکنم اینا چطور انقدر راحت تا این سطح از نامزدی برای انتخابات ریاست جمهوری بالا آمده اند. این ها میگن ما آزادی نداریم. آمریکایی تو؟ آزادی دیگه چی میخوای اومدی پشت دوربین این مملکت هرچی از دهنت درمیاد بار ملت میکنی؟! این از عجایب روزگاره. این یکی از پوششی هم خارج شده. خودش هم معتقده که بودنش فقط به خاطر کاغذ جلوشه. تا ازش سوال میپرسن، محتویات کاغذ رو با سوال تطبیق میده و میخواد از رو بخونه.

دو تا تا اینجا حذف شد. در مطالب پیشین زاکانی رو هم حذف کرده بودم. کماکان این شخصیت هم قابل حذفه. البته، وقتی همتی و مهرعلیزاده سعی کردن روکش 8 سال روی کار بودن دولت روحانی باشن این هم از خودش مایه گذاشت و پوشش چند نفری از نامزدها شد. زاکانی زحمت میکشه متن روی کاغذش رو حفظ کنه.

از این جا دو تا دوتا دسته بندی میکنم: قاضی زاده و جلیلی

رضایی و رئیسی

این دو دسته از نظر تیپ شخصیتی (تقریبا) جدا شده اند. قاضی زاده که قبلا کشاورزا رو برد توی بورس کالا و همون جا از سر خودش باز کرد. این حذف میشه.

تنها کسی که درباره کشاوزها الگوی کشت تعریف کرد، جلیلی بود. این یکی از دسته بعدی که میخوام بگم ضعیف تره. برای شغل یک سری چیزها تعریف میکنه که من توشون قرار نمیگیرم.

بعد از جلیلی رئیسی میاد. رئیسی قراره دولت روحانی به صورت چادری. یعنی میگه همه چی که هست همینطور بمونه؛ ساختار درسته، قانون درسته فقط ترک فعل صورت گرفته که ما میاییم انجام میدیم. در حالیکه اصلا اینطور نیست. نه قانون درسته و نه ساختارها خیلی جاها درسته. یعنی جراحی اصلی نخواهد کرد. گفته جاهایی که روحانی با بیل سوراخ کرده من میام پر میکنم. بعد هم، حرف نمیزنه. تمام نقشه های پنهانش رو نمیگه. خیلی کلی میگه من جلوی فساد رو میگیرم. این کار رو میکنم، خیلی چیزهای کلی.

رضایی انقدر حرف زد که کل چهار سال دولتش رو تعریف کرد. گفت امروز با رهبری صحبت میکنم. گفت یک مسئولین قبلی رو ممنوع الخروج میکنم. دقیق گفت. رئیسی، همتی و یا بقیه بیان بالا قطعا رفتاری با کسانی خواهند داشت که الآن نمیگن، ولی رضایی همه رو گفت.

رضایی میخواد ساختارها و نظام هایی درست کنه. حتی برای چیزهای جزئی مثل مدرسه ها ساختار تعریف کرده. وقتی میگه برنامه دارم، عملا یک کارهای جدیه. نمیاد بگه اولویتم رسیدگی به محرومانه، تموم شد! میگه من بیست و دو جایی که دارن پول پرسنل میگیرن که برای جوون ها کار کنن، حذفشون میکنم پولشون رو به جوون ها میدم. این همه بودجه میدادن به خودمون میرفتیم سرکار و ازدواج میکردیم. این قشنگ گفت. اونهای دیگه هیچ نگفتن. رضایی گفت من تا بیام حداقل کاری که برای اشتغال میکنم، یک سایت درست میکنم جمع سپاری، پروژه های تحقیقاتی که دولت هرچند وقت لازم داره رو میدم دانشجوهای فارغ التحصیل انجام بدن. الآن این کار انجام میشه، ولی یک عده خاصی این کارها رو میکنن. الآن بودجه دولت به خودشون میده. اگر من انقدر خنگ و بی مهارتم همین یک کار تحقیق رو که میتونم بکنم.

رضایی گفت به مادران با سه فرزند حقوق میده. حالا اونهای دیگه مسخره اش میکنن میگن پول نیست که بدی به کسی، نه یارانه هست به کسی بدی نه حقوق. الآن کشورهای دیگه دارن بدن، ولی تو نداری؟ مثلا الآن روسیه دقیقا داره زمین و خونه میده. الآن این همتی انقدر پاپ و جاز که میگه مردم دارن پاپ کره ای میشنوم. همه چیزهای کره ای رو چک کرده بودیم به جز پاپ کره ای. یعنی عملا هرچی تبلیغ نامرئی بود، انجام داد. چیزیکه در کشورهای خارجی به دلیل نامرئی بودنش مردم تظاهرات کردن و قانون کردن که کسی حق نداره از تبلیغ نامرئی استفاده کنه. اون سری به شکل ریز و نرم طوری سر قضیه سانسور شدن و پخش نشدنش که من هم رفتم مستندش رو دانلود کردم و بعلاوه حرفهای معمولی و عادی ظریف رو دانلود کردم. حالا امروز اومده تو حرف هاش هی به ظریف اشاره میکنه. فکر میکنه اینجوری ظریف میاد بهش رای میده. اصلاح طلبا آبروی خودشون رو بردن. من از کی نقشه کشیده بودم به اصلاح طلبا رای بدم. دو تا گزینه شون بازیه. من فکر میکردم قاضی زاده اصلاح طلبه. معلوم شد که پرچم پزشکا رو اومده بالا ببره. اصلاح طلب هم که نبود، از چک لیستم خارج شد.

حتی به اون دلیل که روحانی به همه سمنانی ها شغل داد (طوریکه الآن کمترین آمار بیکاری کشور رو دارن) روی رئیسی هم نمیشه حساب کرد. از خوزستان کسیکه مشکل من رو مستقیم میتونست حل کنه، میگه رئیسی با ماست. میان مشهد جلسه میگیرن، ولی رئیسی مشهدی فوقش بگه من یک مدتی رئیس آستان قدس بودم. آستان قدس و دانشگاه امام رضا بدون رئیسی هم بودجه خودشون رو داشتن. مثل روحانی نمیشه همه مشهدی ها برن سرکار که منم قاطی باقالی ها برم سرکار.

من فعلا تنها رضایی مدنظرمه که اونم میخواد زیر و بم همه چیز رو بالا و پایین کنه. رئیسی اولویت نداره. برای اینکه من بخوام برم سر کار خیلی اتفاق ها باید تو این مملکت بیوفته که رئیسی به هیچ کدوم اشاره نکرد.

سرطان، یا اوتیسم؟

این قاضی زاده هاشمی خیلی پز پزشک بودنش رو میده، و من باید جوابش رو بدم.

به هر حال، آلودگی هوا داریم و در این شرایط احتمال سرطانی شدن و غده در آوردن شخص 50% هست. پس اینکه کشف این مملکت سرطان داره، کار ساده ائیه.

از نظر من تشخیص مهم تر اینه که این مملکت اوتیسم داره. چند سال پیش من کارم رو به صورت تجربی با بچه های طیف اوتیسم تازه شروع کرده بودم. این بچه ها یک دفتری داشتن که باید توش برای مادرهاشون مینوشتم. یکی از پسرها که طیف ناجور اوتیسم داشت یک کلمه رو یاد گرفته بود هی تکرار میکرد. من از جنبه مثبت قضیه نگاه کردم و برای مادرش نوشتم خوشحال باشه بچه کلمه یاد گرفته.

فردای آن روز مادرش بگم با خوندن این جمله من روانی شده بود غلط نگفته بودم. دلیلش هم اینه که بچه های طیف اصلی اوتیسم که بهشون میگن اوتیسم دارن و ما باید اینها رو بفهمیم مشکل اصلیشون اینه که کلمه یاد میگرن، ولی جمله یاد نمیگیرن. مادر بی صبر و تحمل این بچه که باید برای یاد دادن جمله بهش از روش های خاصی استفاده میکرد، در حالیکه مثل هر بچه دیگری همراه او کلوچه به عنوان پذیرایی فرستاده بود، اونو سپرده بود دست من که بعنوان مربی این چیزها رو بهش یاد بدم. البته، خودش هم خواسته اش رو درست نمیدونست. چون اگر میدونست که یکی از مشکلات اصلیش تغذیه است، هر روز بعنوان چاشت به بچه کلوچه نمیداد. بی صبر و تحمل، در حد یک آدم روانی.

حالا کشور ما این اختلال رو داره. مردم مادری شده ان بی صبر و تحمل. به بچه شون که کشور اوتیسمیه کلوچه با کلاس میدن. مسئول با کلاس کشور پز پزشک بودنش رو میده و میگه این بچه باید جراحی بشه. خب تو جراحی بکن، ولی مشکل اختلال اوتیسم فکر نکنم با جراحی حل بشه. فقط تو میتونی نهایتش اون غده های پیداش رو دربیاری که اونم ناشی از آلودگی هواست.

اونطور که من یاد گرفته ام با بچه اوتیسمی، اونم در این طیف، خیلی باید ویژه راه رفت. خیلی راه حل ها باید شامل حالش بشه، یکی اینه که تا حد ممکن آلودگی هوا کم بشه، آموزش های خاص داره، تغذیه مناسب باید براش بذاریم. حالا این کاندیداها راه حل سفر میذارن، اون یک در هزاره. راه حل اصلی درمان در درجه اول تشخیصه. باید تشخیص بدیم که این بچه اوتیسم حاد داره.

چرا سانسور؟

امروز قاضی زاده هاشمی که مسئول نظارت بر انتخابات بود اومد جلو دوربین و یک چیزهایی گفت که معنیش اینه که دلیل شورش های دیروز تا امروز صبح که منجر به جابجایی چند دستگاه آتش نشانی شد سانسور مستند همتی بوده! گفت که یک بار سانسور کردیم و بار دیگر بیست دقیقه مانده به پخش فیلم را آوردن که چون زمان پخش آن نیم ساعت بود نمیشد آن را پخش کرد!

حالا ما این همتی رو هم دیده ایم. از یک طرف در بیان بخیله، از طرفی هم اونقدری بی ادب نیست که ندونه آداب چیه!

ما الآن وسوسه شدیم بدونیم اون حرف ظریف هم که سانسور کرده بودن چی بوده. چرا سانسور میکنید؟ که بعدا به آنچه که چشم هم میبینه شک کنیم؟ که بعدا یکی که شورش کرد بگه مردم نریختین تو خیابون من اونجا داشتم میرفتم زندان! که بعدا کسی به حرف های ما اعتماد نکنه؟ نکن، چرا آبروی ما رو الکی میبری؟! نیا، جلو دوربین نیا.

راحت دروغ میگن، راحت سانسور میکنن. چرا با اون هواپیمای اوکراین آبروی ما رو جلو دوربین بردین؟

در مورد شبکه های اجتماعی هم همینطور بود. من خودم به شخصه قبلا عضو کلوب و چند تا شبکه دیگه بودم. زمانی که ایتا و بله و این چیزها رو بعنوان شبکه اجتماعی ملی معرفی کردن رفتم و تو سایتم لینک یکی از اون دوازده تا رو گذاشتم. یعنی اگر تا دیروز این سایتم یک مراجعه کننده بیشتر نداشت با این کارم همون یکی هم پرید!

کلی زمان برد تا یادم اومد مثلا شبکه اجتماعی کلوب هم با اون همه عضو از قبل جزو شبکه های ملی میتونسته محسوب بشه.

نه، امروز سال 1400 کاری رو پیش گرفتن که سال 88 هم همون کار رو داشتن میکردن. من جوانتر بودم. هر پسری میتونست همسر من باشه و هر شغلی لیاقت دختر جوانی مثل من رو داشت. اتفاقا با اینکه اون زمان هم کلی آدم شغلهاشون رو داشتن از دست میدادن و به دست نمی آوردن من اون زمان فرصت شغلی هم به صورت حق التدریس به دست آوردم. نتیجه اجتماعی اون اتفاق های سال 88 چی بود؟

الآن رو نگاه کنید سال 1400 من یک شغلی خودم برای خودم دست و پا کردم، فرصت شغلی اگر وابسته بود ازم میگرفتن و شوهر هم نکردم.

امروز این جریان رو درست کردن، تیم های سال 1400 رو تشکیل دادن برای یک ده سال دیگه. ده سال دیگه باز ما باید ببینیم با این ندونم کاری اینها قراره چه چیزهایی دیگه ای ماها از دست بدیم.

من به قاضی زاده هاشمی اصلا قبلا هم رای نمیدادم. شاید خودش هم میدونسته! تو اومدی انقلاب شکل بدی یا کودتا راه بندازی؟!

حرف های همین قاضی زاده هاشمی رو هم شنیدیم. معنیش این بود که کشاورزا رو میکشیم. گفت باید کالای کشاورزیشون رو در بورس کالا بفروشن! و خبری هم از خرید تضمینی کم کم نخواهد بود. حالا انگار ماها هر روز داریم کالاهامون رو تو بورس کالا میفروشیم، و یا همون پولی که به اسم خرید تضمینی به کشاورز میدادن مشکل بوده!


بعدا اضافه کرد: به نفع اصلاح طلبا شد. چون ما رفتیم هم ویدئوی مستند همتی رو دانلود کردیم و هم صدای ظریف رو گرفتیم. از نظر ما چیز خاصی هم نداشتن. اگر مشکل مستند دخترهای سرلخت بود که کاری نداشت یک روسری روتوش میکردین روش. شماها که عادت دارین موقع انتخابات دخترهای سرلخت رو در بیارین. حرف های ظریف هم گوش کردیم. این چیزی نبود که بیاین بگین بیا ببین چی گفته، آبروی خودش رو برده! این برای ما جالبه که تلویزیون نظر میده صدای کی پخش بشه کی پخش نشه. تو چی کاره ای؟ یک شورای تبلیغات تشکیل داده ان که توش تلویزیون نظر بده کی بیاد رئیس جمهوری مستندساز بشه کی نشه.

ماها یک تیکه گوشت شدیم یک بار اصلاح طلبه میاد گازمون میزنه، یک بار اصول گراهه. برای من هم همین کار رو کردین. تو تلگرام که خود سایت چشم دیدن ما رو نداشت چهار نفر نیومدن عضو بمونن! چهار نفر. لیست دوستان اخیرم رو عضو کرده بودم. معلوم نبود چی پشت سرم هر بار میگفتن. اون روز اومده بود دختره بهم میگفت من دیگه پول ندارم عضو کانال تو بشم. ضمنا انقدر هم سرم با پسرم شلوغه که نمیتونم کانالت رو نگاه کنم! حالا چی؟ مستقیم ترش رو بهم گفته ان. کلید من رو تو جابجا کردی؟!

آبروی خودم رو بردم نه؟ بیا ببینین این چی گفته، آبروی خودش رو برده!

یک مشت مردم شده ایم تو هم دیگه داریم میلولیم.

تحلیل انتخاباتی 1400 قبل از مناظره

هشت سال پیش انتخاب ریاست جمهوری برام خیلی راحت بود. من یک دهه جوان تر بودم و وقتی روحانی رای آورد گفتم مردم خودکشی کردند. میخواستم شوهر کنم. کسیکه فکر میکرد میتونه نامزدم بشه روحانی رو خورد، در حالی که من ازش متنفر بودم.

از آن زمان به بعد وضع من بهتر نشد. نه کسی شوهرم شد و نه دارایی هام بیشتر شد. هنوز صاحب خونه نشده ایم. خودم به شخصه هربار مالم رو سفت نگه داشتم، ولی هربار انگار تو چشم بودم و همین هی باعث میشد از حقم برداشته بشه. یک چند باری گفتم مو از این خرس گنده دولت بکنیم، ولی انگار این یکی دقت میکرد در منازعه با مردم نه تنها مویی ازش کنده نشه و بلکه بیشتر از گوشت ماها بکنه.

حالا هشت سال گذشته. مجرد دکترا گرفته با معدلی که بالا نرفت مبادا مربی دانشگاه بشم و مبادا نخبه معرفی بشم. هفت نفر هم جلوم گذاشته ان. در حالیکه با شرایط آب و هوایی فعلی گویی هفت گاو استخوانی هفت گاو تر و تازه را خورده اند و ما در خشکسالی هستیم، نامزدهای انتخاباتی برایمان حرف های خوب میزنند. حرفهایی که آدم با شنیدن آن ها بهشت برین رو تصور میکنه و یا اگر بهشت رو تصور نمیکنه لااقل احساس میکنه  احتکار روغن موتور، بنزین و بوی گازوئیل در حال کمتر شدن و کمتر شدن است.

آیا واقعا این طور است؟ انتخاب هشت سال پیش برایم راحت تر بود.

الآن این هفت نفر خیلی شبیه هم هستند. دو نفر رو که راحت رد میکنم؛ یکی زاکانیه و یکی مهر علیزاده.

هربار با خودم میگم آخه این رضایی چرا تو باغ نیست؟ این قاضی زاده هاشمی چرا کتاب نشون داد؟ اون محسن رضایی اول اومده میگه من همه اقوام رو میارم روی کار، بعد میگه خانه داری رو برای زن ها شغل محسوب میکنم. از اون طرف هم هربار میگه من چقدر کتاب خوندم و اینم معدلمه. از نظر من اینا با هم تناقض دارند. اولا که چند باره من دیده ام تو این مملکت هرکی کتاب جلو دوربین آورده و گفته معدلم بالاست کسی بهش رای نداده. همینطوری خیلی راحت احساس میکنم این دو نفر قاضی زاده و رضایی رای نمیارن، مثل همیشه. بعد هم اگر هم رای نیارن به حق و به جاست. همین خود من، واقعا جاش نبود با این همه خدمتی که به این استاده کردم لااقل معدلم بالا باشه؟ تو این مملکت با این حد فساد حرف زدن از کتاب و چوب خط مطالعه جای اعراب نیست. حالا قاضی زاده مثل قالی باف کتاب بلند کرده. 

میگن جلیلی سخنگوی اصول گراهاست. برای خوشگلی میارندش بالا. بعد از اون رئیسی هست. این رئیسی از حالا فکر میکنه پیروز انتخاباته. شاید دلیلش اینه که احتمالا کسایی که خودشون رو اصلاح طلب معرفی میکنن نمیخوان رای بدن. موقع رای جمع کردن انتخابات مجلس هم همین طور شد؛ انتخابات مجلس شفافیت (؟)1، سال 98، دیدیم یک عده با ماشین آنچنانی پیاده شدن یک لیستی هم تو دستشون بود و همه با هم به یک لیستی رای دادن.

همتی رو از لیست انداختم. اون اصلا نمیدونم چه تصوری کرده؟ ولی رای نمیاره. من اول فکر کردم به خاطر رئیسیه که داره میاد. حالا البته به نظرم خیلی بد هم نمیشه رئیس جمهور بشه. میگه رئیس بانک مرکزی باید مستقل از دولت بشه. با این وجود شاید برای فرار از کارنامه اقتصادی روحانی اومده.

به طور کلی احساسم اینه که رای تقسیم میشه. انتخابات 1400 به دو دور کشیده میشه. یک بار باید از هفت نفر انتخاب کنیم و بار دیگه از دو نفر رئیس جمهور انتخاب بشه.

______

1- میگم مجلس شفافیت. همه با هم میگفتن اولین کاری که میکنیم اینه که رایمون رو شفاف میکنیم. الآن داره دو سال میشه که هنوز به قانون شفافیت رای نداده ان. انقدر کار مهم تو این مجلس ریخته که این شفافیته بعیده لااقل تو این چهار سال انجام بشه!