آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

ما را زشما خیری نیست، شر مرسانید

اوفی، مراسمات تولد امام رضا و به تبع اون ترافیک ها و تجمع ماشین ها که تموم شد هم خوب خلوت شد و هم بالاخره هوا خنک شد. این هوا از شب تولد میخواست خنک بشه. با سیستم ماشین های بی پدر مادر هی ما میدیدیم بازیچه شده تا دیشب که دیگه رفع زحمت کردندو گورشون رو گم کردند. برین به درک. به اسم تولد امام رضا میان تو شهرمون خراب میشین.

خوبه تعطیل نکرده اند. همه اش هم هی از گندزینشون به این هوا از خودشون تقدیرمیکنن گندزاده ها. چند روز بود از قبل از تولد امام رضا آلودگی هوای مشهد رفته بود رو هشدار. خوبه هرچی درخت مرخت داریم هم هی در فصلای آتشسوزی میدن به حریق تقدیم بشه (هر چند به جز اتوبوسرانی مشهد، بار آلودگی هوا رو این ماشینای آبیاری یک تنه به دوش میکشن).

کلاه برداری ساختاری

این مارکسیست ها یک چیزیشون خوب بود و اون این بود که میگفتن هر نفر باید یک زمین داشته باشه. الآن منابع طبیعی ما میگه به ازای هر نفر 1700 متر زمین اختصاص داره به اضافه یک چند اصله درخت. بالاخره یک هم چین چیزهایی هست، ولی مهم اینه که کو حالا این چیزا که میگن واقعا وجود داره و ما میبینیم؟ نه. یک مدتی هست زمین هایی رو دارم هی تند تند بررسی میکنم که فروشنده هاشون اسنادی دارن که مشاعه. چون ما جوون هستیم و یک سری کلاه برداری رو سرمون شده نمیخوایم کلاه دیگه ای سرمون بره، ولی با این پولی که داریم فقط هی کلاهه که باید سرمون بره. حالا چه طوری؟ از مظفری شروع شد. اون به ما یاد داد که با پول های خورد مردم که خیلی براشون مهم نیست چطوری میشه از شونه هاشون بالا رفت. ولی ما دوره آموزشی پرخرجی برامون داشت و چون انصاف داشتیم، دنبال نکردیم از شونه های بقیه بالا بریم. معنیش این نبود که بلد نشده باشیم. اما هنوز پول ما کمه. بازهم به همین دلیل کلاه بردارای دیگه صف گرفته اند با فروش زمین های مشاعشون 250 متری 2 میلیون تومن سرمون کلاه بذارن. حالا هی تحقیق کردیم نتیجه تحقیق درمیاد که اصلا فکر نکنید سند قطعی، تک برگ و هولوگرام قوه قضائیه دار، زمین معتبری هست. نه، اعتبار زمین به سندش نیست. باید تفکیک پذیر باشه وگرنه هر شریک میتونه در عدم تصرف تو در زمین (حتی برای کشاورزی) مانع از کارت بشه.

من مونده ام با این حساب اصلا چرا افراد هی میرن دفتر خونه های ثبت اسناد خودشون رو هی اذیت میکنن؟! جدا اگر هر نفر سهمی از تصرف در زمین داره چرا بهش اختصاص پیدا نمیکنه؟ کلاه برداری ساختاری هست. مهم نیست که اگر همه کشورها در دنیا از این روش پول رو پول سوار میکنن. مهم و واضح اینه که این یک جور کلاه برداریه مثل بقیه کلاه برداری های رایجی که یک آدم فقیر و قشر متوسط هی باید کشفشون کنه.


پ.ن: مطلب داشتم میخوندم که میگفت اگر در دادگاه اثبات کنیم که زمینی که دست ماست قابل تفکیک نیست میتونیم به خود دادگاه بفروشیم. ولی مسخره است وقتیکه کسی زمینش رو حاضر نیست به این کمترین قیمت بفروشه در حالی که قیمت کارشناسی مثلا زمینی که یکی الآن میفروشه 2میلیون تومن در واقع 500 هزار تومن باشه و بعد هم مثلا دادگاه بخواد 50 هزار تومن بخره. کی واقعا حاضره یک همچین کار مسخره ای بکنه؟!


پ.ن. 2: خواننده باهوش این وبلاگ میدونه که خیلی به طرز نوشتن، نگارش و معنی جملات کار نگیرد. من سعی کرده ام که اصل مفهومی که میخوام بگم رو برسونم. والا این وسط کلی حرف حقوقی هست که باید درست بیان میشده و نشده. مثلا من باید برای شما اول معنی مشاع رو میگفتم. بعد شاید کلمه تفکیک رو حقوقی استفاده نکرده ام و از این ترمینولوژی ها که در قالب این وبلاگ همینطوری حرف زدنی من نمیگنجیده

پ.ن. 3: کاش با این شروع میکردم که انقدر که زمین فروشنده کم داره، و در عوض خریدار داره، طرف نه عکس از سند میذاره ببینی مشاع هست که زنگ نزنی و نه میگه مثلا تفکیکی هست و نه اصلا حالا اگر بهشون زنگ زدی حوصله دارن جواب بدن! مشتری نه تنها باید خیلی خریدار باشه، بلکه باید هی بله قربان گو به فکر رعایت بیشترین ادب ها و احترامات باشه برای فروشنده یک لا، دو لا فروش بدمعامله

بیشعوری و پررویی (12)

امروز خبر اعلام کرد که در فاروج از شهرستانای خراسان مخزن آمونیاک صنایع لبنی منفجر شد. فاروج هم کردهای خراسان میشینن. اینکه هی میبینین این داستانای واقعی خبر ساز هی پخش میشه و آدما گنده گنده توشون هی میمیرن تا خبرسازی دیپلماسی شُک رو پیش ببرن، جدا به خود شخصیت کُردها هم مربوط میشه. اول اینکه بدونید جناب مظفری فاروجی بود. بعد دیگه اینکه بهرامی این ها همسایه شرور ما میگفتن ترک بودن ولی قیافه بهرامی راننده تاکسی جای خونه ما کرد بود. کردها چهره خاصی دارند و بینی عقابی مردهاشون متمایزشون میکنن از بقیه نژادها. زبان کردی زبانی هست ترکیبی از عرب و فارسی. آنها ترکی هم بلد هستن حرف بزنن، و سابقه تاریخی دارند که بگن ما کرد نیستیم و مثلا تیره ما به قوم مغول برمیگرده (کتاب مسافرت به ایران و ارمنستان ژوبر). بقدری همسایه سابق ما یعنی بهرامی اینا دروغگو و شرور بودن که ما شک داریم که ترک بوده باشن. اصلا قیافه مخصوصا اون بهرامی راننده تاکسی خیلی کرد بود. کردها درسته که مثلا من یک جاهایی ازشون حمایت کرده ام، ولی از قدیم مشکل داشته اند. از زمان فتحعلی شاه اینها در غرب ترکیه مشکل ساز بوده اند. یک چیزی هست بینشون که حالا درسته که مثلا میگیم اینها بخشی از ما هستن، ولی انسانی عمل نمیکنن این قوم عجیب و غریب.

بیشعوری و پررویی (11)

جامعه یهود، جامعه پر کینه و بخصوصی هستند. من خودم بشخصه هم فارسی زبانشون رو دیده ام و هم انگلیسی زبان. هر وقت دلشون میخواد با کمال پررویی میگن مثلا مسلمان هنر نداره و ما هنر داریم. در عوض اسلام مثلا همه اش داره استدلال میکنه. هر وقت هم دلشون میخواد میگن ما تفکر داریم و این تفکر ویژگی خاص یهودی هاست. یک ویژگی خاص دیگه من دیده ام این یهودی ها دارن اینه که خیلی هم کینه ای هستند. به شدت اهل نوشتن هستن. ولی تفاوت نوشتنشون در اینه که وقتی مثلا خواستند این ویژگی هاشونو به خودشون نسبت بدن که اصلا نظر دیگران براشون مهم نیست. بعد اگر تو وبلاگشون مثلا براشون نظر بذاری، انگار طبق همون دستور از قبل تعیین شده براشون به هیچ نظری چه موافق و چه مخالف پاسخ نمیدن (هماهنگن معمولا از این بابت).

قرآن درباره یهود آیه داره که میگه یهودی ها گفتن به آنچه که صبح برپیامبر نازل شده ایمان بیارید و به آن چه که شب نازل شده ایمان نیاورید. این طوری براخودشون راهکار دادن که بخش دلخواه قرآن رو ایمان بیارن و اون جا که نمیخوان رو ایمان نیارن. صبح قبله بیت المقدس میشه رو ایمان میارن و شب که قبله عوض میشه ایمان نمیارن. مسیح هم که اسلام رو بدعت در دین در نظر گرفته و تکلیفش باماها روشنه. جامعه یهود و موسی رو با تمام این ویژگیهای بارزش قبول داره ولی با اسلام دشمنی داره.