آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

نمایش تفکر مشترک انسانی در پارک شیکاگو

امروز یک سری زده بودم به این وبلاگ زیر آسمان خدا. رفته بود عکس انداخته بود از این مجسمه های پارکی که رفته بود. مجسمه هاش بالاتنه نداشتن و من وقتی دیدمشون این طوری بودم: . هااااا، اینم تفکر بعضیا:

در مورد علت خوشحالیم از این مجسمه ها باید بگم دلیلش اینه که تفکر حاکمی بر ما وجود داره که بعضیا واقعا آدما رو فقط تا همون کونشون میبینن. اصلا بالاتنه ای برای آدمای اطرافشون قائل نیستن. این تفکر بین ما خیلی مشهور بوده. حالا که میبینم یکی اینطوری مجسمه شون کرده بی نهایت خوشحالم.

رفتم بیشتر تحقیق کردم آدرسش اینجاست:

Grant Park
S. Michigan Ave. (100 E) & E. Roosevelt Dr. (1200 S.)
Chicago, IL 60605

همینطور لبخند به لب این عکس دیگه رو هم که از مجسمه جمجمه است، پیدا کردم:

پارک گارفیلد (Garfield Park Conservatory)


پ.ن: از روی این مجسمه ها معلوم نمیشه که مرد هستن یا زن. ولی کلا زن ها کون زیاد دارند. اگر میخواست این مجسمه های بی سر رو در مورد زن ها و جنس مخالف نشون بده میتونست فقط سرشون رو نشون نده

تسلط به چین با زن چینی

غربی ها خیلی وقته که میدونن یکی از بزرگترین مشکلاتشون در تسلط بر جهان چین هست. من چینی ها رو دوست خودمون نمیدونم. ولی جدا این تلاش غربی ها بر تسلط بر اونا برام جالبه. مثلا شما فکر کنید زن زاکربرگ اسرائیلی (مدیرعامل فیس بوک)1 چینی بود. رفته بود زبان چینی یاد گرفته بود، زن هم از اونا گرفته بود تا خودشو بینشون حسابی جا کنه. یا مثلا زن اخیر وزیر امور خارجه انگلیس که خبرساز شد. فکر کنید این یارو بقدری از این زن سیاسی گرفتن متنفر بوده که دیروز رفته بوده بین چینی ها گفته بوده من زنم ژاپنیه . در حالیکه باید میگفته زنش چینیه و این حرفش کلی خبرساز شده. دیگه براتون بگم فیلم دیوار بزرگ (Great Wall) رو غربی ها برای  این درست کردن که نشون بدن فرهنگشون به فرهنگ چینی ها نزدیکه، و بلکه مسلط تر و قوی تر هم هستند. انصافا رو فیلم خوب کار کرده بودن، تا حدی که از روی کامپیوتر من هنوز پاک نشده. این غربی ها خیلی دستور به تسلط دارن، با جنگ، با زبان و باهرچی که از دستشون بربیاد. مشقاشون هم خیلی بهتر از ماها بلدن. برای همین هم هست که خیلی هاشون که کار تحقیقاتی میکنن مسلط به زبان چینی هستند.



1- میکروسافت، فیس بوک، توییتر، گوگل، اپل و خیلی شرکت های دیگه مخصوصا آمریکایی رسما طرفدار اسرائیل هستند و اصلا خودشون دارن این ماشین بزرگ جنگی رو در دنیا برای افزایش تسلط بیشتر برکشورها مدیریت میکنن


آمریکا به دست حکومت ملت رو می کشه

این جمله ابدا اغراق نیست. دیروز برای خرید سکه تا نزدیک آخرین ساعات تعطیلی مغازه ها معطلم کردند، به این اسم که هنوز خبر قیمت سکه قطعی نشده. بعد هم که خواستم بخرم گفتن قیمت لحظه ای بالا رفته و حالا باید سکه 4میلیون 450 بخری. سکه 1386 خریدم و معلوم شد این همه سال شرکت ما از سال 92 تا حالا داشته شبانه روزی کار میکرده ارزشش قدر یک سکه بوده. یک نفر با جمیع دوستان کارمندش اومد گفت سکه میخوام و مغازه دار گفت که ندارم. خریدار گفت هنوز 13 آبان نیامده که سکه تموم شده! هنوز حقوق ما رو به صفر نرسونده اند که سکه انقدر بالا رفته! گفت 50 یخچال ما رو به خاطر انگی که موتورهاش زده اند پس آوردن. موقع برگشتن از پاساژ اون یکی مغازه دار میگفت بعد ما هی میگیم مرگ بر آمریکا. دشمن اینجاست. جلوتر که رد شدم صدای آمبولانس های ناجا آژیر میکشید. معلوم بود درگیری داخلی داشته ایم. این روزها انگشت اتهام دولت به سمت مردمه. وزیر رفاه، کار و امور اجتماعی که وظیفه اش تولید کاره، به تحصیل کرده های ایرانی بیکار شیک میگه. جوون های شیک پوش گونی دست گرفته اند و مشغول جمع کردن ضایعات هستند. از جای مغازه رد میشدم تابلو بزرگ زده europen، در حالی که خودکار کیان تولید داخل داریم.

چند وقت پیش دولت میگفت نقدینگی مردم زیاده باید یک جوری پول مردم رو از چنگش دربیاریم، ضمن اینکه تیم اقتصادی دولت هم باید ترمیم بشه. حالا که خوب با سلطان سکه پول ها رو به جیب زد و دیگه سکه ای به جیب مردم برنمیگرده میگه باید تولید ملی رو بالا ببریم. از اون طرف توقعش هم بالاست انتظار تولید ملی در حد استانداردهای روز دنیا که آمریکا تدوین میکنه داره. آمریکا به دست حکومت ملت رو می کشه. دولت ایران الآن خود اسرائیله. بقدری نفوذ اسرائیل در کشور داریم که در روزنامه خوندم همسر یکی از کسایی که نامزد انتخابات مجلس شده بوده اسرائیلی بوده. حالا باید رد اسرائیلی ها رو در یک سطح مثلا پسرخاله حکومت بدانیم. راست میگفت خواننده از نسل ما دهه شصتی ها که دیگه کسی جهان آرا نمیشه.

با پدیده بیکاران شیک مواجهیم

دیروز شبکه خبر نوشت با پدیده بیکاران شیک مواجهیم؛ مردم نمیرن مهارت آموزی یاد بگیرن. خوبه حالا من کلیه مدارک و مدارجم رو از خود فنی حرفه ای طی کشیده ام. شیطونه میگه بریم اون استراحتگاهه که روبرو پادگان بود رو کرایه کنیمو کاباره اش کنیم. بدیم بره. بعد هی برسیم به هم دیگه بگیم تو چند/.

صبح تا شب، شب تا صبح هی میریم همه سوراخا رو میگردیم تا آخرش بیاییم اینجا یک مطلب نویی برا گفتن داشته باشیم. بعد اون وقت یک پررو بی دردی پیدا شه تو تلویزیون بگه با پدیده بیکاران شیک مواجهیم؛ بیکارانی که پولشونو پدرمادرشون میدن و خودشون حاضر به کار نیستن. نمیگن هیچ حمایت قانونی از کسی که فقط 14 سال بعد از 12 سال دوران مدرسه تحصیل کرده وجود نداره. میگن اینا در پدیده بیکاران شیک جمع شده اند! این در حالیه که خیلی وقته دوران حسن کچل گذشته. حسن کچل ها مال نسل انقلاب بودن که خوردن، پارو کردند و حالا دردشون بیکاری جووناشونه. در میان هی تند تند سایت درست میکنن تا ماها رو به اسم بیکاریابی ثبت نام کنندو همون جا اول بپرسن جنس؟ مجرد یا متاهل؟ بعد حالا اگر مجرد نیستی آیا سرپرست خانواری؟! خب، حالا بگو چند فرزند داری؟! بعد هم در ادامه بگو که بابات کیه.

کلاه برداری ساختاری (حق السکوت)

چند وقت پیش تو خوابگاه بودم. یکی از این دهه هفتادی ها گفت در این نظام انقدر فساد هست مقصر خامنه ای هست. گفتم چطور میگی؟ اگر خامنه ای نبود که سردار سلیمانی تو جبهه سوریه نبود. گفت نه، سردار سلیمانی به تنهایی خودش جبهه رفت. ولی مقصر خامنه ای هست. اون برای اینکه در قدرت بمونه سکوت میکنه. مطمئن بود که این طوره. منم ادامه ندادم دیگه. باز یکی دیگه و چند نفر دیگه از جاهای مختلف همین رو گفتن. یکی دیگه میگفت خامنه ای مقصر هست چون اون دستور نمیده. میگفت رهبر باید دستور قاطع بده. در بدترین شرایط باید آدم تکلیف بقیه رو روشن کنه. میگفت ما هی نگاه میکنیم این خامنه ای یک چیزی بگه، یک دستوری بده ولی هی نشسته نوازش میکنه.

...

اول اینکه بگم من هیچ وقت تو مردم نبوده ام. این مردم بوده اند که همیشه منو مجبور به انتخاب میکردن. قبل از تلگرام واتساپ بود. خیلی برنامه خوبی بود و خیلی ها توش بودن. ولی همیشه این برام سواله که چطوری یهو یک عالمه ایرانی همه باهم میپرن تو تلگرام؟ ازچه طریق؟ واتساپ با یک شیب معمولی مراجعه کننده داشته، ولی تلگرام همون طور که فیلتر شد و خیلی ها یهویی ازش اومدن بیرون، همون قدر سریع هم خیلی ها رفتن توش. مورد شاهد بعدیم زمین های مشاعی در چناران هست که یهویی سال 90 اینا توسط یک سری ارگانهای دولتی تهرانی با تقلبی به واضحی روز روشن فروش رفتن و بعد از مدتی اعلام جرم کردندو الآن کاغذای سندهای اون زمین ها باوجودی که هنوز دست در دست مردم میچرخن و باعث میشن مردم هی پولاشونو بریزن تو چاه وجود دارن. داشتم برا همون سال ها میخوندم یکی تو نت میگفت من یاد گرفته ام برای این که پولدار بشم محافظه کار بشم. ولی من فقیرم چون محافظه کار نیستم. الآن نگاه کنید به سمت مردم به خرید سکه. من دیدم تو مردم نیستم وقتی که همزمان با آغاز گرونی مردم پولاشون همه گسیل یهویی کرد به سمت طلا (عین ماجرای تلگرام). همون سالای نود و اینها که تقلب ها به واضحی روز روشن بودن و همین حالاش هم، اخبار اعلام میکرد که مثلا نرین طلا بخرین چون ضرر میکنین و فرداش میدیدی طلا رکورد میزد.

...

یک چیز مسخره ای تو انتخابات 96 اتفاق افتاد که رسانه ها میگفتن آقایان نامزد ریاست جمهوری بگن اموالشون چیه. خیلی مسخره است، چون ما یک سری شخص حقیقی داریم نامزد ریاست جمهوری میشه و یک سری شخص حقوقی داریم. مگر تا حالا اشخاص حقوقی در دولت شفاف کرده اند که اموال قدرتیشون از کجا میاد که حالا یک دونه شخص حقیقی نامزد ریاست جمهوری بیاد این کار رو بکنه؟!؟

پریروز سرچ کردم فقط تعاونی نیروگاه طوس. کلی زمین تو همین مشهد و اطراف بین خودشون تقسیم کرده اند. یک سری هاشون مشاعه. یک سری هاشون ساختمون سازیه. ولی همین ها رو میتونی بعد از کلی دست به دست شدن اوراق قرضه اش از بین آدمای تو نیروگاه طوس با غیر اون دربیاری. همینطور برای فرهنگیان و غیره. یک چیزی راه افتاده مردم این فیش های سازمانها رو اگر دوست نداشته باشن و گند تقلب سازمانیش رو مثلا درآورده باشن تموم نشده میفروشن به مردم غیرسازمانی. اونطوری شاید بتونی میانگین بگیری و مثلا مجموعه نرم افزارهای آمریکایی باشی تا جمع بزنی الآن فلان سازمان چقدر مال و منال برا خودش جمع کرده.

یک دوستی داشتم میگفت وقتی امیرکبیر ارشد قبول شد، تبلیغهای تعاونی مسکن امیرکبیر براش اس ام اس میخورد. هیچ وقت فیشهای مسکن دانشگاه امیرکبیر رو ندیدم. ولی میدونم مثلا برج تجاری خیابان گلستان مشهد مال دانشگاه شریفه. بری شمال کلی پلاژ هست. پلاژ فرهنگیان، پلاژ دادگستری و غیره، همه روبرو دریا. این چیزا با اسم امکانات رفاهی کارمندان در تنوعن. اون چیزی که تو اخبار و رسانه ها نشون میدن مثلا طرح اسکان فرهنگیان در مدارسه، ولی هزار تا رانت و دنگ و فنگ که فقط خود فرهنگی ها میدونن بینشون میگرده. تازه ناراضی های دولتی فرهنگی ها هستن، چون هی تو این امکانات رفاهی سازمانشون بیشتر از مثلا دانشگاهی ها سرشون کلاه میره. اینو میشه از واگذاری و فروش بیشتر فیش هاشون به سایرین بفهمی. اصلا شاید دانشگاهی ها انقدر راضی هستن که مثلا من تاحالا فیش دانشگاهی تا حالا ندیده ام برا فروش.

نمونه از این دست برای شخصیتهای حقوقی زیاده. وقتی من مثلا نمیتونم حتی یک سرجمع کوچیک بزنم که فلان ارگان ایرانی چقدر امکانات رفاهیش هست، چطور ازم انتظار دارین بخوام بدونم نامزد ریاست جمهوریش چقدر پول و مال و منال داره؟! زهی خیال باطل.