با توجه به آشناییم به فرهنگ وارداتی تک تک دانشجوهای این چند دهه ایران که معتقدم از آمریکا وارد شده، معتقدم که تحریم ها به ضرر ایران و در عوض به نفع ترکیه، چین و ژاپن خواهد شد. هرچند ممکنه در مدت کوتاهی علاقه بخش تولید یک کشوری به یک جناح منجر به ثبات کوتاه مدتی در وضعیت اقتصادی کشور بشه ولی در درازمدت کار خودش رو به ضرر دهک های پایین جامعه میکنه و خاموش عده زیادی در ادامه جنگ تجاری که آمریکا راه انداخته جان خودشون رو از دست میدن.
با وجودی که روحانی رئیس جمهوری ایران به وجود رانت های اطلاعاتی اذعان کرده، ولی این کافی نبوده و همچنان مار خوش خط و خالی در اقتصاد ایران چنبره زده. این مار شاید همان اژدهای معروف چین و ایران باستان باشه. فرهنگ وارداتی ایرانیان امروز چطور ممکن هست به سمت تولید تغییر کنه، وقتی که سال ها به نفع مصرف گرایی شکل گرفته؟ زمانی که اقتصاد سینمای ایران در راستای اهداف مگس هایی شکل گرفته که هر جا گُهی باشد آن ها رو آن می نشینند چطور در دراز مدت انتظار بهبود شرایط به نفع اقتصاد و تولید کشور باشیم؟! به طور کلی به آینده اقتصادی ایران اصلا خوش بین نیستم...
چند سال پیش که همدان رفته بودم مرد میانسالی رو دیدم که با لباس های ارتش تو چمن های وسط خیابون منتظره. کلا از نظر اوضاع و شرایط مردان این شهر رو بیکار و فقط علاقه مند به جنگ میدیدم. به نظر میرسید یک جنگی بود و عده ای به اسم اون سر کار که حالا بیکار شده بودن. از نظر من این یکی از بدترین حالت هایی هست که کشوری توش ستاره هایی داشته باشه. عراق رو با شهدای خانواده مقتدی صدر میشناسم. ایران رو با شهدای هشت سال جنگ تحمیلی، افغانستان رو اخیرا با شهید دکتر موسوی میشناسم. و البته برام خیلی ناراحت کننده است. چون مگر کشورهای دیگه ستاره ندارن؟! دیروز این بدبخت موسوی رو تلویزیون نشون میداد و میگفت داعش تو مسجدی در افغانستان شهیدش کرده اند. میگفت هرجا مبارزه ای باشه ماهستیم. ناراحت شدم وقتی که این مرد گنده از چهره اش احساس ظلم میشد موقعی که داشت میگفت تو گوانتانامو آمریکایی ها چطوری باهاش رفتار میکردن. این سوال برام پیش اومده که آیا این درسته که مثلا ایران و کشورهای همسایه درگیر اوضاع نابسمان سیاسی-اقتصادی بشن که آمریکایی ها از دوردست ترین قاره دنیا نسبت به این منطقه براش درست کرده؟! چرا باید سال ها مردم این منطقه هنوز ذهنشون درگیر مبارزه مسلحانه باشه؟ و اگر مثلا آمریکایی جنگی درست نکنه اون فرد از نظر اوضاع اجتماعی درگیر تازه ساختن زیرساخت هاش بشه؟ تازه به این فکر کنه که ای دل غافل بچه ای و نسل بعدی هم داشتم من. من درگیر جنگ شدم. اون بچه رها شد. من خودمو مبارز به دنیا معرفی کردم. بچه ام خودشو چی معرفی کنه؟ چند وقت پیش مجله ای از چینی ها دانلود کردم که داشت خودش رو به دو زبان فرانسوی و چینی به دنیا معرفی میکرد. صفحه اولش عکس کسایی رو گذاشته بود که براثر حادثه ای عمرانی جونشون رو از دست داده بود (یک سری تصویر روی سنگ های قبری). شاید داشت میگفت ارزش این ها در حد شهید هست برامون. کشور ما هم البته که زیاد از این دست وقایع در حد معدن داره. ولی عکس اون ها آیا الآن کجاست؟ شاید توسط خانواده هاشون پشت کاغذهایی برای دعا. انقدر ما تو این مملکت مظلوم کشته شده داریم که باید انتخاب کنیم که معلوم هست مستقیما به دست آمریکایی کشته شده، به دست خودمون به کشتن کشیده شده و یا هم دیگه واقعا خودش حادثه ای بوده رخ داده.
الآن ساعت 9:20 صبحه. شهرداری مشهد نیمه مرداد یادش اومده این وقت صبح بگیره درختای جا خونمون رو قطع/هرس کنه. اون از اون آبیاری خفه کننده شون که اصلا بهتره با این دودی که درست میکنن آب ندن، و این هم از این هرس کردن بی موقعشون. بعد از ترافیک و بالطبع دودی که پشت ترافیک درست کردند، من همه اش این سوال برام پیش میاد که چرا فصل مثلا پاییز این برنامه شون نبوده! حالا بگذریم.
دیروز این مغازه همسایه (نمیدونیم کدومشون بود) رفت جای درخت پشت پنجره اتاق من آتیش درست کرد. به محض روشن شدن آتش چون نزدیک غروب بود و روشن-خاموش شدن داشت خواهرم اتفاقی متوجه شد و قبل از این که دود کاملا خانه را بگیره من رفتم خاموشش کردم. انقدر که این خاموش کردن من برا مغازه ها عجیب بود که روشن کردنش عجیب نبود. آخر آتش روشن کردن که کار یک دقیقه است. یک مردی خیلی طبیعی مثل همیشه که میره سطل آشغال اونجا بذاره میره حالا آتش میذاره و زودی هم رد میشه. ولی خاموش کردن آتیش کار مثلا دو دقیقه است. بعد هم اون مردی بود. منکه خاموشش کردم زنی بودم. خلاصه خاموش کردمو دیدم کاغذای قبض آب و برق اون مغازه اون طرفیه است. خودش 3-4 تا سطل آشغال جلو مغازه اش داره. میتونست جلو مغازه خودش آتش درست کنه. خیلی هم کار خطرناکی بود. اگر آتش گسترش پیدا میکرد و به درخت میگرفت چی؟! آیا مثلا دولتی ها بهش گفته بودن؟ آیا دستور داشته؟ آیا اصلا کار خودش بوده؟ خلاصه که ما با وجود نمونه شاهدمون عکسش رو نمیذاریم این جا چون معلوم نیست که دقیقا هدفو انگیزه کسی که این کار رو کرده چی بوده.
1- اتفاقا اون روز روزنامه میخوندم نوشته بود بعضی از این زن های داعشی روسیه همون زن های چچنی هستند که یک روزی روزگارشون توسط زمانه بهشون تنگ شده بوده.
2-چچن منطقه خودمختار و مسلمان نشین روسیه است که تا حالا احتمالا داستان درگیری توش رو زیاد شنیده اید
دیروز جمعه هوا داشت خنک می شد. ولی آمبولانس های ناجا سرصدا میکردن و هوا به طرز عجیبی آلوده میشد. دیشب تا ساعت 2 نصف شب هی کل پنجره های اتاق رو میبستیم و باز میکردیم به خاطر آلودگی هوا. دیگه ساعت 2 ول کردیم تا الآن که 5 صبحه. دوباره بوی کلی چوب سوخته به مشام رسید. نمیدونم من تا کی میتونم هی گزارش جنگل سوزی در تنوع منتشر کنم. اما بگذریم.
موضوع امروز راجع به نقشه ای هست که اخیرا دیده ام.
2- اون موقع هنوز پاکستان از هند جدا نشده بود و هند همسایه شرقی ایران میشده