آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

عکس کامیون شهرداری

براتون نصف شبی عکس گرفته ام. دیگه قسمت بوده این دفعه بیدار باشم. الآن یک ساعته کامیون روشنه و من نمیدونم چرا این ها کاراشون رو فقط و فقط باید نیمه های شب انجام بدن تا صبح که میشه قبل از 7 صبح. صبح که بیاد، کارشون تمومه. خدا روز رو از این کامیون داران محترم که ساختمون سازی میکنن، و یا وابسته به شهرداری هستن گرفته؟

موضوع بعدی اینه که ارتباط مطالبی که من تو این وبلاگ مینویسم با حضور گرم نیمه شب های این کامیون داران دزد شبانه در چیه؟ چطوره که هربار من اسم شهرداری مشهد رو میارم اینا نیمه شب ها دزدکی پیداشون میشه و خیلی روشنو فعال نیمه شب کار میکنن؟ اونم تا این حد؟ فقط دود گازوئیله که همه جا رو پر میکنه.

یک بار ترقه دودزا جای اتاق من در روز میترکونن. یک بار که قبلا عکسش رو هم دیدین، هنوز هم هست خاک و شن پشت پنجره اتاق من میریزن، و این کارشون هم ادامه داره؟ و چقدر هم که دارن. یعنی، خدا انقدر بهشون داده که با یک وبلاگ نویس اینطوری، در این حد حربه داشته باشن؟

احتمالا از نظر شهرداری، این فعالیت های نیمه شبانه و دزدانه دیگه ربطی به کرونا و محدودیت های اون نداره. مثل همیشه، قانون برای حضور گرم نیمه شب های شبانه، اونم دزدکی، بالای سر ما حد و مرز نداره.

آلودگی هوا و ارتباطش با مردم

ارتباط چندانی نیست. اگر مردم رو طلافروشان، و املاکی ها و شهرداری در نظر بگیری، ارتباط زیاد و معناداری پیدا میکنه. این مردم بیچاره، یک زمانی از سمت دولت مردان، دسته طلافروشان، املاکی ها و شهرداری هستند و زمانی هم که دلش بخواد، غیره. دولت میگه مشکل از زیادی مصرف کردن مردمه. البته که هست. هرجا رفاهی باشه، فسادی هم هست. ولی، آیا این 4-5 جرثقیل بزرگ و دائمی جای خونه ما که حضورشون دائمی شده، مال مردمن؟ یا مال یک دو-سه تا طلافروش و املاکی؟ شایدم مال شهرداری. برام جالب بود، درست وقتی که به نظر میرسید کارشون داره تموم میشه، انگار فهمیدن که به جای 4-5 طبقه میتونن 16-17 طبقه قوطی کبریت بسازندو بالا ببرن. حالا هم دارن همون کار رو میکنن! یادتونه چقدر تو همین وبلاگ گفتم نظام اسلامی با برج هایی که چشمشون میتونه تو خونه مردم دیگه بیفته باید مقابله کنه، وگرنه نظام اسلامی نیست؟ کل این برج سازی مشهد تا حالا نهایتش 6-7 طبقه دیده بود. اصلا یک برجی داریم، سمت آب و برق که 5 طبقه است و همه اش هی به این ساختمون میگفتیم برج!

بعد، دولت میگه: مشکل از سوخت نیس که داریم یورو 5 میفروشیم، بلکه مشکل از خودروست!

این جرثقیل ها که یک تنه بار آلودگی هوای این منطقه رو به دوش کشیدن، ب اضافه کامیون ها و اتوبوس های شهرداری و خصولتی، برگ چغندر بودند. اون دود سیاهی هم که ازشون داره در میره، مال ماشین مردم نیست، چون همونطور که میدونید ماها پیشرفت کرده ایم و در حالی که شماها باید از پیشرفت ماها بمیرین، کور بشین اگر ببینید، بنزین یورو 5 توشون نیست!

بعد، برج ها ساخته میشه و ما باید بگیم طبقات بالاترش بهتره. چون سر ساختمون بالا میره و آلودگی ها به اونجاها نمیرسه. دیگه جایی برای ناله نیست. چون با ماشین میریم، با ماشین میاییم. تو برج هم ارزون تر زندگی میکنیم، و هم آلودگی هاش مال اوناست که پایین مایینان. زنده باد، پیشرفت و آزادگی!