آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

اندر احوالات دشمن

متاسفانه این پست میتونست پربارتر از یک پست تسلیت باشه. ولی لازم دیدم اینجا ترور شهید محسن فخری زاده، معاون وزیر دفاع و مدرس فیزیک دانشگاه امام حسین رو تبریک و تسلیت بگم.

جستجو که کردم دیدم این شهید محجور بوده. در میانه یکی از محدودیت های کرونایی هم شهید شده، و این تنها دلیلم برای ذکر مصیبت این شهید نیست. نام محسن فخریزاده به عنوان یکی از پنج شخصیت ایرانی که در فهرست ۵۰۰ نفره قدرتمندترین افراد جهان که از سوی نشریه آمریکایی فارین پالیسی منتشر شده بوده. طبیعتا به عنوان معاون وزارت دفاع مسئولیتهای زیادی گردن او بوده. یک سری خریدهایی انجام میداده، و جنبه اجراییش بیشتر از جنبه علمی اش بوده.

حالا چرا تسلیت باید بگم؟ دلیلش برای خودمونه. این ترور اولین طرح نبوده و آخرینش نبوده. انتخاب کرده اند، ابعاد کار رو بررسی کرده اند، و دیده اند ریسک و خطر این کار کمتر از بقیه کارهاشون بوده. دشمن با طرح و برنامه این انتخاب رو ترتیب داده. این طرح، یکی از طرح ها بوده. قطعا ما مثل عراق یا سوریه نخواهیم بود، چون امیدوارم هوشیاری بیشتری در ارتباط با جریانات پیش رو داشته باشیم.

چرا من نباید کامپیوتر بخوانم؟ حتی اگر در عنوانش مهندسی باشد

دلایل بسیاری زیادی هست که نباید در رشته مهندسی کامپیوتر در ایران تحصیل کنی. درسته که این رشته آینده رشته های برق و الکترونیک هست، ولی حداقل به این دلیل که مهندسی کامپیوتر نظام مهندسی ندارد و نظام صنفی دارد بی خیالش بشین تا من بقیه دلایلم رو بگم.

اولین دلیل اینه که تا حالا شما شنیدین یکی از شخصیت های نظام از راس تا پایین بگه که باید مهندسین کامپیوتر رو به کار گرفت؟ خب نشنیدین دیگه، برعکس این جمله یکی از جمله های سرلوحه نظام های دیگری مثل کشاورزی هست.

دلیل دیگه اینه که خود مهندسین کامپیوتر تا بالاترین راسشون هم در تفرقه هستند و زیر پا خالی کردن در این رشته بر اتحاد و همبستگی اولویت داره. من حرفی با بازار کامپیوتر ندارم. من خودم اصلا دانشجوی دکتری کامپیوترم، و بازار و کامپیوتری های بازار رو از دانشگاهش جدا می کنم. حرف من سر دانشگاهشه. شما فکر کنید کمترین ارتباط ما با دانشگاه سر مقاله مجله دادن هست. یک در هزار امکان داره که کسی پیدا بشه خداپسندانه حتی اگر مقاله ت قابل رد شدنه اصلا آقا جان بگه رد شد؛ بگه مقاله ت رو چه می دونم به هیچ دلیلی رد کردیم. ولی متاسفانه انقدر سرشون شلوغه که حتی این جمله هم براشون لابد هزینه هایی داره که جواب نمی دن. البته من منظورم همه جامعه کامپیوتری دانشگاهی نیست. توشون آدم خوب هم پیدا می شه. ولی تعداد آدم هایی که بی پاسخت می ذارن زیاده

دلیل بعدی هم اینه که درسته که می گن قراره CPU بومی بیارن و دیگه ما از حالت وابسته خارج بشیم. یا چه می دونم سرور و شبکه ملی و داخلی و این چیزها. ولی در نظر بگیرین اول این ها دست چه کسانی می آید؟ اول دست همین سرشلوغ های محترم دانشگاهی کامپیوتری و دولتی می آید که معلوم نیست چقدر باید بهشون باج بدیم تا بخوان فقط بهمون بگن رد شدی. پس اون هم اگر پس از هزار سال بیاید، مال ماها نیست

دلیل آخر هم اینه که رشته های دیگه مثل فیزیک و فیزیک پزشکی و غیره  اصلا نمی خوان با کامپیوتری جماعت سروکار پیدا کنن. چهار تا سی دی و دی وی دی می گرن که از هزار تا کار کامپیوتری بهتر و قفل شکسته تره. این طوری اصلا می بینیم که نیازی به رشته کامپیوتر هم نبوده