آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

ش

الآن اخبار نشون داد «شرکت دانش بنیان»، جزو چند کشور برتر تولید کننده توربین هایی شده که شبیه موتور جت طراحی میشه. بعد، گفت که تولید کننده اش شرکت دانش بنیانه. قیافه کسی هم که مصاحبه میکرد شبیه همین ستاری معاول علمی-فناوری رئیس جمهوری بود. اصلا به نظر من ادامه بعد از حرف ش هم اضافی بود.

دیگه کاملا مشخصه که شرکت دانش بنیان یعنی شرکت دولتی. فقط دولتی ها هستن که دوست دارن اسمشون کنار اسم جایی دیگه نیاد. مثل اون یعقوبی که تاکید میکرد اسمشو کنار اسمم نیارم. برعکس ما که اگر یک مکعب بسازیم حتما هر چهار طرفشو اسم برندمون میذاریم. هر جا میرسیم، میگیم برند فلان! فقط دولتی ها هستن که دوست ندارن اسمشون جایی بیاد.

خصوصی یا عمومی

الآن بحث در مورد مدارس خاص (خصوصی) و عمومی باب شده. این روزا دوباره برای حفظ تنوع مدارس و حفظ مدارس تیزهوشان و استفاده از اهرم، از اهرم کودکان بیش فعال و اوتیسمی بهره برده اند. همان اهرمی که با کمک اون یک سری مادران رو ویژه فرض کردن تا در چرخه اقتصاد حضور کمتری پیدا کنن تا در عوض به کودکان خاص خودشون رسیدگی بیشتری بکنن. همون مادرا و پدرا حالا اومده ان میگن بچه ما خاصه، میاد تو مدرسه کتک میخوره و ما باید جداش کنیم.

من خودم بشخصه میدونم که کتک خوردن یک بچه 4-5 ساله اوتیسمی در مهد چه معنی ای داره. کودکی که حتی نمیتونه اشک بریزه، و یا حتی صداش دربیاد که وقتی داره کتک میخوره. اما، این کودک واقعا مشکل داره و نمیتونه از خودش دفاع کنه، یک نفر لازم داره که درفضای کوچکتری جلوی بقیه بچه های اوتیسمی رو بگیره که باز هر کدومشون هم درجات مختلف اوتیسم رو دارن.

اما حرف اهرم تلویزیون بچه اوتیسمی با درجه خفیف هست، یعنی اونجایی که میخواد بگه تنوع مدارس لازمه، و تیزهوشان و اوتیسمی خفیف معنی داره و لازمه! دلیل ظریفی که از اون طریق حرف خودشونو به کرسی بکشونن. در ژاپن این کار رو نمیکنن. حتی اگر بچه ای لال باشه، و حتی اگر بچه ای توسط یک پسر باهوش در سنین پایین کتک بخوره، باز هم ترجیح میدن که اون بچه به عنوان تنها بچه ای که فرصت پیدا کرده در مدارس عادی درس بخونه بره و برای ماندن در جامعه گرگ تلاش کنه. براش فرهنگ سازی هم میکنن. براش فیلم، و انیمیشن درست میکنن و میخوان از هر دو طرف که همدیگه رو تحمل کنن، شاید تنها فرصت یک باهوش بودن کنار یک لال باشه، و یک لال بهترین فرصتش بودن کنار یک باهوش باشه. شاید این دو ترکیب بهتری برای جامعه 10-20 سال آینده شون باشن.

الآن مادری از فرستادن بچه اش به سربازی و مدارس عادی وحشت داره. چرا؟ چون از همون کتک خوردن، و یا معتاد شدن پسرش در 17-19 سالگی در سربازخونه ها و یا مدارس استرس داره. خب، اگر استرس داره چرا باید عادی ها رو اجازه بده برن تو اون فضاها، ولی خودش بچه اش اوتیسمی خفیف و یا تیزهوش فرض بشه و نره سربازی!؟ این تبعیض نیست؟! ناراحته، بره مدارس خصوصی. ولی حق نداره برای کل جامعه تصمیم بگیره.

این چیزا، صبر میخواد. بله، ما الآن به رفتن به خیلی جاهای خصوصی مشکل داریم. ولی جاهای عمومی هم دیگه اون جاهای ملی و دولتی سابق نیستن. من خودم ترجیح میدم هنوز برم اداره پست اون هم از نوع مرکزیش تا پیشخوان دولت! احساس میکنم بهم احترام بیشتری گذاشته میشه و حفظ پول قبلا از نوع عدم اتلافش معنی بیشتری داره. اما آیا در مورد بانک هم همین طوره؟ نه، عضو کارت شتاب بسیاری از بانک ها هستم، ولی بانک خصوصی سامان رو فعلا ترجیح داده ام. باوجودی که بانک ها از یک قماشن و کلا یک مشکلی درشون هست. نمیشه به خاطر یک ناراحتی یک عده در یک زمان کوتاهی، خیر و سود بلندمدت رو نادیده گرفت.