آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

ساخت چین (3)

یک فرش داریم که دست بافتش رو من نمیدونم با این همه زحمت چطور انقدر ارزون فروشی میکنن. اون ماشینی و کارخونه ایش هم که هی در حقش بی انصافی میشه. امروز یک تبلیغ فرش رو برای بار چندم دیدیم و از اون بار اول که پخش میکرد به نظر میرسید اصلا تبلیغ یک چیز دیگه است؛ تبلیغ فرش ایرانی نیست. فیلمش راجع به بیدار شدن یک آمریکایی هست تو خونه اش که این طوریه:

این عکس بالا رو من از یک ویدئوی دیگه گرفته ام. ولی آمریکایی ها معمولا میخوان بگن خونه های ما اینطوریه. طرف ایرانیه یعنی پسریه و صبح زود بند کفشاش رو همین طوری رو مبل نشسته روی کاشی های اینطوری که تو عکس میبینید میپوشه:

تلویزیون ما تو تبلیغ این فرش همین طوری میخواد بگه خیلی آمریکایی راحته. البته تصویر بالا مال یک دختره. ولی چون تلویزیون جمهوری اسلامی شورت اینجوری رو تن دخترا و زنا هنوز اجازه نداده، مبلغ فرش ایرانی (شایدم آمریکایی!) به نشون دادن یک پسر که جفتک میزنه اکتفا کرده. البته موضوع بحث امروزم این نبود. موضوع امروز راجع به نحوه فروش و قیمت گذاری کالاهای چینی در ایرانه.


انگار قیمت اصلی اجناس مغازه ها مجانی هستن؛ نگاه میکنن چی رو مشتری بیشتر میخره اون رو گرون تر میکنن. برا شما جالب نیست که جنس چینی با این گرونی هزینه حمل و نقل و حتی گمرک باز هم انقدر مفت به دست من خریدار نهایی میرسه؟ تا حالا روش فکر کرده این؟ نگاه میکنی یک بار مینویسه Made in R.P.C با مدل ژاپنی و یک بار هم مینویسه Made in China، تا شاید به خاطر چینی بودنش خیلی هم دیگه ارزون فروش نره! به نظر من قضیه اش مثل قضیه دلار 4200 تومن دولتی ماست. دولت ما میگه دلار رو 4200 عرضه میکنیم و مابقیش رو با قیمت نفت ثابت میکنیم. انگار یک جوری یارانه به دلار تعلق میگیره. در دولت چین هم باید یک همچین اتفاقی بیفته. دولت چین میاد جنس چینی که خورد هست رو به قیمت خوبی از تولید کننده اش میخره. بعد تازه یک پولی هم روش میذاره تا هزینه حمل و نقل بشه و در نهایت به دست من ایرانی مجانی برسه؛ قیمت صفر تومن. فروشنده ایرانی هم صرفا برا اینکه فقط همین طوری یک پولی گرفته باشه یک 30 هزار تومن میفروشه که قضیه لو نره. اما از اون طرف چین با فروش لوکوموتیو به من ایرانی پول و هزینه اون جنس چینی رو که مجانی فروخته بود، جبران میکنه. من ایرانی که مثلا میخواستم صنایع دستی بفروشم که تا ابد نمی خواستم اون جنس خورد رو بفروشم. با خودم مثلا حساب کرده بودم که انقدر اگر جنس خورد بفروشم، بعدش میتونم پول ساخت لوکوموتیو رو جور کنم. اما حالا با این کار چینی اون پول اولیه رو نتونسته ام جور کنم. پس ایران هم با وجود توانمندی من در ساخت لوکوموتیو باز هم میره لوکوموتیو چینی میخره. چیزی که باید ایران و هر کشور دیگه ای بتونه جلوش رو بگیره فروش جنس خورد چینی هست. تعرفه گذاشتن رو فولاد و این جور اجناس گنده چینی کار عبث و بیهوده ایه.