آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

آیا هارپ سومی در کرمانشاه رخ داده؟

تصویر بالا که میبینید، مربوط به زلزله کرمانشاهه. اگر خوب به عنوانش دقت کنید میبینید که اشاره به halabja کرده. همون طور که قبلا گفتم خیلی وقت بوده که halab برای محققین آمریکایی اهمیت پیدا کرده بوده. به احتمال بسیار زیاد این زلزله کار دخالت انسانی در امور طبیعی هست. حدس من در مورد زمین لرزه ه مشهد و 600 پس لرزه بعد از آن هم هارپ بوده. هیچ بعید نیست که در این مورد هم با چیزی مثل هارپ در حال دخالت در مورد سیستم آبو هوایی و طبیعی ایران باشند.

خیلی غیر طبیعیه واقعا؛ ک زلزله 7.3 ریشتری و بعد دو پس لرزه 4 و 4.6 ریشتری تا الآن. اگر دقت کنید هم منطقه کردستان هست. به نظر من که target دستکاری های دشمنی بوده

ایران از سال 2000 و قبل ترش به بعد در محاصره

سالهای ساله که در محاصره ایم؛ کشورها و ابرشرکت های (monopoly) کشوری مثل آمریکا قصد داره ایران رو از هرچی اسمش فرهنگه خالی کنه. سالهاست که کارش اینه.

از یک طرف جنگ رو از جانب چیزی باسم اسرائیل به ما تحمیل میکنند (در یمن، عراق و سوریه) و از طرف دیگه همه جا داد میزنند که ایران رو درگیر جنگ کردیم (مثلا موجودی باسم اسرائیل در میاد میگه جنگ با ایران در سوریه قطعیه)

از یک طرف متون فارسی رو از خودمون بهتر به انگلیسی ترجمه میکنند و از طرف دیگه صدای شیرین زبان فارسیمون رو خفه میکنند.

از یک طرف با هارپ 600 زمین لرزه و پس لرزه برا شهری باسم مشهد میفرستند و از طرف دیگه بورس اروسموس فرانسه برامون میذارند. تازه البته که با منت. مخصوصا که وقتی کشورهای هدفشون از همون سال 2000 جاهایی مثل عراق، یمن و ایرانه.

در دنیای معکوس ما معلوم نیست حق با کیه. چون قرار نیست معلوم باشه. یکی باسم اسرائیل تغ میاد میزنه تو گوشمون تا میایم صدا کنیم یکی مثل آمریکا به اسم برادر بزرگتر پیدا میشه میگه هر دو تاتون مشکل دارین. نه کار این ایرانیه درسته که تو گوشش خورده و نه کار اون اسرائیلیه.

ماهم فقط هیچی امیدی داریم به چند صباحی بیشتر از امروز - فردا زنده موندن که شاید بچه هامون مولانا بشناسندو حافظ رو یادشون باشه

اوضاع بعد از خامنه ای را چطور ارزیابی میکنید؟

دیروز داشتم مصاحبه ای که قبلا روزنامه دنیای اقتصاد با میرسلیم کرده بود رو مرور میکردم که بعد پاکش کنم. داشتم میخوندم که تیتر زده بود که میرسلیم اعتراف کرد بعد از 6 سال که احمدی نژاد رای آورده بوده روشش مشروع نبوده. بعد هم کسی که باهاش مصاحبه میکرده پرسیده بود احمدی نژاد یک کاپشنی داشت که معروف شد به کاپشن احمدی نژادی، حالا ممکنه که لباس مخصوص تو هم وقتی رای بیاری معروف بشه به لباس میرسلیمی؟ میرسلیم هم بهش اوکی داده بودو. ..

داشتم فکر میکردم از اون طرف مثلا میرسلیم میدیده که چطوری احمدی نژاد رو تقبیح میکرده ن، ولی باز هم خود خواسته داره میگه من همون احمدی نژادم!

از اون طرف دیگه هم که میدیدین چطور اصلا گروه رئیسی اینا هی با تلاششون به دنیا میگفتن که یک وقت به ما رای ندین ها (!) اصلا خنده دار بود. یک عده براشون این سوال پیش اومده بود که شاید رئیسی و دارودسته پلیس مخفین. تا این حد براشون قضیه طنزو شوخی به نظر میرسید.

ولی خب، راستشو بخواین هیچ کدوم این ها نبود. رئیسی و میرسلیم واقعی بودند. قصدشون پلیس مخفی نبود. خودشون و حامیاشون واقعا این طورین؛ تو خالین.

داشتم فکر میکردم حالا با این وضعی که داریم آیا بعد از خامنه ای، کسی که میاد حداقل خنثی هست ما چند صباحی نفس راحت بکشیم؟!

آیا ایران میخواد که جنگ نشه؟

این هم از همون سوالاست. نه ایران نمیخواد که جنگ بشه. معلومه که دلش میخواد. سالهاست از رده های بالای جمعیتی کشور تا پایین ماییناش که ماها باشیم شغل درست حسابی که توش پول زندگی باشه، نتونسته ایم جمع کنیم. هنوز افراد میانسال کشور که تو مناطق غربی موقع جوانی درگیر جنگ شده ن دوست دارند جنگ بشه چون هنوز حس و حال جمع بودنو دوست داشتن اون موقع ها رو دارند با جنگی که بخشی از زندگیشون شده بوده. دودو دم زمان جنگ شاید برابری میکرده با آلودگی هوای الآن. و شاید هم الآن بدتر باشه.

اما الآنی ها، کسایی که نخبه محسوب شده ن یک عده شون که همین طوری یک پاشون خارجه و یک پاشون داخل. اونایی هم که از طرف وزارت دفاع حمایت شده ن، همه ش دارند فکر میکنن که اگه امروز جنگ بشه کدوم پایگاه رو حکومت نظامی و منع آمدو شد آدمای معمولی کنند.

یک عده هم که از زمان انقلاب خائن بوده ند و اون موقع تازه صاحب ملکو املاک شده ن، دنبال راه اجدادشون هستند که چطوری تقی که به توقی میخوره بعضی جاها رو با ترفند خانوادگیشون تصاحب کنند.

از دولت قبل هم که راه انداخته بودند، بچه به دنیا بیارید که پسر باشه. اصرار حکومت به به دنیا اومدن پسرهایی بود که تعداد زیادشون برا جنگو کارگری و این جور چیزای لازم پیش بینی میشد. حالا، شما فکر میکنید که کیه که نخواد جنگ بشه؟


نرید، ایران را خارج میکنیم

خیلی ها بوده ن با شباهت زیادی با من. ولی ایران نموندن. چرا؟ به یک دلیل مشترک؛ از مجرم بودن خسته شده ن. دلشون نمی خواست یکباره که میبینی دیگه دنبال کاغذبازی اداری نیستن، سر به نیست شده باشن.

من هم میخواستم برم، مثل فلسطینی ها. ولی، نخواستم مثل نمایشنامه نویس محبوب برخی بازی هام1 برای مادرم گریه کنم و زندگیم، زندگی «امید» بشه و مادرم فلسطین (ایران کنونی).

من نتونستم جای محکمی پیدا کنم، که به آن بگم محل زندگی. من تصمیم دارم با هیاتی تجاری که مال خودمه به کشورهایی که بنظرم خوبن سفر کنم و هم چنان سرزمین مادرم ایران هم برای خودم نگه دارم.




1- غسان کنفانی. اتفاقی باهاش آشنا شده م. مثل خیلی کتاب ها و نمایشنامه های دیگه که اتفاقی باهاشون آشنا شده م