آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

اوضاع بعد از خامنه ای را چطور ارزیابی میکنید؟

دیروز داشتم مصاحبه ای که قبلا روزنامه دنیای اقتصاد با میرسلیم کرده بود رو مرور میکردم که بعد پاکش کنم. داشتم میخوندم که تیتر زده بود که میرسلیم اعتراف کرد بعد از 6 سال که احمدی نژاد رای آورده بوده روشش مشروع نبوده. بعد هم کسی که باهاش مصاحبه میکرده پرسیده بود احمدی نژاد یک کاپشنی داشت که معروف شد به کاپشن احمدی نژادی، حالا ممکنه که لباس مخصوص تو هم وقتی رای بیاری معروف بشه به لباس میرسلیمی؟ میرسلیم هم بهش اوکی داده بودو. ..

داشتم فکر میکردم از اون طرف مثلا میرسلیم میدیده که چطوری احمدی نژاد رو تقبیح میکرده ن، ولی باز هم خود خواسته داره میگه من همون احمدی نژادم!

از اون طرف دیگه هم که میدیدین چطور اصلا گروه رئیسی اینا هی با تلاششون به دنیا میگفتن که یک وقت به ما رای ندین ها (!) اصلا خنده دار بود. یک عده براشون این سوال پیش اومده بود که شاید رئیسی و دارودسته پلیس مخفین. تا این حد براشون قضیه طنزو شوخی به نظر میرسید.

ولی خب، راستشو بخواین هیچ کدوم این ها نبود. رئیسی و میرسلیم واقعی بودند. قصدشون پلیس مخفی نبود. خودشون و حامیاشون واقعا این طورین؛ تو خالین.

داشتم فکر میکردم حالا با این وضعی که داریم آیا بعد از خامنه ای، کسی که میاد حداقل خنثی هست ما چند صباحی نفس راحت بکشیم؟!

نظرات 4 + ارسال نظر
دیوانه شنبه 20 آبان 1396 ساعت 13:56

حکومت های توتالیتر به شدت به کاریزما متکی هستند
که معمولا رهبر اول به حد اعلا داره اما در دوم و سوم و ... به شدت افت میکنه
فلذا رهبرهای بعد برای جبران این محبوبیت به ناچار به تبلیغات بیش از حد در مورد خوبی های خودشون می پردازند و چون معمولا نتیجه برعکس میده به خشونت روی میارن
اینه که تو حکومت های توتالیتر معمولا دیکتاتوری تشدید میشه
حالا هر 1000 سال یکی مثل گورباچوف پیدا میشه که می فهمه خشونت فایده ای نداره و جامعه رو رها میکنه
اما معمولا اینطور نیست

من خودم بشخصه ناراحت میشم یک کسی به من بگه کاریزما. خب، اگه خوبی ای دارم خب اون خوبی و اون کار خوبم رو مطرح کن و اگر هم بدی دارم بگو کدوم کارم بد بوده
الآن البته واقعا فک کنم خیلی وقته که کاریزما نداریم؛ یک خمینی کبیر بود که واقعا همین الآنش هم هست. هیچ قدرتی نداشت، اقلا این قدرت رو داره که کسی که قدرت روحی نداره حتی نخواد و نتونه بهش فکر کنه.
در عین حال احتمال داره ما حداقلش نه در دوره دیکتاتوری بلکه در دوره انقلاب دوم ایران باشیم.

Shayan جمعه 19 آبان 1396 ساعت 21:52 http://florentino.blogsky.com

حس کردم خبرنگاری ناشر مولف؛ از اون حرفه هاش!

آه. مینویسم و فقط براش پول نمیگیرم

شایان پنج‌شنبه 18 آبان 1396 ساعت 19:26

خمینی به اون عظمت مرد...یه شبه یکی رو گذاشتن جاش..(البته لفظه این و میدونم بعد سکته ش به فکر افتادن و انتخاب کردن و بعد مرگش اعلام کردن) ... حالا جا نشین خامنه ای هم زود پیدا میشه...س پاه حواسش ب همه چی هست

بیا اصن سیاسی نشیم. فک کنم سرمون زیر برف باشه بهتر باشه.
یک نکته ای هست و اون هم اینه که این درسته که زمانی واقعا جامعه دینی سردمدار جامعه بودند، ولی اینطوری نبوده که همیشه بخوان حرفه ای مسائل کشور رو هدایت کنن. من حرفم برا الآنه که خب بنظرم حزب چیز مسخره ای از آب دراومده، علما هم شاید دیگه نخوان خودشونو درگیر مسائل سیاسی به معنای واقعی حرفه ایش بکنن. نتیجه اینکه چه کسی میتونه بعد خامنه ای اصلح تر باشه؟ آیا واقعا طالبی هست اصلا که حالا مطلوبش رهبری باشه؟
از طرف دیگه هم شاید واقعا طالبانی باشن، ولی اون طالب ها اصلا قابلیت زنده موندن دارن که به شرایط رهبری برسند؟ و یا نه، اصلا در نطفه خفه میشده اند تا حالا و نتیجه این که بعدش چی میشه؟
آیا باید منتظر جنگی باشیم که در آن یک سپاه یک "من" باشه و یک ارتش یک "من" دیگه؟ آیا قراره دوباره تاریخ اشتباهات استراتژیک جنگی در پس انتخاب رهبری معنی پیدا کنه؟
این سوالاته که احتمال جنگ رو در این سال ها بالا میبره

oveis پنج‌شنبه 18 آبان 1396 ساعت 15:31

مطلب جالبی بود. نظر من اینه که تا وقتی که اعتقادات دینی بر مردم حکومت کنه حتی اگه رهبر یا جامعه دینی هم نباشه اوضاع خوب نیست

نه فک نکنم. بنظر من ماها مشکل مغزی داریم. یک حالت نوستالژیک احساسی گرفته ایم تو دستمون باهاش دل خودمونو بقیه رو خوش میکنیم. بعد هم حواسمون نیست که اوضاع احوال خیلی سریع تر از اون که فکر کنیم داره تغییر میکنه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد