آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

آمار اقلیت های دینی ایران

آمار درستی نداریم در این زمینه. فقط یکی مثل من باید موهاش سفید بشه و از روی فامیل ها و اسامی تا حدی دستش بیاد که دنیا دست کیه.

چند وقت پیش داشتم این مقالات مدیریتی بین المللی کشور همسایه مون ترکیه رو میخوندم که به مقاله جالبی رسیدم. یک روسی در زمینه آمار اقلیت های دینی کشورش تحقیق کرده بودو تا اون جا که یادمه از دین اسلام، فقط محمدیانی هاشون رو شمرده بود (اونجا سنی ها و محمدیانی ها بیشتر). اما حقیقتا منکه در کشوری مسلمان هستم تا حالا مثلا آمار ندیده ام این کشورمون بگیره و علمی منتشر کنه که اقلیت های دینیش الآن چند نفرن!

حرفای من معمولا در این وبلاگ بدون سند میان ولی چون ما تو کشورمون خیلی اهل مطالعات نیستیم شما هم علمی تر از حرفای بدون سند من معمولا گیرتون نمیاد!

حالا آمار یهودی های کشورمون رو بگیرین: در میان ایران و عربستان (کلا عربها) کل دنیا بیشترین تعداد یهودی رو در خودش جا داده. تعداد یهودی های عربستان از ایران بیشتره. یهودی ها در دنیا بیشتر با حرف (ج) اول جواهر هم در زبان فارسی و هم در انگلیسی شناخته میشن:

جواهر: jewelry، جویش. فامیل های جواهری معمولا یهودی هستن. پس اگر جواهری شنیدین بیشتر باید حدس بزنید یهودی هستن. این ها معمولا طلا جواهری های ایران رو هم دست خودشون دارن. در دنیا هم همین طوره. فارکس و ترید بیشتر بازی ساخته و پاخته یهودی هاست. پس اگر سمت بورس و این چیزها رفتین بیشتر بدونین در زمین یهودی ها دارین بازی میکنید. فرنوش اسمی یهودیه. پس اگر مثلا رفتین دیدین که کسی اسمش فرنوشه و رفته یک میلیارد داده مغازه نون سنگکی محل شما رو خریده و جاش املاکی زده بدونید که یک یهودی دست رو اقتصاد محلتون گذاشته. فامیلش اگر کیا باشه یعنی بیشتر به خاندان های با ریشه سلطنتی ها نزدیکتره؛ ریشه دار هم هستن.

این ها فعلا اطلاعات من بودن، تا کم کم براتون شهودی تکمیلشون کنم. وگرنه که ماها فقط ادعامون میشه. درمیایم نماینده یهودی ها رو بالا میبریم تو اون مجلس بخور بخور فامیلیمون. نمیگیریم اقلا یک آمار از این یهودی های کشورمون اقلا به دنیا ارائه بدیم. بچه هامون رو میفرستیم مدرسه مثلا مسلمون ها، چون همه کتابهای دینی مسلمونها رو میخونن بچه مون رو به این باور میرسونیم که پس همه مسلمان هستن! نه اینطوری نیست. هم سر خودمون رو کلاه میذاریم و هم سر دنیا رو. اقلا به بچه خودت یاد بده که اگر تو ایران میگن فقط کسی که سرمایه داره و فقط کسی که رابطه داره موفقه پس روشن کن که منظورت اینه که فقط اون یهودیه است که موفقه. تکلیف رو روشن کن و آمار بده، اگر راست میگی که مسلمانی و یهودی نیستی که داری ریاست میکنی.


پ.ن: یهودی های اسرائیل هم بیشتر عرب هستن. اونها اغلب یا با زبان عربی صحبت میکنن و یا زبان دومشون فارسی هست


بعدا اضافه کرد: بعد از انقلاب 1357، از افتخارات این شیخ ها این بود که میگفتن حالا انقلاب کردیمو اون نوشابه های الکلی دیگه نیستن. اما نمیگفتن که کارخونه های نوشابه سازی ایران الآن دست یهودی هاست. رئیس کارخونه زمزم یک یهودی بوده. الآن اگر بیشتر اسم کوکاکولا رو میشنوین به خاطر اینه که احساس راحتی بیشتری میکنن و دیگه دوست ندارن رو نوشابه هاشون اسم زمزم رو بنویسندو ترجیح میدن اسم کوکاکولا رو بالا ببرن.

نظریه من در مورد دشمنان

ما مسلمون ها با این که میگیم اسلام آورده ایم، در شک و تردید هستیم که آیا امام زمانی هم هست؟! در یک فضای ابری و مه آلود قدم میگذاریم و گاهی با خودمون فکر میکنیم که علم بهتر است یا ثروت؟! نظر شما در مورد دشمنان مسلمون ها چیست؟ آیا آنها به اندازه ما عمرشون کم بوده که امام زمان خودشون رو نشناسن؟ آیا آن ها هم مثل ما در زمان غیبت به دنیا آمده ان؟

این مقدمات رو گفتم که مطلب رو برسونم به این جا که بگم دشمنان ما همه مثل ما در شک و تردید نیستند. من نظرم اینه که اسلام و امام ما دشمنانی داره که در حال ردگیری وضعیت و موقعیت فعلی امام زمان ما هستند تا اون رو بکُشند. یعنی مثل ما فضای اطرافشون ابری نیست و یقین دارن که امام زمانی هست، فقط باید بکشندش.

مثلا صهیونیست ها و فراماسون ها رو در نظر بگیرین. اون ها مثل خیلی از علمای ما برای خودشون محدودیت نگذاشته ان. فرض کنید که به کسی که همه پیشگویی هاش تا حالا درست بوده یقین دارن. حالا اون پیشگو مثلا بگه که امام زمانی هست و شماها باید اون رو بکشید.

دشمن رو در حد ذهن خودمون دست کم نگیریم. ما بخشی از حقیقت رو نمیدونیم. و حتی فکر میکنیم که دشمن از سر نادانی فقط قصدش دشمنی با پیروان امام زمان هست. در حالی که به نظر من دشمن پیچیده تر از آن هست که ما فکر میکنیم. نظرم اینه که دشمن در فضایی شفاف تر از فضای ذهنی ما یقین داره که امام زمانی هست و در حال کنکاش برای پیدا کردنش و کشتنش هست. تلاش علمی دشمن در این زمینه رو هم مثل قضیه کیمیاگری در نظرش بگیرین. یک زمانی کیمیا گری یک رویا بود. ولی الآن خیلی علمی همه میدونن که کیمیا گری دانستنش چه مراحلی داره. اینکه امام زمانی داریم و ظهور نمیکنه رو همه رو تقصیر زمانه نندازیم. شاید دلیل عدم ظهور امام زمان ما دست کم گرفتن دشمناش توسط خودمون باشه.

موضوع باز: حجابت رو رعایت کن حاچ خانووم

طالقانی گفته بود دلیلی وجود نداره که حجاب رو نظام اسلامی اجباری اعلام کنه. خب، این خوشحال کننده است که شیخی اینطوری هم پیدا میشه. با این وجود ما حجاب اجباری رو در نظام اسلامی میپذیریم. ولی این که یکی بیاد و رنگ این حجاب رو هم مشخص کنه جالبه و موضوع بحث بازی هست که در این نظام اسلامی اجباری روشن نشده و تبدیل شده به یک موضوع بازی که هرچند وقت یک بار از جهتش بخوریم. مثلا در نظر بگیرین که چند وقت پیش دختر معلولی با چه زشتی موقع مدال گرفتن اون چادر سیاهش رو تنش کرده بود. اطرافیانش که پوشیده بودن. ولی چه اشکالی داشت که اونطوری زشت اون وسط چادرسیاه در نمی آورد؟! حالا هرکسی هی بگه به مصلحتی. ولی بالاخره یک کسی چشم زیبابینش درمیاد که اون زشته. حالا خامنه ای دیروز در میان معلولین محترم ورزشکار در اومده بود تبلیغ کنه و سعی کنه قبح این قضیه چادر سیاه زشت پوشیدن اون زن معلول رو بپوشونه. البته خوب شد که مثل حرم اینها رو مجبور نکرده بودن که چادر سیاه سرشون کنن. اصلا هیچ دلیلی وجود نداره که تو برای ساختار اشتباهت یک همچین چیزی رو تبلیغ کنی. تبلیغش اشتباهه. این موضوع رو حلش نمیکنن. حالا حجاب فقط یک بخش موضوع بازی هست که امروز میخوام مطرح کنم. حجاب چادر منصه ظهور تفکری هست که میگه زن قبل از اینکه انسان باشه، زن هست. و مرد هم قبل از اینکه انسان باشه، مرد هست. حجاب چادر باعث میشه سر این تفکر شورش میشه. اگر قرار بود که اول انسان زن باشه و بعد انسان، بهتر نبود که خدا اون ده سال رو هم به زن فرصت نمیدادو همون اول هورمون های زنانه اش فعال میبودن؟! یا همینطور در مورد مردها؟! زن رو از انسانیت خارجش کرده این. تبدیلش کردین به یک حیوونی که باید حالا خودش رو اونطوری بپوشونه. خب، اون کافر در میاد میگه من از این مسلمون ها صادق ترم. برای زن همین تعریف رو داشته ام و حالا رو هستم. دیگه درنیومده ام بگم زن اون حیوانه اونطوری زیر اون بقچه.

با این تفکر جداسازی زن از مرد، ما هم میتونیم بگیم که از کل اون کتاب مرجع تقلیدی که منتشر میکنن و اون قرآن و اون نهج البلاغه، من فقط قسمت مربوط به زن ها رو میخونمو اجرا میکنم. نماز و روزه هم نمیخونم، چون برای زن ها جداش نکرده ان. اینطوری خیلی راحت میشه اسلام رو هم دور زد. وقتی تو نمی آیی این موضوع باز رو در ساختار اسلامیت حل کنی، نتیجه این میشه که هر وقت یهودی خواست فنگ بندازه وسط کارت یک دعوایی بین شماها راه بیفته. با این جداسازی زن از مرد فقط کم مونده بوده که بگین قرآن زن داریم و قرآن مرد. کاری که تاحدی در گذشته هم داشته این میکردین. کتاب حلیه المتقین همین رو میگه دیگه. میگه زن ها این سوره رو بخونن، اون سوره رو نخونن!

تا حالا شنیده این بگن زن شهید بهشتی مبلغ خوبی برای اسلام بوده؟! نه، ولی شهید بهشتی خیلی ها رو مسلمون کرد. همیشه مردا میتونن اسلام رو تبلیغ کنن. همه از چادر سیاه زنها بدشون میاد. زشتن. خود این شیخا حاضر نبودن اسلام رو با این چادر سیاه نشون بدن. سیاه واقعا زشته. حالا تو بگو حدیث پیدا کرده ای که به خاطر امام حسین ما تا ابد عزاداریمو حجاب چادرسیاه تنمون میکنیم. اون مسیحی هم میتونه بگه ما همه مون تا ابد به خاطر گناه آدم دچار مشکلیم. پس تا ابد باید برم پیش پدر مسیحی اعتراف کنیم. این تفکر ما الآن بیشتر به اون تفکر مسیحی ها نزدیکه. با افزایش گرایش کشورها به اسلام، 17درصد افزایش جرم داریم. تبلیغات سوء سرجاش. اما این که یکی جری بشه چیز دیگه ای هست. همه اون جری شده ها داعشی شده ان؟! نه، تقصیر توئه. تو نرفتی درست هدایتشون کنی. در زشتی، هر دو تاتون یک پیام رو میرسونید. تو تفکرت یک اونجوری زیر بقچه در اختیار 12 تایی ها. اون تفکرش همینجوری زیر بقچه در اختیار سلفی ها. خیلی فرقی نداره.

اصلا رنگ سیاه کلی خرج داره. خیلی دروغه که بگی عشایر در گذشته همونطور که سیاه چادر براشون مطرح بوده، لباس و پوشش چادر سیاهشون رو از بز سیاه انتخاب میکرده اند! چادر سیاه فرهنگ ما رو نشون نمیده.

این فرهنگ دینی و ملی ماست. چند نفرمون اینجوری هستن؟! اجازه نمیدن زن های لخت راهپیمایی کنن. پنهان داری میکنی. فقط اجازه میدن که زن های با پوشیه راهپیمایی حجاب کنن. حد و اندازه رو قرآن مشخص کرده. رنگش رو مشخص نکرده. اصلا حق همچین امتیازبندی نداره! ما از رو احادیث قبول کردیم. ولی حالا تو برو بدترین حدیث عمری رو بیارو بگو این رو من تعیین میکنم.

اینکه دوست و دشمن حاضرن به این قضیه بپردازن دلیلش همین باز بودن مساله است. حالا دشمن که به بهانه بپردازه.

در میان میگن زن ماموریتی داره که در قالب خانواده و برطرف کردن نیازهای اونطوری حل میشه! خب، مرد هم میتونه با گوسفند هم نیازهای اونطوریش رو حل کنه، حالا مثلا شاید بگه کمی هم زشته. الآن من از همکاری از سطح بسیار بالا محروم. زمانی که داشتم برای دکتری میخوندم توی خونه خوندم. اساسا به جز حضورم در سال اول دانشگاه بعدش هم هیچ چی نمیگفتم. ولی کسانی که مخالف بودن هدفشون این بود که من از این چیزهای دکتریم بهره ای نبرم. نمونه ای باشم از اینکه دانش نداشته. بعد از مدتی دیدن فایده نداره، یک پرونده محرمانه اخلاقی هم کنارش میذارن و میگن این اصلا نمی فهمه. حالا اگر من یک موتور جستجو درست کنم که کل موتور جستجوی گوگل رو بیارم پایین اون وقت قبولم میکنن و انقدرم امکاناتم کم هست که نمیتونم این کار رو بکنم. پس دیگه مشکل چیه؟! پس تو خودت نتونستی


یک مبارزه ای داره انجام میشه؛ شیخا علیه زن ها. باز یهودیه هست این وسط. باز این شیخه یهودیه رو ندیده. خدا فقط یک موعظه به انسان کرده که در راه خدا جهاد کنه. بعد یک نفر بیاد ساختار تعریف کنه که این بوده ساختار اصلاح شده اش. ولی چقدر آدم باید بیان تا این اتفاق بیفته. اون یهودیه بهره اش رو میبره از این ساختار. کل هزینه دولت صرف بررسی جاسوس بودن من بشه، بعد اون یهودیه بیاد بهره ببره. این موضوع همیشه باید باز باشه. باز روحانی مثلا بگه که زن ها باید مثلا در دولت و برحسب شایستگیشون نقش ایفا کنن. یهودیا دوباره زن های لختشون رو میفرستن تو تا دوباره این موضوع باز بمونه.


بعدا اضافه شد: در مورد نقص عقل از هر 5 شیخ یک نفر میگه زن ها ناقصن. دلیل میارن که از کونشون خون میاد و یک مدتی نباید نماز بخونن. پس مردا کامل ترن. خب، آقای شیخ بعضی زن ها تا آخر عمرشون قرص میخورن که از کونشون خون نیاد. آیا اون عقلش کامل شد؟! حالا باید همه اش هی نماز بخونه. بعضیا تغییر جنسیت میدن و صداشون کلفت میشه و سینه هاشون در میاد آیا دیگه ناقص عقل نیستن؟!

مورد دیگه هیکل مرداست. اسلام دین جهانیه. الآن زن آمریکایی هیکلش دو برابر منه. آیا این زن از من کامل تر هست با اون تفاسیر شماها یا نیست؟!

Safe Kingdom

چند روز پیش داشتم نگاه میکردم این فلسطینی ها مثل کارتونها که نشونمون میدن همه ایستاده اند لب دریای بی کرانه آب. بعد یک چند تا قایق هم هستن برای اینکه چند تا پسر جوون طعمه باشن برن زیر آب باهاش. یعنی تیر اسرائیلی ها اونجا بود و اون ها مثلا برای شکستن حصر باید میرفتن زیر تیر! خب این راه حل خیلی کارتونی و بعید هست دیگه؛ فقط تو کارتونها عملیاتیه! راه حل عملیاتی مشابهش در تاریخ اتفاق افتاده. مثل قضیه دانکرک و قضایای مشابهش در تاریخ اوایل انقلاب کشورمون (مثل کامیون های حمل گندم به بوشهر). تو قضیه دانکرک مردم خودشون با قایقهاشون یک عالمه قایق شدن و آمدن به کمک. اینکه فلسطینی ها یک دو سه تا عزیزشون رو با دو-سه تا قایق بفرستن کناره آب تا بعد مثلا اسرائیلیه راحت یک دو تا تیر هم بزنه و چندتاشون خالی شن فایده خاصی نداره. خمینی خوب میگفت. میگفت همه مسلمان های جهان جمع میشدن و نفری یک سطل آب روی این ها خالی میکردن تا حالا قضیه اسرائیل تموم شده بود. اما نه، حالا اسرائیلی ها چی کار کرده ان؟ با کمک عربستان سعودی یک فیلم وسترن آمریکایی بازی کردن رو جمال قاشقچی. به دلایل زیادی. یکیش اینه که توجه جهانی رو متوجه اون کنن و حواسشون رو از جاهایی مثل فلسطین و یمن پرت کنن. بعد هم حکومت بن سلمان زیادی دیکتاتوری شده و طرفداری بیش از حد از اون مثل قضیه طرفداری انگلیس از رضاخانه. مردم دنیا از بن سلمان بدشون میاد، همونطور که از رضاخان خوششون نمیومد. احتمالا سناریوی تعویض حکومت دارن؛ یک چیزی مثل انتقال حکومت از رضاخان به محمدرضا تو ایران تو دستور کارشونه. کار دیگه شون هم بالا بردن فروش محصولات امنیتیشون هست. یکیش مثلا افزایش فروش ساعت اپل هست. تو این جریان میگفتن تمام اتفاقاتی که سر قاشقچی اومد از طریق ساعت اپل لحظه به لحظه شنیده میشد. البته یک عده هم عکسش رو تبلیغ هم کرده اند. مثلا میگفتن قبل از اجرای حکم فراقانونی قاشقچی، بن سلمان از طریق اسکایپ با قاتلین ارتباط برقرار کرده بوده. از این دست کارها برای سعودی ها خیلی عادیه. مثلا همین چند وقت پیش اینها گرفته بودن رفیق حریری رئیس جمهور لبنان رو به مدت دو هفته دزدیده بودن! حالا این هست. قاشقچی هم که فروشنده سلاح و روزنامه نگار و آدم بانفوذی بوده هم هست. تو این جریان فقط سر قاشقچی این همه تبلیغات تکنولوژی های پوپولیستی شد. البته اخیرا هم میگن این قاشقچی اطلاعات خاصی در مورد یمن داشته و میخواسته رو کنه و بالاخره یک دلیل خوبی برا قتل فجیعش داشته دیگه. نکته دیگه که وجود داره و شاید برای شما جالب باشه فامیل خود قاشقچی هست. این فامیل اشاره به مکانی در ترکیه میکنه و در تاریخ بارها بهش اشاره شده، مثلا جنگ محلی قاشقچا، قاشقاجا یا قاشقجه یا نمونه دیگه اش حتی میتونه خ داشته. اصلا میتونی ریشه ترک ایرانیش رو هم پیدا کنی. هرچند خب خیلی برگردی میرسی به پسران نوح و اونجا که پدر دنیا رو بین یکتاپرستا تقسیم میکنه. ولی باز کمی بالاتر بیاییم میرسیم به انگلیسی زبان ها. یک نکته تاریخی در مورد اون ها وجود داره و اون هم اینه که درسته که ریشه زبانشون ترک هست، ولی اونها از این موضوع ناراحتن. همیشه کار کردنشون برای عثمانی ها رو یکی از ذلتهاشون در طول تاریخ ذکر کرده اند. تو فیلم های متعادلشون هم این نوع ناراحتی رو میشه حس کرد. حالا این انگلیسی ها و آمریکایی ها احساس حقارت میکنن درست، ولی این وسط سعودی ها چی کاره ان؟! اونها به عنوان یک مسلمان علیه یک مسلمان دیگه چه نقشی بازی میکنن؟!

 




پ.ن: گفتم انگلیسی زبان ها. منظورم اسرائیلی ها هم هست. چون ما کامپیوتری ها که بیشتر درگیر زبان هستیم میدونیم ما همون طور که زبان انگلیسی ایرلندی، استرالیایی، آمریکایی و غیره داریم زبان انگلیسی اسرائیلی هم داریم، و این بجز زبان عبری هست.

پ.ن: مونده بودم اسم مطلب رو The winner takes all بذارم یا همین Safe Kingdom که میبینید.

حضرت موسی یهودی یا مسلمان؟

اول این که پایه همه ادیان یکی هست. وقتی خداوند دین های جدید را می آورد در ادیان جدید ممکن بود برخی چیزها که حرام بودند را حلال اعلام کند و برخی هم برعکس. مثلا در دین قبلی خوردن گوشتی حلال بوده و در دین جدید حرام اعلام میشده. بنابراین وقتی دین جدید می آمده اصل و پایه دین قبلی رو قبول داشته. حضرت موسی هم در زمان خودش از جانب خدا دین یهود رو پایه گذاری کرد. بعد از حضرت موسی، کوروش معروف و حضرت زکریا1 که اسمش در قرآن هم آمده یهودی بودند. در زمانی که آن‌ها یهودی بودند هنوز دین مسیح و بعد از آن اسلام نیامده بود. اما نکته پیچیده‌ای که وجود داره اینه که ما مسلمون ها بدلیل اینکه معتقدیم برزخ و رجعت به دنیا وجود داره، معتقدیم که در حال حاضر دین حضرت موسی اسلام هست و نه یهود.

اما از این جهت که من بگم من مسلمون هستم کاش میتونستم مثل خیلی ها که عملا مسلمون هستن ولی میگن یهودی هستن و یا مسیحی، میگفتم یهودیم یا میگفتم مسیحی هستم. جدا الآن گیر کرده ایم. امروز اون اروپایی تزش میشه مبحث اقتصادی که شهید صدر تعریف کرده، زبان فارسی رو هم میره یاد میگیره بعد میره بانکداری اسلامی رو عملا اعمال میکنه. اصلا مهم نبود که طرف مسلمونه یا یهودی یا مسیحی. اصلا شاید این کار خمینی اشکال داشته که یک پرچم قرآنی بلند کرده و یک سری ابوموسی اشعری رو زیر اون به اسم اسلام گرفته. به همه شون هم گفته مسلمون در صورتی که نبوده اند.

یک جامعه ای داریم که همه اش میخوان ژندگی بکنن، فقط در قالب تعریف شده اسلامی خانواده. هر کاری میخوان بکنن برای انجامش اگر بهشون پول ندیم و اگر بهشون متن رو ندیم دست به کاری نمیزنن. من الآن در یک ساختار مسلمون به دنیا نیومدم. نه کشورمون اسلامی بود، نه خانواده مون. وگرنه شرایطی که من در آن زندگی میکردم هیچ فرقی با ساختارهای کافرها نداشته. چه فرقی الآن من با اون ارتودکسه داشتم؟! چه فرقی با یهودی اسرائیل دارم؟! برای خودش صلح هم داره. میتونست صحرای سینا رو هم پس نده. از همه فاسدتر و مفسدتر هم خودمون هستیم. سیخمون رو هم بلند کرده ایم تا بگیم میخوای به اسلام فحش بدی؟! کی گفته که ماها مسلمونیم؟! کتاب، بله کتابمون کتاب خوبیه. اما چندین ساله که عمل نمیکنیم. خیلی از داستان های قرآن ما با تکرار در کتاب های ادیان دیگه هم اومده. اصلا بگیم منبعشون هم قرآن باشه. حالا مگه بده؟! اصلا به همین دلیل چرا من ارتودکس نباشم؟!

نه این که حالا هی نگران این باشم که آی این شلوار من رفت تو شلوار اون. نه این که هر آیه ای که خواستم مطرح کنم رو بیارم تو شلوار خودم و خانواده. یک ابزاری هم به اسم روانشناسی هم این وری ها بگیرن دستشون هم اون طرفی ها تا بگن اول از خودت شروع کن و خانواده ات.

 

1-      Zachariah (Zechariah)، پیغمبر دین یهود در قرن 6 قبل از میلاد مسیح