آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

او آر اس

او آر اس خوردم و دنبال دلیلی برای خوابیدن هستم. چرا؟ چون امروز در اوج آلودگی هوا بودیم. این سردرد.

بله، من چند سالیه که فشارم همیشه پایینه و کم خونم. ولی علت العلل داره که اون هم آلودگی هواست. کسی هم که مسببشه نمیناله؛ راهیو که من به نیم ساعت پیاده طی میکنم به 5 دقیقه با موتور میره. بعد، لابد به وقتش که خبر مرگ من رسید تو خونه اش تهویه و اکسیژن میزنه و احتمالا چون خودش یا یکی از اعضای خونواده اش مغازه دارن، تهویه میفروشه. اصلا اینطوری صنعتو پیشرفت میده.

بعد میره کیلومتر 13 جاده قوچان، شهرک صنعتیو اونجا دیگه حسابی دود به راه میکنه. کسی هم ازش نمیپرسه که اونجا چه میکنی؟ چون اصلا اونجا خود شهرک صنعتیه. کسی نمیپرسه که چرا قوچان انگار از مشهد که انقدر پرترافیکو آلوده است، چرا رفته رفته بی آب تر و بیابانی تر به نظر میرسه. شاید چون مردمی نداره و خالی از سکنه شده!




بعدا اضافه کرد: بعد از این مطالب نویسنده بالا آورد. یعنی البته قبلش پر رو شده بود. خواهرش گفت به همین دلیل فهمیدم که تو الآن میخوای بالا بیاری. برای همین قبلا کتابا رو نجات دادم. نویسنده بهش گفت: واقعا؟ خودم نمیدونستم. بهش گفت خودمو ول دادم دیگه. بعد خواهر نویسنده رفت قالی رو سریع شست. خودش هم کمی پتوی نازنینش رو آب مال کرد. شستن البته کار درستو حسابیه که نویسنده خیلی بلد نیست. نویسنده گفت: کاش به جای اون او آر اس، عرق نعنا میخورد. ولی اگر هم میخواست عرق نعنا نداشتن. و بعد باز هم او آر اس خورد. نویسنده بعد از بالا آوردن روز معمولیش شروع شد. هنگام بالا آوردن احساس میکرد که بار گناهانش کم شد. اصلا انگار سردردش هم خوب شد. حتی حمام هم رفت. خواهر قبلا گفته بود که برو حمام، تو آب بدنت کم شده. ولی خواهر ترسید که بعد از حمام سردرد بگیره. اما این ترسش رو نگفت. غافل از اینکه اگر میگفت شاید میفهمید که قبلا سردرد بود و اگر حمام میرفت سرش بدتر نمیشد.


بازهم بیشتر: به این جمله توجه کنید: اما واقعا یک مسافرت 20 دقیقه ای با خودرو بهتر است یا یک پیاده روی سخت چهار ساعته در یک جاده کثیف؟1

این جمله البته تفسیرهای مختلفی داره. ولی نکته اش اینه که ما مردم با علم به این جمله که بصورت های مختلف بیانش کردم، میریم تو جعبه چون هوا آلوده است و جاده کثیفه. این جعبه خودش هوا رو آلوده تر میکنه که اهمیتی نداره. مهم اون 5 دقیقه ای هست که من تو ماشین یا موتورم. حالا البته دیشب اینا بوی لاستیک سوخته میومد که اون هم میتونه علت العللی داشته باشه.



_____________________________

1- نوشته تائی چی اوهنو، از کتاب سیستم تولید تویوتا.

آلودگی

این مادرو خواهر رفتن خونه زن داداش. بعد که اومدن مادر گفت این پسرش اسهال-استفراغ بود؛ حالش بد بود. فرداش خواهر هی بالا آوردو همون درد پسر زن داداش رو گرفته بود انگار. حالش بد بود و دراز کشیده بود. من با خودم گفتم که اگر یک اسهال و استفراغ ساده باشه که دیگه نباید دراز بکشه. براش بستنی مغزدارو موز خریدیم تا تقویت بشه. او آر اسو قرص ضد تهوع. قرار بود امروز بره دکتر که نرفت.

این روزا این ساختمون جلومون داره تند تند میره بالا. کارگراش به خونه مون مسلط شده ان. اصلا میری بیرون اونا که جای درش وایسادن یکسره نگات میکنندو خلاصه دیگه آمارت رو دارن. به جز این و از همه مهم تر آلودگی هوای گازوئیلیه که این جرثقیل ها و ماشین هاشون درست کرده. حالا امروز من همون درد خواهر گرفتم. حالت تهوع، همراه با شرایط میگرنی. انگار باید دراز بکشمو ضعیف شده ام. به این مامانه هرچقدر گفتم کدو سرخ نکن، انگار بدتر کرد. یا شایدم من حساس تر بودم. احتمالا حساسیتم رفته بالا؛ چون الآن چند روزه از آلودگی هوای شاید شهریور ماه من از صبح تا شب آبریزش بینی دارم. مخصوصا وقتی که میرم تو حیاط. امروز که دیگه محشر بود. پنجره ها رو بستیمو منم نشسته ام ببینم این آلودگی ها کی از گلوم میرن پایین.