آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

در باب شناخت سید و سادات

چند وقته که تاکید میکنم احترام به سیدها واجبه. یک دلیل مهمش اینه که یادگاری از ائمه هستن. دلیل دیگه اش اینه که ارث بری ژنتیک از نسل طلایی بشریت دارن. سوال میپرسن میگن چه اهمیت داره؟ اهمیت داره. نسل طلایی پیامبر با عنوان سلسلة الذهب شناخته میشه. دقیقا رد آن مشخص و به دوازده امام میرسه. این ها همه دقیقند. 14 معصوم رو در جاهای مختلفی بارها نوشته ایم که فراموش نکنیم از پیامبر خاتم (حضرت محمد (ص) شروع میشه، حضرت فاطمه هست و دوازده امام معصوم).  اما، در مورد باقی این نسل وظیفه برخورد و رفتار ما چیست؟ واقعا، وظیفه احترامه و اگر خواستن پیشوا باشن، سید و سادات بودن آن ها را مدنظر میگیریم.

فکرش رو بکنید که انسان ارتباط بسیار با جسم فیزیکی خود داره. من میخونم تعداد روزهایی که انسان گفته میشه حس داره و زنده است، و جسم فیزیکی خودش رو داره بالاست. بقدری این بیان شده که حتی من حدس میزنم روزی که خداوند از انسان عهد گرفت که الست بربکم، آن روز انسان جسم بالغ خودش رو داشته. بگن عالم ذر. گفتن این چه اهمیتی داره؟ اهمیتش در اینه که ما در هر عالمی خود و شخصیتمون رو با جسم میبینیم.

با این فرضیه، میشه تصور کرد که در آینده اگر علم پیشرفت کنه، شاید بتونه آری گرفتن انسان برای آن سوال الست بربکم رو ثبت کنه. یعنی کشف این حقیقت که خدا گفت: الست بربکم، و پاسخ آن: بلی

حالا چی میخوام بگم؟ حرفم اینه که این ائمه، واقعا توانایی جسمی بخصوص داشتن. از حدیث هم برمیاد که اینها از اصلاب پاک و معصوم بودن. در بسیاری از دعاها هم براین تاکید شده. در قرآن گفته شده که دعا کردن آنها را هم دست کم نگیرید.

گفتم قضیه فیزیکیه. یک اتفاقی در عالم ذر، و یک خواسته ای و یک سوالی باعث شد ائمه پاک و معصوم باشند. نسل اینها که ما معمولا با سید و سادات میشناسیم چطور؟

حضرت ابراهیم دعا کرد نسل من (که به پیامبر خاتم ما میرسه) مومن باشند. خداوند گفت دعایت پذیرفته شد، ولی از این نسل اگر ستم کار باشند دعایت شامل حال آنها نمیشود.

تا اینجا پس مشخص شد، که یک جهت دیگه از ارتباط پاک بودن در این نسل وجود داره. پیامبری که امام خوانده شد برای نسل و فرزندان خود دعا کرد. ای دعا رو شما فرض کنید در عالم ذر اتفاق افتاده. انقدر اهمیت داره.

حالا ما با نسل اهل بیت سرو کار داریم. نسلی که از زمان حضرت ابراهیم در موردشون دعا شده. دسته ستم کاران را جدا کنیم. چه میماند؟ واقعا، دسته ای که قرار است مورد رحمت خدا حتما قرار بگیرن.

حالا ما این سیدها و سادات را محترم میگیریم. روزهای جشن اینها که به روز عید غدیر مربوط میشه میریم به قولی پابوس و ازشون عیدی میگیریم. رفتار خاص و ویژه ای در ارتباط با سید و سادات داریم. میگیم ما عامی هستیم و اینها سید و سادات. مخصوصا اگر دنبال علوم قرآنی رو گرفته باشن و عمامه پوشیده باشن و به عنوان امام جماعت معرفی شده باشند بیشتر دوست داریم پشت سرشون نماز بخونیم تا پشت سر کسیکه سید نباشه.

حالا کلا حرف من اینه که امروز، احتراممون به سیدها و سادات کمه. نه اونها که شناخته شده ان، بلکه آن ها که به ما به عنوان سید و سادات معرفی نشده اند و نمیشن. دقیقا به خاطر همین که گفتم بیشتر دوست داریم پشت سر کسیکه سید معرفی میشه نماز بخونیم. چون از اونطرف به راحتی به هرکسی غیر اون باشه بی احترامی میکنیم. چمیدونم یکی میگه فامیلم نیست، یکی میگه چشماش آبی نیست، یکی میگه ...

زمانی، خیلی واضح میگفتیم اصغر پسر اکبر. این نسل بلافصل ائمه بود. میگفتیم امامزاده. برایمان اهمیت داشت. ولی الآن بیش از هزار سال از نسلهای بعد از ائمه با حوادث فراوان میگذره. نباید با خودمون بگیم که کسی ممکنه این وسط از قلم شجره نامه افتاده باشه؟ اونم با اون حوادثی که در نسل کشی علوی ها و امامزاده ها می افتاده؟

اتفاقا باید بگیم. اگر تونستیم اون دستگاه ثبت کننده جریانات عالم ذر رو کشف کنیم اونوقت میتونیم بگیم دقیقا چه کسانی همان موقع خواستند از نسل ائمه و سید و سادات باشند. اما، امروز نمیتونیم بگیم. نمیتونیم راحت به کسی که سید و سادات خطاب نمیشه بی احترامی بکنیم.

آدم خوب و شایسته، از اول باید مورد احترام باشه، و هرچه زمان میگذره این باید بیشتر مورد توجه باشد. از طرف دیگه، هم خود سید و سادات باید تواضع رو مد نظرش بگیره. اگر نداشت، باید بدونه که چند پله پایین افتاد. کما اینکه بسیار مورد توجه من این قضیه قرار گرفت و هر بار این دختره سید سادات (زن برادرم) بخواد پایش رو خونه ما بگذاره، باید بدونه بیرونش میکنم. اگر لج بازی کرد و من بیرونش نکردم، بدونه که یا حوصله اش رو نداشتم و یا شامل لطف من شده هر بار سرصدا راه نمیندازم که بیرونش کنم.

اگر میتونستیم زوار رو پست میکردیم

میگم از جای هتلشون تا حرم امام رضا و یک صحن زیرزمینی بزنن اینا دیگه با ماشین درنیان تو خیابون. از دستشون کلافه ایم. بی تربیت و بی ادبن. به خاطر صدای هواپیماشون که هیششششش فرود میان تو شهرمون باید چند لحظه سکوت کنیم. روزیکه از بنزین دچار سرگیجه و حالت خواب آلودگی میشیم میگیم امروز چه روزیه؟ آه، مثلا شهادت امام جواد الائمه است؟

اصلا مهم نیست قرنطینه کرونایی و محدودیت برای دلتا کرونا (COVID-19) گذاشته ان. نگاه میکنیم این پولدارها هواپیماهاشون همینطور هی گرومپی رو زمین میشینه بعد هم سوار ماشین های شخصی میبینیمشون که از این طرف به اونطرف نظاره گرن. خاک برسرشون، طوری هم نگات میکنن انگار جامعه شناسی بالاتر از اونها پیدا نمیتونی بکنی.

یک لحظه سکوت، الآن هواپیماشون رو سرمون خراب میشه... اگر میتونستیم زوار رو از همون جا که بودن پست میکردیم برن شهراشون. چی میخوان از این شهر بی در و پیکر؟!

یوم تبلی السرائر

اوضاع ایران در خارج از کشور چطوره؟

بستگی به این داره که فهمیده باشی نقشه چیه. هرقدر زودتر فهمیده باشی شمشیر زودتر روت رو میشه. مثلا من امروز میگم زیمنس آلمان با نقشه قبلی بدقولی کرده، چند نفر ایرانی دیگه هم همین رو میگن. قبلا هم گفته ان توتال فرانسه چه کرده. همه با هم  مثلا یک تصمیم میگیریم و یا همین قدر هم کافیه که دولتمون برای قراردادهاش تحت فشار قرار بگیره که چرا با این ها زد و بند کرده. نتیجه چی میشه؟

رو شدن دشمنی غرب با ایرانیان.

یکی مثل همتی میاد جلو دوربین میگه بازرگانان ما تروریست محسوب میشن. طوری میگه انگار مثلا نتیجه اعمال من بوده که اینا تروریست فرض میشن. آیا واقعا همینطوره؟

به نظر من اینطور نیست. فرق امروز با دیروز اینه که برخی اسرار و اهداف خارجی ها برای دشمنی با ماها بیشتر رو شده. منظور از خارجی تقریبا هر انگلیسی زبانیه، که تعدادشون هم تقریبا نصف دنیا رو میگیره. انگلیسی، استرالیایی، آمریکایی، آلمانی، فرانسوی (طرفدار صهیونیست)، و غیره. انگلیسی که ابداع کننده اسرائیل صهیونیست بوده از ما خوشش میاد یا نه؟

امروز روزیه که تعداد کمی میگیم فلسطین، اینا با هم توافق کرده ان که این کشور وجود نداره. اونا سالهاست که به جای فلسطین میگن غزه. نمیتونن دیگه انکار کنن که چقدر با ما دشمنن. فرق چندانی برای ذهنیت خارجی نکرده. این فرق در واقع در ذهن ماست. خارجی مدتهاست که حتی داره جنس هاش رو به ما دولا سه لا میفروشه، بی نام و نشان. این نام و نشان ایرانیه که امروز باید بیشتر مخفی بمونه. اونکه تا دیروز داشته بی نام جنساش رو به ایرانی میفروخته نیاز به زحمت نداره. زیرساختاش رو برای زیرزمینی کار کردن در ایران و برای ایرانی خیلی وقته که چیده. این بازرگان ایرانیه که حالا باید فکراش رو بکنه داره با خارجی صحبت میکنه، ارتباط برقرار میکنه و حتی میخواد جنسش رو بفروشه! یکسره باید با خودش بگه میدونی که داری با دشمن حرف میزنی. میدونی که مردم کشورت ازشون بدشون میاد. میدونی که.

روحانی رئیس جمهور منتخب ماهواره ای ها، میاد پشت تریبون و میگه اگر دولت من نبود حتما در این هشت سال یکی دو قطعنامه بیشتر علیه ایران صادر میشد. گفتن این جمله با اون سطح از پنهان کردن دشمنی خارجی که باهاش مذاکره میشد، چه معنی میتونه داشته باشه؟ یعنی به خاطر گل روی تو پنهان کردن که دارن جمع میکنن محکم بزننت زمین؟ خیلی هنر بود؟ فرقی داره من امروز یک گواهی تایید بیشتر از کسی بگیرم که بعدا میخواد خفه ام کنه؟ این گواهی تایید رو پیش کی نیاز دارم؟ ببرمش با اعتبارش پیش کی همکاری داشته باشم؟

اگر الآن رئیس شرکت کامپیوتری مکافی (McAfee) تو اسپانیا به زندان میره، سر اینکه میگه دولت پنهان آمریکا رو با چندین ترابایت اطلاعات لو میدم، و بعد هم دقیقا انتهای دولت روحانی میگن قبل از اینکه به آمریکا استرداد بشه خودکشی کرده، چه معنی میتونه داشته باشه؟ جز اینکه سلاح در دستانشون و دولت مخفی استکباریشون رو پنهان کرده اند؟

برای اینها که انقدر این پنهان موندنه مهم بوده، فرقی داره دو تا قطعنامه زودتر دیرتر علیه ایران صادر کنن؟ اون نگاه نمیکنه به مذاکره. اون به اصول استکباری خودش نگاه میکنه.

من سوالم اینه که دونالد ترامپ رو فقط گذاشتن 4 سال رو تخت بشینه. این بایدن اومد فرقی داره؟ بوریس جانسون از انگلیس، فرقی با ترامپ داره؟ نگاه میکنی، منشا انتخاب همه اینا از یک طیف آدم و از یک خاندان سلطنتی هست. چهار نفر آدم اون بالا هستن که کل دنیا رو دارن بازی میدن.

این اتفاق عجیبیه که امروز افتاده. دیر یا زود ما باید میفهمیدیم که خارجی چقدر از ما بدش میاد. تحمل دیدنمون و تحمل بودنمون رو نداره. حالا با این فرض، به اطرافمون نگاه کنیم. کمی ترس آور میشه، ولی مهم نیست. ازشون بیشتر بدمون میاد. دست ما که نبوده. نقشه قبلی بوده.

اما حالا برای دولت مردانمون. وقتش نیست که بشمرن چقدر تا حالا سرماها کلاه گذاشته ان؟ یا باید اینا هم مثل آمریکا اسرائیل منتظر بشینن ببینن کی و چقدر ما از اوضاع اطرافمون سر در میاریم؟

مردم میگن مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل، بعد مثلا رئیس جمهور منتخب بهشون میگه لطفا، خواهشا. چه معنی میتونه باشه؟ جز اینکه به اون کسانی که بچه هاشون رو دارن میکشن میگن تندرو؟

نامزد انتخاباتی (همتی) به رئیس جمهور فعلی (رئیسی) هر چی از دهنش در اومد گفت. گفت تو سندروم بیقراری نشستن سر یک مکان داری. این گفتنش اونجا چه معنی داره؟ جز اینکه برای هر فحش و هر بی ادبی که ابداع میکنن، مستحقن؟ جز اینکه حد بی ادبی رو اینا دارن تعیین میکنن؟

اونوقت این رئیسی یک کلمه میگه تو کارمندی بیشتر نیستی. به این همتی برمیخوره میگه من کارمندم؟ من؟! تو جامعه هم همینطوره. از بالا فساد تاثیر میگیره. دو نفر از هفت نفر نامزد انتخاباتی حد و حدود بی احترامی رو مشخص میکنن. چه معنی داره؟ اینا بعد از رضایی بالاترین میزان رای رو آوردن. معنیش این نیست که از جامعه ما دو هفتم ماهواره ای هستن و حد بی احترامی رو اونا مشخص میکنن؟ حالا این داره میگه عربستان دشمن نیست، امارات دشمن نیست. اماراتی که در اعلام دوستی با اسرائیل پیشدستی کرده دشمن نیست. بنابراین، اسرائیل دشمن نیست! در دوره احمدی نژاد یک مشایی گفت ملت اسرائیل کلی سرصدا شد. حالا این صاف اومد به اسم نامزد انتخاباتی هر چی موضع در این زمینه داشت اعلام کرد که یک وقت پشیمون نشه بعد از سه سال ریاست بانک مرکزی!

معنی این چی میتونه باشه؟ خیلی ها هم (حتی نظرات اینجا رو بخونید هم) طوری به این رئیسی رای دادن که یعنی حالاااا یک چهار سال بهت رای میدیم ولی دمار از روزگارت در میاریم نتونی کار رو درست کنی! معنی اینها چی میتونه باشه؟

دشمنی دیرینه آمریکا، اسرائیل، انگلیس، رژیم عربستان سعودی و امثال اون به من مربوط میشه که به جای اینکه هرچی فحش و لعن داشته باشی به من میدی!؟

چرا باید وضع کشور الآن طوری باشه که وقتی رئیس جمهور عوض میشه و ما یک کلمه صدامون بین مناظره انتخاباتی شنیده میشه، با خودشون بگن عیبی نداره، ما هنوز بانک ها رو در اختیار داریم؟! چرا باید طوری باشه که ما بگیم از جمله هنرهامون اینه که مثلا تعداد 1000 واحد تولید رو از تملک بانکها خارج کردیم؟ این هنر شماست؟!

فاصله خواسته ما با هنر شماها زیاده.

بعدا اضافه کرد: حالا این خواسته بگم چی بوده. در این مدت چقدر فرهنگ سازی کردن و برنامه اجرا کردن که دو نفر یکی از دانشگاه آزاد و یکی از دانشگاه دولتی داشته پایان نامه بچه ها رو انجام میداده. یکسره فیلم، فیلم تبلیغاتی کوتاه، با خنده به هر سبک ممکن. حتی چمیدونم یک فیلم آزاد هم درست کردن یک جوونی با پول کمی که داشت رفت هکر شد و من بقیه این فیلم چمیدونم نهنگ آبی رو ندیدم، ولی با سیاستی که داشتن میشه پیش بینی کرد که آخرش رفت سمت این قرص های معتاد کننده و از این بازیها. در نهایت، اخبار و رسانه با اتحاد بی نظیری که بدست آورده بود توانست چند کامپیوتری از کسانی که پایان نامه انجام میدادن جمع کنه، و قضیه فیصله داده بشه. بله، فیصله داده شد. البته، ما جزو اون بیکارهای مفت خور نبودیم.

حالا این دولت، حال و روزش به این رسیده که میگه عیبی نداره، ما هنوز بانک ها رو در اختیار داریم. انگار مثلا من نیم بانک ها رو گرفته ام، اون کارخونه ها رو گرفته ام و حالا اینها حساب کتاب میکنن و میگن اشکالی نداره. عیبی نداره، ما هنوز سنگر بانک ها رو در برابر سنگر خون این بچه ها داریم و قصد حفظش رو داریم. عیبی نداره!

حالا اگر ازشون بپرسی چطور تو تونستی جلوی اون چند تا جوون رو بگیری که پایان نامه انجام میدادن، و حالا نتوان از جلوگیری از ماین کردن چند تا جوون دیگه هستی، چی میگن؟ هزار تا بهوونه. البته، پولشون با اینکه بانکها رو در اختیار دارن ته کشیده و دیگه نمیتونن در زمینه رقابت در استخراج رمزارزها فرهنگسازی کنن، و بلکه میگن که الآن انقلاب دیجیتال شده و این رو هم مدیون آذری جهرمی، وزیر ارتباطات وقت هستیم!

هر وقت هم بگیم چرا یکسره برق میره، باز میگن صرفه جویی کنید و این بار کولر گازی مثلا روشن نکنید. خونه شده مثل فرگاز، و اینها مثلا نمیتونن برق یک منطقه رو قطع کنن و ببینن با عیب یابی قشنگ از کدوم نقطه است که نشت جریان دارن! فقط میگن کسانی هستن که کنتورخوان ها رو دستکاری میکنن و مثلا به جای سنگ تراشی مزرعه استخراج رمزارز دارن!

من منتقم

اگر روزی شرایط انقدر ناامن بشه که من باید در جایگاه دفاع از تجهیزات مخابراتی و الکترونیکی قرار بگیرم و هر آن هم ممکن باشه بریزن روی سرم. از طرف دیگه هم در این شرایط مذهب و ولایت فقیه در جایگاه دفاع قرار بگیره، اون وقت من ممکنه به طور خودجوش سلاح دستم بگیرم و به جای اینکه منتظر بشم دونه دونه تجهیزاتم رو از کنارم بردارن، میرم سروقت دشمن و همون جا رو در رو باهاشون درگیر میشم. مهم هم نیست برام بد میشه یا نه. اتفاق بعدش مهم نیست.

من اینطوری بزرگ شده ام. اگر احساس ناامنی از پشت بکنم میرم باهاش رو در رو میشم. اجازه کسی رو هم تا حالا برای اینکار نگرفته ام. اونقدر هم قوی نیستم که با کسانی که گروه شده اند کشتی بگیرم و بهشون بگم نه اول شما بزنید لطفا و بعد من قوی دفاع میکنم. اینطور نیست. دوره آموزشی دفاعی با سلاح رو هم یک بار دیده ام. گرا گرفتن هم تا حدی یاد گرفته ام. سلاح هم دستم گرفته ام. فقط وقتش که بشه تکمیلش میکنم و جواز حمل سلاح رو هم سر وقتش میگیرم. اون وقته که چیزی جلودارم نیست برای انتقام.

سرمایه گذاری رمزارزها خوبه یا نه؟

این روزها خیلی ها هنوز که هنوزه دوستن دارن من به عنوان خانوم دکتر کامپیوتر بیام براشون توضیح بدم که کسب درآمد از حوزه رمزارزها خوبه یا نه؟ یک دلیل خوبش اینه که من قدیم هم یادمه دوستهایی داشتم که مثلا میخواستن درباره مجموعه جواهرات پلاستیکیشون نظر خصوصی بدم. حالا اون امکان نیست، و جاهای معتبری مثل دانشگاه نداریم که دور هم جمع بشیم.

یک راهنمایی خوب در زمینه رمزارزها اینه که آدم به رضایت قلبی خودش از کار نگاه کنه. یک خانوم با دو تا بچه، با کلی عزت ناشی از شغلی که در آن حلالیت پولش بالاست، حالا میخواد پولی بدست بیاره به اسم مثلا سرمایه گذاری اتریوم، چمیدونم دلار تتر و غیره. رویش هم نیست که به کسی بگه بفهمه! همین خودش یک راهنماست که این پول رضایت بخش هم نیست.

حالا من اومده ام در فضای بازی مثل اینجا سعی میکنم برای شما بیشتر توضیح بدم. من زمانی در یکی از معتبرترین دانشگاههای ایران، فنی و حرفه ای قبول شدم. دانشگاه خوب با بهترین دانشجوهای زمان خودش. اون زمان هم هنوز لو نرفته بود که دولت داره ماها رو از سر خودش باز میکنه و یا اینطوری به انحراف نرفته بود. واقعا بهترین دانشجوها بودن. حالا این ها، امروز اگر هر کدومشون رو نگاه کنی، هیچ کدوم چندان در همان رشته خودشون نمونده ان. هرکسی هر شغلی پدرش داشته، به هر طریق ممکنی رشته اش رو تطبیق داده تا همون رو بهش بدن. حالا اینو میگم مثلا برای مثال میشه فرق بین کسیکه رفته معماری مثلا، حالا شغل پدرش وکالت و یا مثلا دفترداری بوده، این باید ادعا بکنه که چقدر تاریخ خونده که حالا مثل باباش وکیل شده! دیگه، دوره جنبی میخونن و از این قبیل کارها

خود من، مثال دیگری هستم. دکترای کامپیوتر دارم و الآن خیلی ها میگن اینو نگاه کن داره کشاورزی میکنه! امروز یک روز گذراست. در یک دورانی هستیم که هنوز عده ای هستن که نمیدونن مثلا رمزارزها چقدر کلاه برداریه. ما میگیم باید بگذره که معلوم بشه. ولی تجربه من نشون داده که زمان مهمترین چیزیه که در دستان ماست. اگر امروز مثلا میدونستین سمت رمزارزها برین، و این ها با تنوع 300 تای فعلی قراره برن کنار که همه اینها بشن یکی (!) آیا باز هم حاضر بودین روی یادگیری این ها سرمایه گذاری کنین؟

دانستن هر علمی هم جذاب نیست. اپراتوری رو آدم به عنوان علم و ثروت در نظر بگیره، روزی بیچاره میشه. چون یک دهه باید روی این بره، باز دوره که دست ماها نیست عوض میکنن که هربار روی بورس بمونن!

من اصلا به خطرپذیری این کار نگاه نمیکنم. این خطر رو که مثلا امسال بیت کوین روی قله 61هزار دلار بود و حالا شده مثلا 36هزار دلار، رو نمیگم. به هرحال، بیت کوین بره جاش اتریوم بیاد یا هر چیز دیگه ای، توفیر چندانی به حال ماها نمیکنه. بخش مهمی از شغل و کسب درآمد احساس رضایتش هست که همین الآن میدونم خیلی ها ندارن. شغلها هم چندان تغییر نکرده، بهترین شغل امروز هم میتونه دنبال کردن شغل پدر باشه و یا همونی که دستتون رو گرفته ان گذاشته ان سر همون کار.