آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

چادر چیزی اضافی تن زن های ایرانی

در زمان قاجار وقتی زنی را می خواستند اعدام کنند، سرش چادر می کردند و در شهر می گرداندنش.

امروز، وقتی کسی رو می خوان شکنجه کنن تن یک زن چادر می کنند و جلوی چشمش می گردوننش. من خودم هنوز گاهی چادر می پوشم و با اصل چادر هیچ مشکل ندارم. ولی مشکلم با خود آن زن ها و مردهاییه که تعریفشان از چادر چیز دیگه اییه. مثلا آن روز مامور مرد تو دانشگاه بهم نگاه می کردو می گفت «تو نفهمیده بودی ...» من حس کردم الآنه که یک چادر مثل تور بافته عنکبوت پرت کنه رویم و بعد من رو تویش بپیچه برای تنبیه و تمسخر بیشتر.

یا مثلا آن روز دیگه که تو اتوبوس از خانوم چادری قمی که رویش رو تنگ گرفته بود، آدرس پرسیدم احساس کردم رویش رو تنگ گرفته ولی از کمر به پایین لخته.

می ری مجلس عزاشون، انقدر به چادر اعتقاد نداری که آن ها دارند. بعد همه هر کدوم یک جاشون از کمر تا اون جاشون پیداست. یا مثلا تور پوشیده ن. مجلس مولودی خونیش هم همین طوره. بیرون که میری ازت چادر می پوشن به مجلس هاشون که راه پیدا کنی میبینی خیلی دوست داشتن لخت ترین زن های عالم باشن

نظرات 1 + ارسال نظر
دیوانه شنبه 31 تیر 1396 ساعت 07:33 http://www.delirium.blogsky.com/

جالبه
یه شعر مشهور و البته بی ادبی ایرج میرزا در همین مورد داره
خوندی ؟

نه، شنیدم میگن ایرج میرزا ارزش خوندن نداره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد