آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

آیا آنچه ما میخواستیم بگوییم گفته شد؟

دیروز یک مستندی این تلویزیون گذاشت به اسم عقلا. پول گرفته بودن و مستند درست کرده بودن. فقط برای یک برهه از تاریخ که هاشمی رفسنجانی و احمد توکلی نامزدهای رقیب انتخاباتی هم بودن و آن دوره ای بود که سید احمد خمینی هم در قید حیات بود. خیلی برام جالب بود که زودی تموم شد. یک جا خیلی شیرین داستانی که رفسنجانی از نوه اش تعریف کرد رو گذاشت که مثلا مردم عاطفی هستن، لج میکنن و احساساتی به یکی دیگه رای میدن، و یک جا هم گفت که احمد توکلی هم گفته که گرونی نباید میبود. گفت که این دولت هی استقراض کرد و این خمینی هم تو روزنامه جیغ و داد کرد. برای اینکه جیغ خمینی رو هم نشون بده، در یک صفحه سیاه و خاکستری متنی رو یک نفری همینطور خوند که ما بفهمیم این داشته داد میزده!

دربی فوتبال رو هم نشون داد که دقیقه 88 تو سرو کله هم میزدن! چه مستند جامع و کاملی بعد از اوایل دهه 70 شمسی که حالا من در قرن جدید باید ببینمش، نه؟ دیگه ن

چرا؟

چرا باید ما هنوز بعد از این همه سال نوشتن، دیدن و خوانده شدن، نتوانسته باشیم که یک مستند جامع و کاملی در حوزه سیاست داخلی کشور و نه دیگر کشورها بسازیم؟ آیا مانعی هست؟

البته که مانع هست. چندین سال پیش که در مضیقه بودم و باید مقاله چاپ میکردم. من کامپیوتری بودم. فقط یک مثال زدم که مثلا اگر از یک فرآیندی وارد استانداری بشیم و از فرآیند مشابهی همون رو دور بزنیم این میشه دور و باید حذف بشه. این مقاله، هرگز چاپ نشد. من، البته مطالب چاپ نشده زیادی دارم.

یک بار دیگه، در همین دوران که یکباره ادارات دولتی کاغذها رو احتکار کردن، ما میخواستیم یک کتاب 120 صفحه خواهرم رو چاپ کنیم. کاغذ رو گرمی گرون کرده بودن، و ناچار شدیم چاپ اول، اولین کتاب خواهرم رو بعد از هزار زحمت، سرمایه گذاری روی طراحی جلد و غیره کنار بگذاریم تا بعد. حالا همه اش پشت دست گاز میگیریم که چرا اولین کتاب چاپ شده خواهر باید این کتاب تخصصی میبود که در طول دوره زمان هم ارزشش پایین تر میاد!

حالا فقط این نیست. البته، ما نگاه میکنیم هر کتابی که در کشورهای خارجی تحت تاثیر آمریکا و انگلیس چاپ میشن، باید یک سری کلمات خاص رو داشته باشن و یک سری رو نداشته باشن. یعنی اگر قراره، کتابی به شهرت برسه و همه اون رو دوست داشته باشن، باید استاندارد خاصی داشته باشن. فکرش رو بکنید ما در این کتاب ها در کشورهای مسیحی و مسیحی افراطی بخواهیم مفاهیم اسلامی رو بیاریم. از چاپ کتاب در کشورهای دیگر جز ایران، در این زمینه هم تقریبا منصرفیم!

بعد از این برمیگردیم به ایران. یک مقاله من هرگز چاپ نشد. هرگز، کسی بر آن نظری نداد. هزاران کتاب خارجی آمریکایی و انگلیسی بعد از چاپ، حتما اینجا چاپ میشن. آیا من ایرانی میتونم کتابی در ایران چاپ کنم که مفاهیم اسلامی داشته باشه و از نظر دولتی هم کس و ارگانی رو نقض نکرده باشه و بتونه چاپ هم بشه؟ تجربه اینو نمیگه؟

چه کسی ناظر بر عرصه چاپ و انتشار کتاب در ایران هست؟ آیا آمریکایی انگلیسی؟ آیا، آن فرد یهودی است؟ نمیدانیم. فقط میدانیم که آنچه ما میخواستیم بگوییم، در آن حد که برای ارائه گذاشته بوده ایم، هنوز کسی نخوانده است. چه کسی حاضر است، حاصل دسترنج چندین ساله خود را رایگان عرضه کند، که کسی مثل من بخواهد بعد از کار رایگان، رایگان هم عرضه کند؟ بخش خصوصی مرتبط با امام و حوزه های علمیه به عنوان فعالان و متولی این امور به غیر از دولت مشغول چه کاری هستند که به این امر رسیدگی نمیشود؟ آیا آنها نویسندگان فرمایشی خود را دارند؟ نویسنده مستقل، اصلا به چاپ اول میرسد که بخواهد به جایزه و داوری برسد؟

من خودم به شخصه چند باری هم در مسابقات دانشجویی برای نویسندگی شرکت کرده ام، دیده ام که اصلا حتی نمیگویند اختلافم با نفر اول چقدر بوده! داوری افتضاح، شرایط تصمیم گیری رو تغییر میده!

در مورد مستند و فیلم سازی هم خارج از این نیست. یک فیلمساز، قبل از عرضه تولید خود، مورد اتهام هست که فیلم بدون مجوز میساخته! سوال من اینه که با این هزینه های اعمالی، آیا کسی میتواند با مجوز شروع به کار کند؟ اگر بتواند، احتمالا فرمایشی کار رو شروع کرده، همون چیزی که الآن میبینیم.

نگاه میکنیم برای انتشار یک سایت هم همین رو میگذارند. یک اینماد گذاشته ان، که فقط خودشون اون رو دارن. به ما که میرسن میگن باید برای گرفتنش پول بدی. هیچ تضمینی هم نمیدن که با وجود اون تغییری در روند فروش داشته باشیم! کجای دنیا، برای ارائه سایت ها مجوزی به این اسم داره؟

نتیجه این کارها این نمیشه که هرکسی بدون مجوز بخواد کار کنه، بدون توجه به هزینه ها، و یک امیدی داشته باشه بلکه یک نفر بخواد کار رایگانش رو ببینه؟!