آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

ماسک مصونیت است، نه محدودیت

خیلی دوست دارم بدونم این روزا به این مردم ما چی یاد داده ان. دیروز این اخبار حضور قالیباف بین مردم خوزستان رو میدیدم، هر کدوم از این ها ماسک روی دهنش نداشت، و هر کدوم روی سر اون یکی افتاده بود در کاری به اسم تجمع، منو حرص میداد.

ما چه زن های خوب و نجیبی داریم که وقتی درباره یک لاخ موی اون ها صحبت میکنن، اجازه میدیم حرف بزنن، ولی وقتی موضوع ماسک زدن در این شرایط میشه، موضوع رعایت نظم میشه، کارگر ما در حضور دوربین های تلویزیونی باید اونجوری خودشو بزک کرده باشه؟!

من در مورد وجوب پوشیه زدن زن های پوشیه پوش در فرهنگمون فکر کردم. با خودم فکر کردم نکنه زن دیروز پوشیه میپوشیده برای حفظ دهان و بینی اش از ورود باکتری ها و میکروب های بدن دیگری، که درست هم هست. بیشترین باکتری در بزاق دهان میتونه باشه. 600-700تاش در هر میلی لیتر بزاق دهان طبیعیه، و میشمرن، ولی بیشتر بشه مشکل داره.

چند روز پیش، تصویر زنی از مشهد رو نشون میداد که میگفت شب با با ماشین (!) راه میفتیم و میگیم امام حسین داشتیم! البته، حضور ماشینی این زن و لابد با خانواده در یک ماشین شاسی بلند احتمالا به اندازه حضور پارکینگی کامیون هایی که فقط شب های بوی مستراب ازشون متصاعد میشه نمیتونه خطرناک باشه. آخه میدونید، ما هر شب جشن بوی گازوئیل، آبریزش بینی و دعوای سر در رو ببند داریم.

حالا نکته حضور این زن این بود که زیر اون پوشیه اش ماسک هم زده بود تا روی چشماش. من فکر میکردم نقش ماسک برا جلوگیری از ورود آلودگی هاس، ولی خب این زنه نقشش رو یک چیز دیگه تعریف میکرد.

آقا، امروز روز حرص دادن این زنای به اصطلاح فرهنگی حوزوی ماست. دو کلاس درس خونده، و یا شایدم درسش داده ان، به خودش این اجازه رو میده هی حرص بخوره.

چی کار کنم؟ تو به من بگو.

مرد خونه ات کلاه ایمنی میزنه، به اسم کارگر جلوی دوربین ظاهر میشه، ولی دریغ از یک پارچه که دور دهنش بسته باشه. این مرد از کجا اومده؟ انقدر ماها از جامعه دوریم؟

چقدر روی ماسک صورت حالا کار میکنن. من یقین دارم، امروز دخترهایی که منظم میرن مدرسه، و با لباس های اتوکشیده همیشگی فقط میدونن که باید اونطور برن مدرسه، ماسکشون رو هم مثل مقنعه شون میزنن، با چند لاخ که باید از مقنعه شون بیرون زده باشه.

اما در مورد پسرها چی؟ تردید دارم. ما هر روز فقط میدیدیم که بعد از مدرسه دست یکی بر گردن دیگری است به حالت کتک زدن و شایدم آماده کردن دیگری برای کتک خوردن. احتمالا به اون کارشون هم میگن دست به سر کردن. پسرن دیگه، اینطوری تربیت شده ان.

فرهنگمون فقط زن ها رو اونطوری مرتب، منظم و اتوکشیده میفرسته مدرسه. پسرها مثل همون کارگرها فقط هی باید برن یخچال بفروشن تا نون زن و بچه دربیارن. ماسک هم اصلا نیازی نیست. کرونا نیومده، یا شایدم فرهنگ ما ایجاب میکنه کارگر جماعت به خاطر تعطیلی دائمی کارخونه هی بره یخچال بفروشه، ماسک هم نزنه، نون زن و بچه دربیاره! بیچاره!

من یک عمری که تو آلودگی هوای مرکز شهر زندگی کردم، بدنم طوری شد که با یک ویروسی چیزی اول من میگرفتم. حالا نه خودم میدونستم و نه دوستم. آنفولانزا که میگرفتم، کی واکسن میزد، ماسک هم نمیزدم. بعد از من دوستم میگرفت. طوری باهام رفتار میکرد که میفهمیدم کلا آدم بدی هستم زودتر از اون آنفولانزا گرفتمو حالا هم به اون منتقل کرده ام.

حالا این کرونا هم معلوم نمیشه کی اول گرفته. علامتی نداره. فقط وقتی کار از کار گذشتو یک ماه شد که باهاش دست و پنجه نرم کردی، طرف از روی قرمزی و تورم چشمات و شایدم صورتت بفهمه که نکنه مثلا کرونا گرفته ای.

بعد، تو این شرایط من منتظرم ببینم کدوم مردی قراره ماسک بزنه. این مردها که از اول مثل زن ها مقنعه و روسری نپوشیده ان، حالا عارشونه روسری به دهانشون ببندن؟ انقدر این روسری و مصونیتش زنونه تعریف شده؟ انقدر زنونه است؟!