آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

محیط زیست خانه ما در خیابانی پایین تر از استانداری

پارسال، همسایه های ما پس از 17 سال مستاجری بالاخره توانستند با همراهی املاکی محل ما را از خانه مان بیرون کنند. صاحبخانه هم که دیده بود بعد از این 17 سال درختانی میوه دار کاشته ایم و نتوانسته ایم آن ها را با خود ببریم، لطف کرد و آن ها را با ریشه در آورد و داد به ما که شاید بتوانیم جایی دیگه بکاریم. بدین ترتیب خانه جدید ما به استانداری نزدیک تر شد. ولی در خانه جدید ما کمبود اکسیژن داریم. چون صبح تا ظهر بوی گازوئیل نمی گذاره درست نفس بکشیم، و شب ها هم مخصوصا این شب های تابستان، بوی برگ و چوب سوخته ست که دماغمان را می سوزاند. حالا ته مایه ش یک گازوئیل هم باشد، بد نیست. اهمیتی نداره که این آلودگی ها کار کیست. ولی فکر می کنم خیابان روبرو که احتمالا همه خانه های متصل به استانداریش متعلق به دولت باشند وضع فرق کند. آن خانه ها هم ویلایی هستند و هم وسیع. لابد پر از درخت هستند و دنج. به جز دوربین های مداربسته بزرگی که سرتاسر خیابان گذاشته اند هم نفری یکی یک سگ در حیاط خانه مستقر کرده اند. چون از کنار یکی رد می شویم سگ خانه روبرویی که عصبانی باشد سگ آن طرف خیابان جوابش را می دهد.