دوست داشتم خیلی از دوستان اصلاح طلبم رو در آغوش بکشم. ولی، فاصله ای بین ما بود. من منافق دیده م که ده تا سگ رو خورده. اصلا ده تا سگ گزیده شده م با این همسایه های منافقمون، برای همین گاهی ناراحت میشم میبینم دوستان اصلاح طلبم در جایی مثل حزب اصلاح طلب ها قرار میگیرن بقدری باید فرمان بی چون و چرا بگیرن که یک جمله یکیشون میزنه بقیه بدون این که فکر کنن و یا مقایسه کنند تکرار میکنند. برای همین از سرانشون که اون ها انقدر این طوری چشم بسته به کار میگیرن متنفرم. خودشون هم چون از سرانشون این طوری بی چون و چرا پیروی می کنن مصلح نیستن بر اصلاح طلبیشون؛ آدمای نازنینی هستند این اصلاح طلب ها ولی نه ده تا سگ خورده ها و ده تا گرگ خورده های رئیسشون
پ.ن: پیروی بی چون و چرا مال کسانیه عضو سازمان موساد و یا سیا هستند. به عنوان مثال تا کی شما اصلاح طلب ها هی می خواین ابراز ناراحتی کنید که 8 سال به عنوان یک بدبخت کار سیاسی نکردینو در عوض رفتین تو حیاط خلوت اقتصادی. بیکار که نبودین مثل ما جوونای الآن خاکستر شده. تف به قیافه هاتون.