آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

من متفاوتم

یک زمانی خودم هم اصلا همین رو به آدمای اطرافم میگفتم. یادمه یک بار یکی منو تو خیابون امتحان کرد که ببینه من حاضرم مثلا تا نجاری برای عضو شدن تو تیمش برم؟! رفتمو گفتم هم من متفاوتم. ولی مرد بدی بود،حتی اسمم رو هم تو تیمش نیاورد. یعنی فکرش رو بکنید من تا حالا که اسمم حتی تو تیم کسی نیومده و به جز تیمهای صوری متشکل از دختران تیمی دیگه تشکیل نداده ام، تو این وبلاگ از شماها خواستم همکاری کنیدو حتی شایدم شوهری پیدا کردم! آه، زهی خیال باطل

هرکسی یک جوری متفاوته. من اینطوری، بابام با هدایاش. چه هدایای زیادی از هفتگی گرفته تا هدیه عروسی که از جلو چشمانمون با حسرت رد شدو به اطرافیان داده شد. به کسایی که مدعی بودن به بابام احتیاج ندارندو ولی حالا اگر سکه ای چیزی هم داد اشکال نداره و قبول میکنن. منو تنها، منو بارون، هی از جلو چشمامون رد شدو هی سگو گرگ به خوابمون اومد تا، تا از یک مرده متفاوت باشیم. حتی اگر میتونستیم میزدیمش. شاید اونقدر که زورمون به مادرمون میرسید سرش داد میکشیدیم. ولی بی فایده بود. همیشه سعی کرده ایم متفاوت باشیم. و البته بهای این متفاوت بودن هم برامون خیلی گرون بود.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد