آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

عروس زرد

ماه رمضون داره میرسه و باز این سوال داره برام پیش میاد که چقدر روزه های ماه رمضون بر من واجبه. در درمان بودن ماه رمضون شکی ندارم. برای همین هم هست که هر بار این ماه میاد همه اش رو روزه میگیرم. ولی هم سن هام معمولا این کار رو نمیکنن؛ اغلب معتقدن که اون ضعیفه خودشون هستن و نباید روزه بگیرن.

اون روز شیخ مسجد میگفت روزه بگیرین و اصلا مرخصی بگیرین بخوابین. خب این خیلی خوبه که بخوابیم. ولی برای فضای رقابتی زندگی  ما آیا ممکن بوده؟ نه، همینطوریش هم من از هم سن هام عقبم.

بچه که بودم خودم رفتار مناسبی یاد نداشتم. یادمه تو مدرسه کلاس پنجم که بودم حتی با وجودی که میتونستم آب بخورم این کار رو نمیکردم تا لب هام از خشکی ترک برمیداشتن. حالا بزرگ شده ام و از اون رفتارم خیلی ناراحتم. گاهی با خودم فکر میکنم شاید خدا به خاطر این اشتباهاتم من رو کافر اعلام کنه و اونهایی که ترگل برگل موندندو قدشون 16 سانت بلندتر از من بودو ویتامین هی میخوردن مومن. البته من که معمولا حس برتری دارم نسبت به بقیه.

اون روز فیلم ترکی میدیدم که توش مادرشوهره به عروسش یاد میداد اگر فقط یک پول در حد یک وعده غذا مونده باشه و تو مونده باشی با این پول بری آرایشگاه و یا با شوهرت شام بخوری، چیکارش میکنی؟ عروس جواب داد: میریم شام میخوریم. مادرشوهر گفت: نه، باید بری آرایشگاه!

من هم معمولا اینطوری هستم. اگر فقط یک حق انتخاب داشته باشم بین شام شب و آرایشگاه، مورد سومی رو انتخاب میکنم؛ جمعش میکنم تا شاید خونه بخرم! به خاطر همین با خودم فکر میکنم چند سال دیگه ممکنه بگم من مطمئنم که مثل کلاس پنجم دبستانم در حال اجرای سوءرفتاری بوده ام؟!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد