چند وقت پیش داشتم از این جای مغازه های اصیل میدون شهدا رد میشدم، مرد جوانی با یک لیوان چای بی توجه به عابرین پیاده از مغازه بیرون اومد. به فاصله3 متری مردی میانسالی از خودش رسیدو گفت بیا "شغال" (!). مرد که ترازویی گذاشته بود جلوش و به نظر میرسید در شغل بیچاره است، خوشحال شد و دستاش رو برد بالا و در حالی که ذوق کرده بود گفت ها، شغال (!) بعد بلند شد اومد سمت مغازه دار تا چایی رو بگیره. مغازه دار کوتاهی نکرد باز دوباره، گفت به سگ ندم بخوره بدم تو بخوری (!)
ابعاد بیشعوری که من دیدم تا این حد بود (اوف). بعد شما برین پول بدین کتاب بیشعوری بخرین ترجمه کنیدو بخونین.
متاسفم واقعا