آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

بسه دیگه بارون اومد، حالا برای یک سالتون بارون دارین

چند شبه که هوای مشهد وارونه ست. یعنی ابر اون بالاست و دود این پایین. طوریکه بدون باز کردن پنجره وسط این زمستون نمیتونیم بخوابیم و در خواب نفس بکشیم.

دیشب هم پنجره را باز کردم. ولی این دفعه لایش رو کمتر باز گذاشتم تا فردا صبح کمتر سرفه کنم. دوباره ساعتای 4-5 صبح که بلند شدم، صدای پت پت موتور ماشینی میومد که از صدای پت پتش خوابمون نمیومد. چند شبه که ماشینی موظف چندساعتی شب رو روشن هست که هربار هم از پنجره نگاه میکنیم نمیبینیمش و نمیدونم چرا همه ش باید این موقع شب ساعت ها ماشینیش روشن باشه.

دو شب پیش که هوا وارونه بود، ذره ای باد نبود هوای اتاقمون بوی سینما گرفته بود. انگار یک کسی قصدش معتاد کردن ماهاست. یادمه یک بار دیگه هم که هوا آلود بود هوا بوی دود سیگار میداد.

الآن چند وقته که شهرداری یادش اومده الآنه که باید جاده ها رو آسفالت کنه. چند وقته طرح دود و آسفالت شهرداری رو داریم. این ها بجز طرح تردد مینیبوس ها و اتوبوس های گازوئیلی و قدیمی اتوبوس رانی هستن

امروز یک نم بارون اومد. فقط یک نم و فقط چند لحظه. بعد هم دیگه بس بود و تمام.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد