آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

تو همسایه سیخ کنی

اومده م خونه، همه خونه بودن ها، ولی هیچ کی در رو رویم باز نکرد. یعنی سال هاس من فهمیده م اگر کلید نبرم پشت در میمونم. آخرش بعد کلی گشتن دنبال کلید مامانه اومده در رو باز میکنه (!) وقتی اومدم خونه میبینم که همه هستن. باباهه هست، دختر سوگولی مامانم هست، خود مامانه هم که هست.

امروز که رفته بودم بیرون دنبال خونه بودم که خونه رو عوض کنیم. باباهه که خودشو مشغول راه اندازی بخاری کرده بود و ما رفته بودیم خونه ببینیم. اول که املاکی گفت مرسوم نیست اینطوری بدون وسیله مشتری بیاد خونه رو ببینه. بالاخره با هم رفتیم که خونه رو ببینیم. واقعا خونه قشنگی بود. ولی از نظر همسایه افتضاح بود. همون اول که رفتیم املاکی پیرمرد گفت در خونه رو باز بذارین. بعد هم که رفتیم تو کلی پنجره در ابعاد متفاوت مسلط به خونه دیدیم که بنظرم همه پشت پنجره هاشون داشتن ماها رو که برای دیدن خونه اومده بودیم نظارت میکردیم. خیلی جالبه که وقتی هم داشتیم از در خونه میرفتیم بیرون همسایه دیوار به دیوار پشت آیفون تصویریش بود و لامصب هنوز هیچ چی نشده از تو آیفون داد میزنه کیه؟!

خونه همه چیزش خوب ولی همسایه ها بد. همیشه همین طوره. انگار خونه که خوب باشه همسایه باید حسود باشه که اینطوری نفرت انگیز از مستاجرای جدیدش بخواد استقبال کنه (!)

تازه تو این مدت گشتن که این خونه از بقیه بهتر بود؛ بقیه افتضاح بودن.

حالا بازهم با خودمون گفتیم که نمیشه به خاطر همسایه بد خونه رو ول کنیم. قرار شده سعی کنیم بریم همون جا همسایه زیر دست یک مشت زبون نفهم بشیم.

توی راه همه ش من میگفتم عذاب وجدان دارم بخاطر همسایه های جدید. همکارم میگه بابا تو هم که همسایه سیخ کنی.

الآن هم که برگشتیم الحمدلله یکی از معروف ترین و ساکت ترین مرغ های فهمیده مون مرد



پ.ن.: خونواده جمیعن کمر بریده ن؛ از طرحمون استقبال نکردن و قرار شد همه مرغ ها رو بفروشیم

نظرات 1 + ارسال نظر
دیوانه جمعه 14 مهر 1396 ساعت 08:08

سلام
عجب ماجرایی داری با این همسایه های مشهدی
فکر کنم زاهدان برات شهری ایده آل باشه
اینجا هیچ کس به کسی کاری نداره
حالا به اسثنای چند تا حراستی نفهم تو ادارات ولی همسایه ها سرشون به کار خودشون هست

خوب حدس زدی. همسایه های بد یک شهر ناشی از مسئولین نفهم اون شهره. اگه بدونی این استانداری ها سرظهر که تعطیل میشن قیافه هاشون چه شکلیه. انقدر این استانداری برا این بچه مهدکودکی ها پول خرج کرده که همه لباس یک شکل و فرم کت شلوار آبی دارن.
بعد هم وقتی میان بیرون مثل بچه مهدکودکی ها منتظرن یکی بیاد برسوندشون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد