آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

گناه کامل

خب براتون گفته بودم که خونه قبلی مون که ویلایی بود، و مال خودمون هم نبود، 50 تا پنجره همه رو به حیاط ما باز کرده بودند. همسایه ها همه میدانستند که ما صاحبخانه نیستیم، پس حق شکایت و اعتراض هم نداشتیم. این بود که راحت با بند ب بهرامی و بعد از بهرامی ها مجوز از شهرداری گرفته بودند و حسابی به حیاط خانه ما مشرف بودند. مشرف بودند و نگاه هم می کردند. اصلا گاهی سر از پنجره در می آوردندو اعتراض رو هم به زن همسایه که مادر من باشه رسما میدادن. گاهی زن بهرامی راننده تاکسی من رو که تو حیاط میدید صدام میزد تا چیزی بهم بگه. هرچند که من هیچ وقت نه بهش سلام میکردم و نه جوابش رو میدادم. ما هم آدمای مقیدی بودیم. یادمه یک بار زنگ زدیم مرکز پاسخگویی سوالات شرعی که یک شیخی اون پشت نشسته تا درباره حکم سرلخت بودنمون در برابر این همسایه ها بپرسیم که گناهش چطوریه. شیخه هم آب پاکی رو ریخت رو سرمون و گفت که گناه اون نگاه همسایه نامحرم، تقسیم نمیشه و بلکه یک گناه کامل به پای شماها نوشته میشه که همسایه زیردستین و یک گناه کامل هم به پای همسایه که بالادسته (!) دیگه، این طوریه دیگه. قوانین الهی وقتی اسلامی ایرانی میشه، اینطوری بی منطق حکمش خروجی میشه. این حکم مثل این میمونه که یک کسی اومده باشه سرت رو بریده باشه و قاضی حکم کنه که گناه کامل به پای هر دو نوشته میشه. اون کسی که سرش بریده شده یک گناه کامل کرده و اون کسی که سر رو بریده یک گناه کامل دیگه؛ هر دو مقصرند.

آه، یک سالی میشه که ما دیگه اون جا نیستیم. چند روز پیش رفتیم به خونه قبلیمون سر زدیم و دیدیم گند آشغال همسایه ها همه جای خونه قبلیمون برداشته، و هنوز نه کسی بازسازی کرده و نه کسی  ساکن اون جا شده.


پ.ن.: البته فکر نکنید چون ماها مسلمان هستیم، خیلی دوست داریم خونه هامون چند طبقه ای نباشه. شما فکر کنید در کشور نامسلمانی مثل آلمان، شهرداری یکی از شهرهای بزرگش (فک کنم هامبورگ بود) سالهاست که مجوز ساخت خانه بیش از یک طبقه رو نمیده. همه هم میمیرن برای یک ذره جای بیشتر. برای همین ارزش کار معمارهاشونو میدونن که طوری یک طبقه تو زیرزمین براشون تعبیه کنن که در همون فضای یک طبقه، خانه ای بسازن که بیشتر از یک طبقه به نظر برسه.

نظرات 3 + ارسال نظر
لیلی پنج‌شنبه 23 شهریور 1396 ساعت 15:25

دوستم میگه این خونه ها امنیت ندارن که حتی ادماش دستاشون بکنند توی دماغشون خخخ
چون مشخص

دقیقا همین طوره

لیلی سه‌شنبه 21 شهریور 1396 ساعت 19:10

ما هم اینجوری هستیم
برای اینکه اخر حیاط بریم مجبوریم این مسیر بدویم تا اخر برسیم
البته بعضی وقتها من یواش یواش میرم که میبینم همسایه روبه روی یه سیگار روشن کرده و سرشو از پنجره اورده بیرون و برای تفریح داره به متظره ی حیاط ما نگاه میکنه
که من گازشو میگیرم و میدوم یه جیغم میزنم خخخخ

انقد این مساله طبیعی شده که من خودم گاهی برای تعمیر ساختمون میرم بالا سقف میبینم همسایه ها هم مثل خودمون دو تا پرده کار کرده ن. یک پرده توری و یکی دیگه کمی کلفت تر. ولی ماها چون کولر روشن نمی کنیم و گلدون تو تاقچه داریم کمی پرده رو زدیم اون طرف. ولی دیگه الآن همسایه ها از رو سقف هاشون، حتی، خوب آمار همه چیزمونو دارن. تازه شایدم بگن اه اه چه همسایه هایی!

دیوانه سه‌شنبه 21 شهریور 1396 ساعت 13:29 http://www.delirium.blogsky.com/

عجب
قانونش اینه به سمت حیاط شما پنجره نداشته باشه یا اگه داره ارتفاعش حداقل 170 سانت باشه (از کف اتاق طرف ) اما اگه بازم دید داشته باشه و شما شاکی بشی باید دیدش محصور بشه یه مورد بود تو زاهدان طرف رو مجبور کردن جلوی پنجره اش یک صفحه فلزی با فاصله نصب کنه که دید نداشته باشه
حکم شرعی هم یادمه جایی خوندم گفته بود کسی که توی خونه کسی رو نگاه کنه و موی نامحرم رو ببینه خدا روز قیامت اونو با منافقین محشور میکنه
در مورد شخصی که موش دیده شده چیزی نگفته بود !

ولی جدای از اینا خیلی سال پیش پسر همسایه ای داشتیم که شبها توی خونه ما رو دید می زد
یادمه یه شب چراغها رو خاموش کردیم و با تفنگ بادی زدیمش !
البته خوب شد کور نشد پسره
ولی دیگه بعدش نمی اومد پشت پنجره

نه بابا، اینجا ایرانه و حتی اگر طرف پنجره نداشته باشه تو خونه ت دید بزنه لابد سقفی چیزی که داره. یک کم که به نظرشون هوا خوب شد، خانوادگی میان بالا سینما
همسایه ما هم، بهرامی آقا که مخصوصا به خون من یکی خیلی تشنه س، همین کارو اول نمایشی کردن؛ یعنی جلو پنجره شون یک صفحه فلزی بود. بعد که بند بشون قوی ترش شد، با خیال راحت صفحات فلزی رو برداشتن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد