آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

دختر مردم

چند روز پیش که مشت برادرم خورد، فقط مامانم تکونی خورد و گفت به اون زنت که ساداته فحش میدم. زن سادات دختر مردم بود، ولی من دختر هر جایی لابد که باید شوهر بوکسرش میومد خونه بابام در حد کشت ازم زهر چشم بگیره.

من هر جای دیگه برم هم دختر مردم نیستم. نمونه ش، وقتی 21 سالم بود استاد حق التدریس شدم. ولی چه استادی؟ ماجرا داره

اولین تدریسم بود و من بی تجربه بودم. همزمان که تدریس می کردم برای کنکور می خواندم که ارشد قبول شوم. اون موقع من تحت تاثیر استادم که بعد از ورود به کلاس در رو قفل می کرد تا کسانی که تاخیر دارند نتوانند وارد شوند، در را قفل کردم. اون موقع و هنوز هم من میبینم اساتید زن حالا یا با شوهراشون که تا در کلاس می آیند دنبالشون و یا با داییشون، یک مرد بزرگی چیزی که اون هم استاده چطوری جایگاه خودشونو حفظ میکردن. ولی من باید از بابام تازه میترسیدم نیاد آبروم رو دانشگاه ببره. در همین روزهای کسب تجربه بودم که خانومی وارد کلاس شدو گفت که شما براتون مشکلی پیش اومده و من به جای شما باید تدریس کنم.

رفتم پایین و گفتم من دو هفته از وقت کنکورم رو گذاشته م صرف اینجا کرده م که هیچ بشه؟!

رئیس آموزش گفت ما میخواستیم شما برید کسب تجربه کنید و سعی کرد به محکوم کردن من. حتی مسئول آموزش رو هم صدا کرد که به عنوان شاهد بیاد صحبت کنه. ولی من سعی کردم تا رضایت آنها رو برآورده کنم، هرچند گریه من خرابش کرده بود. به هر حال، بعد از گذشت نیم ساعت رفتم سر کلاس و آن روز رو سپری کردم. گریه من به خاطر ظلمی بود که بهم شده بود.

در حالی که به من ظلم شده بود، به حقارتی فکر می کردم که برام درست کرده بودند. متوجه شدم از روی بی حواسی بعضی جملات رو دارم چندین بار تکرار میکنم: «من راضیتون می کنم. کاری می کنم که دانشگاه ه من افتخار کنه.» در همین حال که احساس کردم دل رئیس آموزش به حال من سوخته، ناگهان یاد دل سوخته خودم افتادم و زدم زیر گریه.

بعد از گریه های من رئیس آموزش از اون خانوم عذرخواهی کرد که پر قوش یک مقداری با احساسات من که له شده بودن مکدر گردیده بود.

اون خانوم دختر مردم بود و لابد من دختر هر جایی

نظرات 1 + ارسال نظر
دیوانه چهارشنبه 4 مرداد 1396 ساعت 08:46 http://www.delirium.blogsky.com/

کنفسیوس در کتاب تائوت چینگ (فرزانگی ) میگه : فرزانه نیازی به اثبات خود ندارد آنکس که برای اثبات خود فریاد میکشد بویی از فرزانگی نبرده . همه رودها به دریا می ریزند و فروتنی دریا به او قدرت می دهد ...

با اینحال منم همیشه برای اثبات خودم مشکل داشتم
وقتی جایی کار میکنی که ارزش هاتو نمی فهمن سخته بتونی از خودت دفاع کنی اونم توی یک سیستم فاسد که همه چیز رابطه ای شده
پست گرفتن که تو سرش بخوره من چند ساله نتونستم مدرکم رو اعمال کنم
کار به جایی رسیده که درخواست هام قبل از رفتن به کمیسیون ها گم میشه !!!
بعد تازه باید لبخند بزنم و خونسرد باشم

کلا تو این کشور چهار پ اهمیت دارن که به دو گروه دوتایی تقسیم میشن که برای پیشرفت باید یکی رو داشته باشی
1- پول و پارتی
2- پررویی و پیله ای

منم هیچ کدوم رو ندارم

کافی نیست. حالا مثلا پررو باشی و پیله ای. حالا مگر چقدر توش بهت پول میدن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد