آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

کلاه برداری ساختاری

این مارکسیست ها یک چیزیشون خوب بود و اون این بود که میگفتن هر نفر باید یک زمین داشته باشه. الآن منابع طبیعی ما میگه به ازای هر نفر 1700 متر زمین اختصاص داره به اضافه یک چند اصله درخت. بالاخره یک هم چین چیزهایی هست، ولی مهم اینه که کو حالا این چیزا که میگن واقعا وجود داره و ما میبینیم؟ نه. یک مدتی هست زمین هایی رو دارم هی تند تند بررسی میکنم که فروشنده هاشون اسنادی دارن که مشاعه. چون ما جوون هستیم و یک سری کلاه برداری رو سرمون شده نمیخوایم کلاه دیگه ای سرمون بره، ولی با این پولی که داریم فقط هی کلاهه که باید سرمون بره. حالا چه طوری؟ از مظفری شروع شد. اون به ما یاد داد که با پول های خورد مردم که خیلی براشون مهم نیست چطوری میشه از شونه هاشون بالا رفت. ولی ما دوره آموزشی پرخرجی برامون داشت و چون انصاف داشتیم، دنبال نکردیم از شونه های بقیه بالا بریم. معنیش این نبود که بلد نشده باشیم. اما هنوز پول ما کمه. بازهم به همین دلیل کلاه بردارای دیگه صف گرفته اند با فروش زمین های مشاعشون 250 متری 2 میلیون تومن سرمون کلاه بذارن. حالا هی تحقیق کردیم نتیجه تحقیق درمیاد که اصلا فکر نکنید سند قطعی، تک برگ و هولوگرام قوه قضائیه دار، زمین معتبری هست. نه، اعتبار زمین به سندش نیست. باید تفکیک پذیر باشه وگرنه هر شریک میتونه در عدم تصرف تو در زمین (حتی برای کشاورزی) مانع از کارت بشه.

من مونده ام با این حساب اصلا چرا افراد هی میرن دفتر خونه های ثبت اسناد خودشون رو هی اذیت میکنن؟! جدا اگر هر نفر سهمی از تصرف در زمین داره چرا بهش اختصاص پیدا نمیکنه؟ کلاه برداری ساختاری هست. مهم نیست که اگر همه کشورها در دنیا از این روش پول رو پول سوار میکنن. مهم و واضح اینه که این یک جور کلاه برداریه مثل بقیه کلاه برداری های رایجی که یک آدم فقیر و قشر متوسط هی باید کشفشون کنه.


پ.ن: مطلب داشتم میخوندم که میگفت اگر در دادگاه اثبات کنیم که زمینی که دست ماست قابل تفکیک نیست میتونیم به خود دادگاه بفروشیم. ولی مسخره است وقتیکه کسی زمینش رو حاضر نیست به این کمترین قیمت بفروشه در حالی که قیمت کارشناسی مثلا زمینی که یکی الآن میفروشه 2میلیون تومن در واقع 500 هزار تومن باشه و بعد هم مثلا دادگاه بخواد 50 هزار تومن بخره. کی واقعا حاضره یک همچین کار مسخره ای بکنه؟!


پ.ن. 2: خواننده باهوش این وبلاگ میدونه که خیلی به طرز نوشتن، نگارش و معنی جملات کار نگیرد. من سعی کرده ام که اصل مفهومی که میخوام بگم رو برسونم. والا این وسط کلی حرف حقوقی هست که باید درست بیان میشده و نشده. مثلا من باید برای شما اول معنی مشاع رو میگفتم. بعد شاید کلمه تفکیک رو حقوقی استفاده نکرده ام و از این ترمینولوژی ها که در قالب این وبلاگ همینطوری حرف زدنی من نمیگنجیده

پ.ن. 3: کاش با این شروع میکردم که انقدر که زمین فروشنده کم داره، و در عوض خریدار داره، طرف نه عکس از سند میذاره ببینی مشاع هست که زنگ نزنی و نه میگه مثلا تفکیکی هست و نه اصلا حالا اگر بهشون زنگ زدی حوصله دارن جواب بدن! مشتری نه تنها باید خیلی خریدار باشه، بلکه باید هی بله قربان گو به فکر رعایت بیشترین ادب ها و احترامات باشه برای فروشنده یک لا، دو لا فروش بدمعامله

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد