آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

دکتر قلابی

گاهی بهش که فکر میکنم، چیزی مثل بغض میاد که گلومو بگیره. ولی من قوی هستم و باید باشم.

چند وقت پیش در موردش نوشتم که خسر دنیا و الآخره شد. نوشتم شد، یعنی بود. یعنی دیگه تو زندگیم نیست، و قاعدتا نباید باشه. ولی، چند وقت پیش یکی به اسم خواستگار برام زنگ زد و گفت: خانوم، من مادر خواستگار دختریم که چادریه!

صبر نکرد. صبر نکرد و حتی مثل یک دکتر قلابی ازم قطع امید کرد. از کی؟ از همون سال 91؟ 94؟

دکتر قلابی، قطع امید کرده بود. نایستاد حتی بهش بگم به دلیل کرونا اصلا دیگه بیرون نمیرم! که حالا تو نگران چادری بودنم باشی و یا نباشی. نه، خانوم. اگر بیرون برم مثل این دختر پولدارا فقط یه راست تو ماشین میشینمو میگم من وقتی تو ماشین نشسته ام و یا تو خونه ام نشسته ام چادر نمیپوشم. برای مراسم ها و این چیزا، منم مثل بقیه چادر و رسمو رسوماتو رعایت میکنم!

قطع امید، اونم از نوع دهه شصتیش! از اون مدل های قدیمیش که میگن خانوم، شما دیگه میتونید همه چیز بخورین. بعد من بپرسم، یعنی بیماریم ناعلاجه؟!

بله، یعنی نه. شما لطفا چادرتونو بپوشین!

یعنی، انقدر مسخره؛ اختاپوسی که حتی قدر یک ماشین حساب دیگه ظرفیت نداره. حافظه ش از اون هم دیگه ضعیف تر شده؛ دکتر قلابی. اگر اینو نگم، چی بگم؟


بعدا اضافه کرد: من میگم، حالا شاید شما بخندین، ولی اینا حرفاشون خیلی هم جدیه. اون روز یه خواستگار دیگه زنگ زده بود، مادرش میگفت خانوم پسر من خیلی مومنه، دعای ندبه میره و دعای توسل. دختر شما هم میره؟ مادر من هم که بیشتر بلد بود گفت خانوم حالا شما بیاین خواستگاریش، دخترم دعای ندبه که هیچ دعای توسلو حدیث کسا و هرچی دعائه میاد.

نیومد دیگه. بعد هم انقدر خنده داره، که آدم میگه اینا شوخی میکنن. ولی با تجربه ای که تو انتخاباتو پس از انتخاباتو رفتارهای جمعی اینا داشته ام به احتمال 90% میگم که جدی بود زنه.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد