آه

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد
آه

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

واکاوی دلیل دعوای عروس با خانواده شوهر

امیدم اینه که مطالبی که اینجا مینویسمو ناآشنایی بخونه. شما که همه منو میشناسین.

اما بریم سراغ واکاوی. همون طور که میدونید میگن بزرگترین دعوای زن و شوهر سر بسترشون هست، در واقع. زن یا مرد، فرقی نمیکنه از هم بستر شدن با شوهر ارضا نمیشه و بزرگترین دعواها و چالشی ترین ارتباطات بعدش رخ میده. این دعوا برای عروس خانوم ها در مورد خانواده شوهرشون هم اتفاق میفته.

در واقع عروس خانوم دوست داره جلو خانواده شوهر مثلا اگر خواهر شوهرش رد شد و این داشت شیر میداد، اصلا خواهر شوهر سر پستونش رو تو دهن بچه نوزادش نبینه، چه برسه به اینکه مثلا خواهر شوهر الآن بفهمه عروس خانوم بعد از رابطه با شوهر باید بره حمام.

برعکسش شوهر این عروس خانوم، دوست داره هر بار که با خانومش میخوابه کارت بزنه و برای خواهرش، مادرش و حتی پدرش کارت بزنه. یک جورایی مثلا بگه ببینید انقدر من مستقل شده ام که میتونم هربار خواستم خانومم را بکُنَم.

خب، حالا شما فکر کنید داماد انقدر احمق و چالشی، و برعکس عروس به قول ما مشهدی ها انقد سیاسی. نتیجه این میشه که خود خواهر شوهر چون برادرش رو میشناسه از اول سعی میکنه به تازه عروس و تازه داماد رو نده، چون برا خودش حریمی قائله. از طرف دیگه هم عروس میگه بمیرم بذارم خانواده شوهرم از این مسائل ما سر دربیارن. جلو هرکی سر خم کنم، جلو این مثلا سرپستون نشون نمیدم.

خلاصه، این میشه که وقتی معلوم میشه عمه شده ای ذوق نمیکنی. برعکسش هم هست عروس دوست نداره به خانواده شوهر بگه از اون دخل و خرج ها (شب های موفق و روزهای موفق) یک بچه ای هم در اومد.