آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

کینه طبقاتی مشتعل کننده

امروز داشت این شبکه مستند تو برنامه تاریخ شفاهی ایران صحنه تاریخی تصویب مرد بود رئیس جمهور رو توسط 61 مرد و یک نفر زن نشون میداد. آخرین کسی که صحبت میکرد اشاره صریح به عقل ناقص زنان کرد و دوربین هم رفت رو چهره زنه که از خنده اش معلوم شد ناراحت شده. جلسه پر از شیخ بود و از همون اول معلوم بود در مرد شدن رئیس جمهور هیچ شبهه ای باقی نمیمونه. هرچند با این وجود به دلیل امکانات و کرم داشتن آقایون حتی با وجود دوبار رای گیری تصویب نشد. البته خب ما بعدش میدونیم که آن مرد الآن شده رجل سیاسی، ولی هنوز جای حرف داره. ضمن اینکه امثال اون خانوم هم به احتمال زیاد گیر نمیاد که به اون صراحت مخالفتشونو اعلام کنن. الآن که خانوما ماشالله تو مجلس میگن بکن هر کار علیه زنها کردین چه بهتر. تو مجلس تک و توک هم آدمایی دیده میشد غیر شیخ که از قیافه شون معلوم بود که اگر رائ می دادن با فتنه به نفع زنان رای میدادن. از همون اول به حق رای نمیدن که به فتنه زن ها رای بیارن. بگذریم.

در مورد انقلاب ممکنه تا حالا شنیده باشین که از عواملش فاصله طبقاتی بوده. ولی این مطلب کافی نیست. در واقع، فاصله طبقاتی به خودی خود در کشوری مشکل نیست، مشکل زمانی به وجود میاد که کینه طبقاتی وجود داشته باشه. فاصله طبقاتی علت هست و معلول کینه طبقاتی. نمونه وجود کینه طبقاتی در کشورمان تنفر زنها خودشان با خودشان هست. فاصله طبقاتی یک چیزی هست که هم در دولت شیخی کنونی وجود داشته و هم در دولت شاهی ما. اما چه چیزی باعث میشه که در دولت شاهی انقلاب بشه؟ در حالی که چه بسا الآن گذران زندگی از آن زمان سخت تر باشه؟ برای انقلاب و یا جنگ داخلی عملی نیاز هست که کینه به وجود بیاره. لازمه که کینه ای پرورانده بشه. آن زمان کینه ها زیاد بوده. الآن داعشی ها به اندازه کافی کینه دارند. فقط کافیه که پرورانده بشن. آتش کینه مثل مثلث آتش نیازمند وجود داشتن هر سه ضلع فاصله طبقاتی، جرقه، و کینه طبقاتی همزمان هست. مثلا فکر کنید که همه ما میدونیم که خوزستان سال ها از بی آبی رنج میبرد. یک نفر صداش در نمی آمد که چرا آب نیست؟ ولی تا همین چند وقت پیش که آب سد دز رو برای خوزستانی ها نیاورده بودن آتش کینه ای شعله ور شده بود که در حال سوزاندن اماکن عمومی خوزستان بود. این ها رو یکی میاد پرورش میده. حالا یا داخلی یا خارجی. از زمان انقلاب کینه طبقاتی زن ها وجود داشته. اتفاقی که میفته انقلابی صورت میگیره با سوءاستفاده از زن ها و با قدرت مردها. نتیجه اش، میشه حکومت جدید دلخواه شیخ ها و علیه زنها. امروز، زن یعنی هزار تا فحش. کافی هست یکی یک زنیکه بگه زنه بشینه سر جاش. هرچند هنوز هم الآن زن از زن تنفر داره، حالا با فمینیسم یا هرچی. زن ها اون زمان قشر تهی دست بوده اند، الآن هم هستند. مثلا همین خود ماها مثل شترها داریم زندگی میکنیم، ولی چرا دست به انقلاب نمیزنیم؟ یا جنگ داخلی؟ دلیلش اینه که اونقدر تنفر و کینه پرورانده شده نداریم. یک دهقان برای اینکه انقلاب کنه لازمه که عمیقا احساس بدبختی کنه. بعد به نوع و به طریقی لازمه که کینه به اندازه کافی در آن پرورانده بشه تا بعد نهایتا دست به عملی بزنه و حالا ما به اون یا بگیم جنگ داخلی و یا انقلاب.

انقلاب ما انقلاب مردم دارا بود. جنگی که داشتیم (8 سال جنگ تحمیلی با عراق) اون مال تهی دست ها و پابرهنه ها بود. الآن هم اگر جنگی بشه، کسی میره بجنگه که خانواده نداشته باشه و کسی امیدی به برگشتش نداشته باشه. مردمی که الآن شوش و مناطق محروم زندگی میکنند، وضعشون بهتر نشده. همیشه هی روستاهامون وضعشون بدتر میشه. در یک برهه ای لازمه که بدتر شدنه و مثلا نیاز به آبه و هی آب آب کردن سریع تر اتفاق بیفته و میفته. صنعت جایگزین کشاورزی که امروز به خاطر خشکسالی دیگه حتی محروم هست از هندونه کاشتن رو که روستایی محروم نمیتونه بیاره که حتی یک داس هم مال خودش نیست. اون صنعت رو من تهی دست نمیتونم بیارم. آوردن اون ابزار و وسیله کار طبقه داراست. طبقه محروم نمیخواد که انقلاب کنه. انقلاب مال کسایی هست که شعله بهشون چسبیده؛ آدمای پولدار و دارا.


جنگ ما جنگ پابرهنه ها بود. افراد نادار، ندارند. افراد متوسط تا حدی دارند. طبقه قدرت یا داخلی یا خارجی از قدرت افراد دارا استفاده میکنند و کینه طبقاتی افراد نادار که بخش پایینی هرم جامعه رو تشکیل میدن به وجود میارن. بهره اشتعال این کینه رو هم آن قدرت های یا داخلی و یا خارجی میبرند. دیروز شاهد تشکیل سپاه فاطمیون افغان ها بودیم. سپاه فاطمیون از اولین قشر ضعیف افغان یک مقداری بیشتر داشتند. ولی همین ها نسبت به سایر طبقه های دارای جامعه ندار بودند. تا حالا ایران هر جنگی داشته، به دست پابرهنه دفاع شده. آن راهپیمایی های گنده رو هم افراد در قدرت نکرده اند. اون ها فقط باید منافع راهپیمایی رو میبردن. عملی نیاز بوده که کینه ای به وجود بیاره. آن را پروراندن و بعد هم نتیجه اش این میشه که قدرت پرورش دهنده کینه می برد.

نظرات 1 + ارسال نظر
اسماعیل بابایی سه‌شنبه 19 تیر 1397 ساعت 08:55 http://www.fala.blogsky.com

سلام؛
برای طرح "هر دو هفته یک کتاب" گروهی تلگرامی ایجاد شده که در صورت تمایل، لینک عضویت در اون براتون ارسال خواهد شد.

سلام، من فعلا عضو iGap هستم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد