آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

مردم فقیر وحشتناک زیادی وجود دارند

داشتم راه میرفتم مردی با بچه اش راه میرفت و تند تند به سمت هرکی که رد میشد دو-سه تا پاکت آجیل دستش گرفته بود و تعارف میکرد. دست بچه اش پُف و فیل بود و داشت اون طرف تر میخورد. به نظر من اون مرد نمیتونست از این راه درآمد داشته باشه. البته اون طرف، مرد بود و میتونست ضایعات بفروشد. ولی با ضایعاتی (نمکی) مگر چقدر یک نفر میتونه درآمد داشته باشه؟! اون روز مردی رو دیدم که گدایی میکرد. دید که فایده نداره و بهش پول نمیدن. به جاش رفت و کفش مردم رو شروع کرد به واکس زدن. اون فهمیده بود که فقط در این صورت بهش پول میدن. ولی مگر چقدر پول هم میتونه از این کارش دربیاره؟! مردم فقیر وحشتناک زیادی وجود دارند.

امروز داشتم برای ابلاغیه حکم هیات مثلا قضات اداره مالیات میرفتم شعبه، که سر راهم رو بچه ای 5-6 ساله گرفت. میخواست بهم آدامس هزارتومنی بفروشه. بهش گفتم پول ندارم. در عوض دست کردمو یک شکلات خواستم بهش بدم. حالا هربچه دیگه ای کنار پدرمادرش بود ازم میگرفت. این یکی کودک کار حاضرنشد ازم شکلات بگیره.

بعد رفتم اداره مالیات. اونجا بهم گفتن مالیاتت نصف شده و بجای 250 هزار تومن باید 125 هزار تومن بدی. گفتم اعتراض دارم. پرسیدن مالیات به این کمی باز هم اعتراض داری؟! گفتم بله، من شرکتم سه سال هست که داره عدم فعالیت میزنه، من بازی نمی کنم ولی مثل اینکه اینا بازی دارن. داشتم میرفتم خانومه بهم گفت این برگ هم مال شماست میتونید با خودتون ببرین. دعوت نامه ام بود که روش نوشته بود آدمایی که برام تصمیم میگرفتن کیا بودن. یعنی من میتونستم اسم قضات قضاوت کننده کارم رو بدونم. یادم اومد که یکی از قاضی ها (مجتبی بازرگانی منش) خیلی سعی داشت من ازشون دزدی نکنم و برا همین هم حتی برگه خودم رو به خودم نداده بود. اصلا، از همون موقع که تو جلسه رفته بودم معلوم بود حکمشون رو از قبل باهم شور کرده بودن و حضور من بخش فرمالیته کار بود. فقط من نباید ازشون چیزی میفهمیدم.

یادم اومد به تعرفه های اعلامی مالیاتی برای واردات که مثلا میگه این شامل تعرفه میشه و اون همین طور. چیزی که برام جالب بود این بود که شرکت های دانش بنیان مشول هیچ گونه تعرفه مالیاتی نمیشدن (!) یعنی اسم شرکت های دانش بنیان رو توی لیست کالاها آورده بودندو نوشته بودن تو روزنامه خراسان که این اصلا خودش کالا هستو ازونایی که هیـــــــــــــچ گونه مالیاتی بهشون تعلق نباید بگیره، آقا زاده ها! آقا زاده اند جدا. تو همون جلسه حکم قاضی یکیشون رو دیدم که فامیلش رو هم به عنوان مدیرعامل شرکت دانش بنیانش آوردو قاضی پرسید تو دختر فلانی هستی؟! بله من دختر فلانی آقازاده هستم حالا کمی سنم از این خانوم بالاتره. همین بازرگانی منش داشت من رو میکرد بیرون که جوابیه م رو بهشون بنویسمو داشت از این خانوم ارتباط فامیلیش رو با فلانی میپرسید. ..

سابقه ارتباط من با اداره مالیات رو میتونید از این لینک دنبال کنید.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد