آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

عقربا (1)

این بار عمویم:

من هنوز نمی دونستم اطلاعاتی و اطلاعات یعنی چی. تا این که یک روز عمویم که سالی حتی یک بار هم خونه مون نمی آمد گفت دختر برادر من بعد از پدر از همه به تو عقرب1 ترم. برایم از بدبختی هایت از پشت گوشی بگو و فقط تنها کاری که باید بکنی اینه که از بابات نباید بد بگی. یک روز که من از همه چیز بد می گفتم از بابام بد گفتم و عمو از پشت ردای مخفیش در آمد و گفت هان! تو محکومی و من از تو به دستگاه قضایی شکایت میکنم. من هم بهش تو گوشی از بدی زنش گفتم و او هم رفت که انتقامش رو با حکم قاضی بیاره.

بعد هم عمه م زنگ زد و گفت از عمویت عذر خواهی کن که نکردمو آن ها هم دست به یکی دختر یک سال بزرگتر عمویم رو ماهشهر عروس کردندو باز گفتن برو به عمویت بگو ببخشید و به دختر عمویت بگو ببخشید. و ... که من گفتم من نمی شناسمشون و دلیلی بر عذر خواهی نمی بینم.

حکم قاضی رو بعدها نه از عمویم و بلکه بعدها از حفاظت اطلاعات وزارت دفاع به صورت های ممکن و مختلف گرفتم. عقربا طور دیگری داشتند از من انتقام می گرفتند. مهندس ناظر کارم از من شکایتهای مختلف زیادی کرد، که یکیش با همکاری خود بابام گرفتو بابام به من گفت تو برو بگو ببخشید و من پولش رو می دهم. من هم غافل این کار رو کردم و مشاورم بعدها خیلی از این که آن روز نمی دونست چی یادم بده جوابش رو بدم ناراحت شد و دست خودش را خایید




1- بخوانید اقرب؛ یعنی نزدیک تر


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد