-
فرق آدم معمولی با آدم غیرمعمولی
یکشنبه 20 مرداد 1398 04:51
چند وقت پیش مستندی گذاشت تلویزیون از کسی که به طریقی اپتیک ایران رو رونق بخشیده بود و خیلی هم با سختی این کار رو کرده بودو از اون کسایی بود که اصلا خود مسئولین دنبالش بودن تا کارش رونق پیدا کنه. خودش که این طوری میگفت که زن یکی از این مسئولین نیاز به نمره عینکی پیدا میکنه که ایران نداشته. برای همین باید میرفتن برای...
-
گرگ خاکستری
شنبه 19 مرداد 1398 03:46
میگن ما ایرانی ها تو داشتن روحیه کار تیمی مشکل داریم. یا هرجایی که میریم مثلا استخدام میشیم، داشتن روحیه کار تیمی بالا رو از ملاک های خودشون قرار میدن. من خودم به شخصه اصلا به این تیم دیگه هیچ توجهی ندارم. کلا معتقد شده ام که کار تیمی تا حد امکان صورت نگیره و اصلا تیم تشکیل ندین مگر اینکه کاری داشته باشین که بتونین...
-
در کنار من
جمعه 18 مرداد 1398 03:35
دیروز یک برنامه ای گذاشت که اول انگار اسمش همین بود. ولی مثلا انگار عوضش کرده بودندو اسمش رو گذاشته بودن «در کنار متن». یک برنامه ای بود در حقیقت 10 دقیقه ای که نویسنده و کارگردانش رو نوشته بودن مریم سادات. اتفاقا مشهدی هم بود. بعد این برنامه 10 دقیقه ای رو صحبتای یکی به اسم نبی کرده بود یک ساعتو به تلویزیون فروخته...
-
نردبان ترقی
پنجشنبه 17 مرداد 1398 04:02
دیروز بود فکر میکنم فیلم هندی میدیدم که یعنی مثلا خونواده طرف رو نشون میداد از نردبان ترقی طی جلساتی خانوادگی هرچند وقت یک بار بالا میرن. این نردبان هم بالا پشتبومشون بود و از اون جا میرفتن تو یک اتاقکی برای جلساتشون. این رو که دیدم یاد جلسات خانوادگی خانواده نزدیک خودمون افتادم. چند وقت پیشا همین موقع های نصف شب جای...
-
هواشناسی و دوچرخه سواری
چهارشنبه 16 مرداد 1398 11:10
خیلی هوا گرمه. چند وقته که داریم خبرهای هوا رو دنبال میکنیم. از کیه هی این زنه هواشناسی میگه از 15 مرداد هوا 4-6 درجه خنک میشه. دیروز گفت: نه، تو این سه روزه بالاخره یکیش 4-6 درجه خنک میشه. هربار هم که به روزهای غیرتعطیل 5شنبه- جمعه میرسه، میگه ابرها اون روزای تعطیل میان. نمیگه انقدر تو هوا چسیدیم که زمین از هوا گرم...
-
از کتاب کمک آموزشی آره، ولی از کلاس نه
سهشنبه 15 مرداد 1398 14:25
نتایج کنکور سراسری اومده با خود رتبه اولی های کنکور. خبرنگاره شروع کرده به مصاحبه، همه باهم هماهنگ کرده ان که بگن از کتاب کمک آموزشی (گاج مارکت آره، گارج مارکت) نه. بعد یکیشون جالبه. مثلا رتبه انسانیه. بعد سلام میکنه و بلافاصله از فلان معلمو بهمان مشاور و مدرسه فرزانگانو این جور چیزا تشکر میکنه و میگه: ولی من از کلاس...
-
اساتید دانشگاه علمی-کاربردی؟!
یکشنبه 13 مرداد 1398 04:59
یک زمانی به ما کد مدرسی دادن. بعد وقتی که دادن گفتن برای حفظش بیاین دوره مهارت تدریس ببینین. پول دادیمو یک همچین جلسه ای همایش مانند نشستیمو گرفتیم. بهمون اس ام اس زده بودن براش. بعد همون جا هم بهمون گفتن که کسایی که این گواهی مهارت عمومی رو نمیگیرن حذف میشن. اون زمان شاید اواخر دوره احمدی نژاد بود. در تمام اون مدت و...
-
وقت کار
شنبه 12 مرداد 1398 09:32
برنامه مزخرفیه که از شبکه ایران کالا پخش میشه. اونطور که هی خودشون میگن یک مشت دانشگاه شریفی بیشعور هستن. بعد هربار از بعضی نقاط ایران یکی رو دعوت میکنندو بهش بی ادبی میکنن تا اونجا که بگن وقت شما تموم شد، خیلی ازتون بدمون میومد، حالا هم بریم سراغ دوست عزیزمون شریفی جون! اصلا این روزا شبکه ایران کالا همه اش همینطوری...
-
هدف
جمعه 11 مرداد 1398 06:53
یک زمانی خوب بود. هدفم مشخص بود. راهکار داشتم. کسی نگفته راه حل پیدا کرده بودم. در پی راه حل بعدا کمی پول پیدا شد. تا اینجاش همه اش خوب بود. اما زمان گذشت. زمان گذشتو یک چند جا شاید دعا کردمو خدا برآورده کرد. شاید دعاهایی کردم که خدا نمیخواست، ولی من اصرار کردمو برآورده کرد. الآن با این گذشت زمان من دیگه اون هدف سابق...
-
طرز تهیه جوجه یکی یه دونه
پنجشنبه 10 مرداد 1398 08:41
وقتی آقاجون بابام مرد، ما خیلی خونه شون بودیم. اون جا من با عمه مرضیه ام فکر میکردم که آشنا شدم. خب زیاد مونده بودیم دیگه. برای همین حتی با آب جوش سوخته شدن عمه مریم، سرشلوغ عمه زهرا ی 10 ساله، و آب-جارو کردن قالی خونه توسط عمه مرضیه رو دیده بودم. اون موقع، یعنی دهه هفتاد فکر میکردم که خانواده ای هستن مثل خانواده ما....
-
پول جلو سگ
دوشنبه 7 مرداد 1398 08:34
تنها راه جلوگیری از رفتارهای زشت بابام این بود که مادرم ازش طلاق بگیره، کاری که الآن ما به عنوان دختراش میکنیم. پسراش هم تا تونستن همین کار رو کردن. امروز رو نگاه نکنید که یک مریمی رفته تو اون یکی خونه اش نشسته و داره کلی عیش میکنه. اون روز که این پسره یک لا قبا بود، باباهه همون کاری رو میکرد باهاش که با ما الآن...
-
غریبانه (هرچی آرزوی خوبه مال تو)
یکشنبه 6 مرداد 1398 10:21
دیشب این شعر اومد به ذهنم: هرچی آرزوی خوبه مال تو هرچی که خاطره داری مال من اون روزای عاشقونه مال تو این شبای بی قراری مال من منمو حسرت با تو ما شدن تویی و بدون من رها شدن آخر غربت دنیاست مگه نه اول دو راهی آشنا شدن تو نگاه آخر تو آسمون خونه نشین بود دل تو شکسته بودن همه قصه همین بود میتونستم با تو باشم، مثل سایه مثل...
-
کفر مشهدی
جمعه 4 مرداد 1398 03:34
دیروز این پاسخ مسئولین (منظورم منشیو غیره است) به رئیسی رو تو تلویزیون میدیدم، یک چند جایی با عکس العمل اونها مواجه شدم که شاید در فرهنگ شهرهای دیگه وجود نداشته باشه، ولی در مشهد تحت عنوان کفرمشهدی معروفه. مصطلح هم هست که به این نوع رفتار پوشش میگن و مثلا از طرفی که این کار رو میکنه ممکنه بپرسن چرا پوشش شدی؟ ترجمه...
-
201 نماینده مجلس
پنجشنبه 3 مرداد 1398 01:17
201 نماینده مجلس فریاد زدن که از برنامه عفافو حجاب هرکی هستی خوبی. 201 نماینده مجلس رای دادن که هرچی پروژه هست، فقط و فقط مال اساتید قلدر این مملکته و فقط اون حق دارن مهر هرچی پایان نامه هست رو روی هرچی دلشون خواست اسم بذارن. 201 نماینده مجلس به وزیر کشاورزی امروز رای اعتماد دادن و 201 نماینده مجلس گفتن هرچی روحانی...
-
ببخشید
چهارشنبه 2 مرداد 1398 04:46
این ژاپنی ها جا انداخته ان که جامعه ای هستن که وقتی غذرخواهی میکنن و میگن ببخشید، اساسا حاضرا هزینه کنن براش. برای همین مثلا هرچند وقت یکبار میشنویم فلان مقام رسمیشون و یا فلان بالا مرتبه شرکتیشون برای عذرخواهی و گفتن ببخشید حاضر به استعفا شد. اما هر کشوری فرهنگ خودش رو داره. مثلا ایران، اگر کسی بگه ببخشید، معنی...
-
جوجه های وابسته
سهشنبه 1 مرداد 1398 07:14
یکی از مرغ های حسودمون کرُُُچ شد. ما هم اصلا محلش نمیذاشتیمو تخما رو از زیرش برمیداشتیم. اصلا نمیخواستیم نون خور دیگه ای اضافه کنیم. تا این که یک روز مامانه کارتون برداشتو مرغ رو گذاشت توش با 10-20 تا تخم. طبق اصل قبلیمون تخم ها رو هم از تو کارتون برداشتیمو کلی فحش مادره دادیمو مرغ رو کردیم بیرون. چند روز بعد دیدیم...
-
همه ننه و عمه
دوشنبه 31 تیر 1398 07:24
دیروز به این مامانه میگم شلوار ندارم. پول بده بخرم. طیبه رد میشه. بهش میگم یک شلوار مثل این میخوام. دختره مستقیم به افق های موفقیت زندگیش نگاه میکنه و میگه 15 تومنه. یعنی برو بخر، که ارزونه. به مامانه میگم 15 تومن بده عین همین بخرم. مامانه میگه تو پول داری برو بخر! خیلی باهاشون در قله موفقیتشون حرف نزدم. در عوض مثل...
-
دمای هوای مشهد
یکشنبه 30 تیر 1398 14:18
هاروکی موراکامی نویسنده مشهور میگفت پدرم از کل اخبار فقط بخش هواشناسیش رو نگاه میکرد، من هم همینطور. چون فکر میکردیم بقیه اخبار همه اش دروغه. خودم بعد از اون همین بخش رو نگاه میکردم، تا این که فهمیدم از اخبار همین هم دروغه. هنوز مدت کوتاهی از مطلب اخیرم نمیگذره که حرف از اختلاف دمای 30 درجه ای صبح و شب اهواز زدم. دیگه...
-
سرزمین مادر، هند
شنبه 29 تیر 1398 05:20
دیروز داشتم یک فیلم هندی میدیدم. این روزا شبکه نمایش ساعت سه همه اش هی فیلم هندی میده. منم میشینم کامل نگاشون میکنم. البته قبلا خودم یک چند تا فیلم هندی دانلود کرده بودم. این بار داستان یک زن پاکستانی بود که به زور باید به عقد سیاسی درش میووردن. این زن مسلمان به خاطر خاکستر دایه اش میره هند. شاهرخ خان هم که اتفاقا با...
-
مسابقه ستارگان بورس
جمعه 28 تیر 1398 05:17
خیلی چیز خوبیه. مخصوصا چون زیرنویس شبکه خبر شده برین ببینین آمریکایی ها شماها رو چطوری توش بازی میدن، تا شاید ماها هم اسمی ازتون ببریم. من تلویزیون زیاد میبینم، برای همین الآن میبینم که خیلی حکومت دوست داره جوونای بیکار به جای چمیدونم تولید ورمی کمپوستو کمک به طبیعت، برن تو مسابقه بورس بازها شرکت کنندو برای ماها مدال...
-
کم خونی (2)
پنجشنبه 27 تیر 1398 10:02
به موضوع کم خونی پرداختمو یکی از خواننده ها که فکر میکنم اتفاقا در جهادکشاورزی هم نقش موثری داره گفت مشکل کود شیمیایی هست که به کشاورزان اختصاص یافته. البته من همون موقع هم گفتم که اگر کود کمپوست و آلی باشه، کشاورزی که میدونه خودش بیشتر در معرض سرطان ناشی از کودهای شیمیایی هست رغبت داره که کود آلی بخره. ولی چرا...
-
غریبه (4)- روابط فامیلی
سهشنبه 25 تیر 1398 02:31
اینکه میگم در واقع روابط فوق محرمانه فامیل ها با همه. فامیل های مختلفی داریم. یکیش اقوام ما هستن که شاید تا حالا قدری تو این وبلاگ باهاشون آشنا شده این، و یکی دیگه اقوام خراسانی هستن که بیشتر توضیح میدم. شاید متوجه شده باشین، که فامیل ما کلا جاسوس پرورن. اصلا نونشون رو از جاسوسی از همدیگه میخورن. به هر ابزارو ترفندی...
-
غریبه (3) - عادی سازی خصولتی سازی دولتی
دوشنبه 24 تیر 1398 21:24
امروز این ایران کالا برنامه درست کرده بود که چی نشسته این میگین خصوصی سازی؟ کلا آمریکا و کشورهایی که ادعا میکنن بخش خصوصیشون خوش درخشیده، در واقع اگر خود دولت سرمایه گذار اصلیش نبوده کارش راه نمی افتاده. دروغ میگه. من دوست داشتم این رو رسما اعلام کنم، ولی هرقدر رسمی سعی کردم اعلام کنم شدیدا از طرف همین دولتی ها خورده...
-
بوسو سلام
یکشنبه 23 تیر 1398 16:55
اینجا میام، اخیرا قالب وبلاگمو عوض کرده ان. یک وقت فکر نکنید که کار خودم بوده و یا اجازه داشته ان که این کار رو بکنن. این قضیه اش بیشتر موضوع داستان هک شدنمه که هرچند وقت بقدری سوراخ زیاد هست که حوصله ندارم به همه بپردازم. من هرچند وقت یک بار که رد میشم، بعضیا شاید بسیجیا بهم سلام میکنن. من هم اون قدر پایین هستم که...
-
غریبه (2) - ثابت کن دوست خوبمی
یکشنبه 23 تیر 1398 00:38
این اتفاق برای کسایی میفته که معمولا پول چندانی ذخیره ندارن، مخصوصا که در شهر خودشون نباشن. لابد حالا فکر میکنید الآن میخوام بگم مشکلشون کیسه شونه! نه مشکلشون اطرافیانه. امروز مامانم خیلی حرص میخورد از سادگیش. میگفت چند سال پیش یکی از دوستاش اومدو کلی از وضع بد زندگی دخترش گفت. همون موقع مادرم هم کلی غصه خوردو سریع...
-
جریمه حجاب زنان
شنبه 22 تیر 1398 14:18
یک مدتیه به اسم دهه کرامت از صبح تا شب خبر پخش میکنن که آی ما قانون داریم که وقتی دیدیم زنی تنش روسریو اینا نیست ازش پول بگیریم، بندازیمش زندانو خلاصه جریمه اش کنیم. ازون طرف هم یک چند روزیه که راه انداخته ان، آی خرج جلوگیری از ورود مواد مخدر به اروپا رفته بالا و ما پول این چیزا رو نداریم بدیم. در پی انتشار این دو خبر...
-
غریبه
جمعه 21 تیر 1398 03:00
بهش میگم این دختر معمولی رو نگاه کن، مگر چقدر با من فرق داره؟ میگه تو همون خواهرشو نگاه کن. خودش گفته برای رفتن به خونه اش، خونه ای میره که پلیس باید وایسه مراقبش باشه. آخه اون اصلا چه شباهتی با تو داره؟! فکر که میکنم، میبینم آره، شباهتی نیست. اصلا خیلی هم فرق هست. درسته که خواهر کوچکتر منه و اگر از من جذب امتیازات و...
-
توهمات من
پنجشنبه 20 تیر 1398 00:20
هوا بقدری گرمو راکده که الآن که پنجره رو بسته ایم از نظر گرما فرقی با باز بودن پنجره اتاق نمیکنه. تو این هوای گرم من اشتباهی خوابم بردو چون فکر میکردم نخوابیده ام، نذاشتم هم خواهرم بخوابه؛ در حالی که خواب بودم هی به خواهرم میگفتم بیت کوینا رو منتقل کرده ان تو شالیزارای چینی ها! دروغ میگن. دیگه نمیشه به این دولتی ها...
-
ماشین نحس
چهارشنبه 19 تیر 1398 05:51
شهلا، از جمله هم اتاقی های من تو خوابگاه بود. زمانی که خوابگاهی هستی، به ترم های آخر که میرسی مخصوصا میخوای پول درآورده باشی. شهلا هم همین طور بود. اتفاقا رشته رباتیک و خیلی هم درس خون بود. البته، اون هم مثل خیلی های دیگه با من فرق داشت. از جمله تفاوتای من با دیگران اینه که به برنده شدن در قرعه کشی اعتقاد ندارم. شهلا...
-
بیکاران
سهشنبه 18 تیر 1398 03:11
برنامه خندوانه تموم که میشد یکباری دوربین میرفت رو پرچم اسپانسرش "یامهدی"! این اواخر در اومد که این بابا رامبد جوان هرچی میگفت برعکسش عمل میکرد. مخصوصا که وقتی رفت کانادا بچه اش رو اونجا به دنیا بیاره. الآن سوالی که برای میلیون ها بیننده برنامه اش به وجود اومده اینه که چی شد، این دراومد؟ هربار هی میدیدیم...