آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

توبوره!

زاییدتم بعد اول صبحی اسم منو این طوری صدا میکنه! شاشیده، این اسم رو روی من گذاشته!

نه، باباهه رو جدی میگم. چند روزه داره به جریان صدا شدن اسم من فکر میکنه. تو روم و پشت سرم بارها و بارها اسم منو عمدا طور دیگه ای صدا میکنه. بعد این اسمیه که وقتی مادر منو زایید باباهه این رو روی من گذاشت. تو فامیلی که تحقیر آدما با تلفظ اشتباه اسم بسیار رواج داره! درست چند روز پیش تاکید داشت که اسم منو با خواهرم طور دیگه ای تلفظ کنندو با هم بخندن! سه بار!

نمونه بارز اونایی که غیض میکننو میفهمن که بچه شون دختر به دنیا اومده. بقدری از این جریان تولد بدش اومده که حتی نکرده روی اسم انقدر فکر کنه که وقتی که یک روزی باخودش فرض کرد بنای دشمنی رو من گذاشته ام، نیاد دیگه خودش اسم منو مسخره کنه! خودش، خود باباهه.

حالا بعد من بهش گیر داده ام، میگه کی من گفته ام؟! خواهر رو آورده ام شاهد اون روزی که سه بار اسم منو به تمسخر کشیده وسط تا با هم بخندن، باز انکار میکنه! از اول. همه اش هی میگه: کی؟! نه! کی من گفتم؟!

حتی شعر شهیر مادرش رو هم که اسم منو کنار تایر میذاره هم انکار میکنه. دیگه حتی مادرش هم اینو نگفته! بعد اون روز منو میکشونه دادگاه که به چیزی اعتراف کنم که نکرده ام، و بعد تازه طلب بخشش کنم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد