آه

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد
آه

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

امتیازات دکتری پردیس

دیروز کسی که داشت برام رساله ام رو صحافی میکرد خانومی بود تحصیل کرده که معلوم بود ارشدش رو گرفته و حالا که شاغل شده دوست داره دکتریش رو هم بگیره تا در حین دانشجوییش از مزایایش استفاده کنه. اولین بار بود که میشنید که پردیس دکتری قبول شدنش سخته و آزمون و مصاحبه داره و ضمنا از هرگونه مزایایی که ممکنه به یک دانشجوی معمولی بهش تعلق بگیره محرومه. یعنی تا زمانی که من الآن دارم فارغ التحصیل میشم یکسره پول هست که به بهانه های مختلف1 دارم میدم. اصلا هم از پول گرفتن ازمون ناراحت نیستن. خدمات هم نمیدن. مثلا شما فرض کنید که من وقتی دانشجوی دکتری شدم تعهد کردم که ترمی اون موقع نزدیک 8میلیون به دانشگاه بابت هزینه تحصیلم بدم. ولی دریغ از خدماتی در شان این پول بی زبون و دریغ از انگیزه ای برای اینکار؛ همه باهم دندون در میارن که آیا اگر این عضو هیات علمی، به فرض محال و با وجود تلاش های ما برای نشدنش، میشد مثلا مثل ما رتبه مربی به بعد رو بهش میدن و از این جور حساب کتابها

این درصورتی هست که اگر همین پول رو فقط داده بودم به بیمه و سرمایه گذاری تا حالا چندبرابر شده بود. کاغذ خریده بودم الان فروشگاه کاغذ داشتم. اگر این پول رو گوسفند خریده بودم تا حالا میلیاردر شده بودم. و همه اش هم عمدیه؛ این جا و اینجا (نشانه های استعمار در ایران) رو بخونید.




1- بهونه هایی مثل این که خسارت زدی به موکت خوابگاه حالا باید پول موکت رو بدی. غذای سلف رو خوردی باید پول غذای هتل درجه یک شهر تهران رو بدی. ماهی 75 هزار تومن به جز شهریه باید بابت خدمات بدی! و از این جور پول خوردا که برا بچه مایه دارا که چیزی نیست که!


رفتن به آزمایشگاه بعد از 8 ماه

این بار تصمیم داشتم این بار که دیگه بعد از 7-8 ماه میرم آز اصلا حتی به کسی هم سلام هم نکنم. آخه میدونی من سال آخرمو تو این مدت هم خیلی سعی کردم بهترین حالت اجتماعیم رو به هم گروهی هام نشون بدم. ولی شرایط دانشگاه طوری چیده نشده بود که مثلا من آخرش مدرک دکتری که میگیرم به نظر خانوم دکتر بیام. مخصوصا که روزانه هم قبول نشده بود. اصلا انقد به این شرایط واقف بودم از همون سال اول که وقتی به ازای رای گرفتن برا اعضای کمیته علمی لیسانسه ها کلوچه میدادن، کلی خوشحال بودم که اگر برم اون جا شماره دانشجویی دکتریم رو بنویسم یک کلوچه گیرم میاد:)
ولی الآن که دیگه سال چهارمم، هم گروهی هایم هم خوبن ها، ولی یکیشون که روزانه ستو هنوز نیومده برا خودش فقط به کسایی سلام میکنه که براش سودی داشته باشن، حرصمو در میاره. دوست داشتم به خاطر اون هم که شده به هیچ کی تو گروه سلام نکنم. اصلا فک کنم اینطوری خیلی کلاسش بیشتره. اصلا فکر کنم لوث شده م هی رفته م با بهترین حالت اجتماعیم به هم گروهی هام سلام کرده م. حیف اون همه سلام، حتی به ازای یکیشون هم که شده کسی بهم کلوچه نداد :)