یک روز از همین روزا خانم همسایه با داد زدن گفت نکن. داد میزد و میگفت نکن. من که تو حیاط بودم صداشو شنیده بودم، موندم بریم دم در، نریم دم در، چی شده این صدا میکنه.
خلاصه که دم در نرفتیم و بعداً با خودمون گفتیم که این به طور معمولی با بچههاش اینطوری حرف میزنه.
اگر در خونه اش میرفتیم میگفت: چتونه من عادت دارم اینطوری داد بزنم، نمیرفتیم هم پشت سرمون حرف میزد.
کلاً در برخورد خانم همسایه باخته بودیم.
فرداش خونه رو گذاشتند برا فروش. همزمان کارگراشون رو هم انداختن به جون درختهای تو کوچه، پای خونه. دو تا درخت خشک شده داشتند که قطع کردند. کارگرهایش رو گذاشت جای پنجره خونه ما به سنگ تراشی و همین طور نخاله ریزی جای شمشادها. همینطور هی سنگ بریز، سیمان بریز، گچ بریز، اصلاً آقا این شمشادا رو از ریشه بکن.
یک چند ماهی هست که خونه شون فروش نرفته و اینها همین طور ادامه میدن! این بار دیگه دیدم رسما شمشاد از ریشه کنده اند و همینطور جای کنتور آب و هرجا دستشون رسیده بود یه کوخی ریخته بودند.
بعد، خودشون سه تا چهار تا اینور اونور بالا پایین دوربین گذاشتن. موقع بازسازی خونه نوسازشون به دیوار کناری که دیوار ما بود هم یه ترک بزرگ دادند از بس رویش فشار آوردند، که یعنی ما داریم خونمونو میسازیم که بفروشیم.
خلاصه که سرتونو درد نیارم، همسایه همسایه جاسوس
حالا چرا جاسوس؟
برای اینکه به دلایلی مشخص خونه رو از همسایه قبلی خریده. یه وقتایی میدیدیم مثلاً گلابی یا بادام پرت کردن تو خونمون. میگفتیم چشون شده. یک بار هم برای اینکه ادا در بیارند گفتن که بچهمون الان میره بالا درخت بادام شما یا الله باشید. کاملا منافق
حالا جدیداً که گاز خونههای ویلایی خالی رو قطع میکنند مخصوصاً روی ما خیلی خراب شدن. انگار ما دستور دادیم گاز اینا رو قطع کنن
یک جایی تو شبکه های اجتماعی یک بار دیگه از همین همسایه نوشته بودم که به خودش اجازه داده بالا سرمان تو روز بهاری حشره کش بزنه. این رو هم بگم که ما این همسایه رو موقع ساخت و ساز و رنگ پاشی و کلی آلودگی ها تحمل کردیم. حالا کنار همه اونها یک لج بازی و عمدبازی هم این آخریه اضافه کنید که یعنی نپسندیدیم و داریم میریم! دوباره که جریان رو به بحث گذاشتم اینطوری جوابم دادند:
- همسایتون سمی، خب همه جا ادم سمی هستن. دوری کنید. سگمحلی. سبک نوشتنت عجیبه
-Your neighbors are toxic. Well, there are toxic people everywhere. Stay away. Local dog. Your writing style is strange
- میخوام دوری کنم. بنظرم راه حلش مهاجرت به یه کشور دیگه س
- I want to stay away. I think the solution is to immigrate to another country.
- برو ی محله دیگه
- عزیزم. محله قبلی هم یه همسایه داشتیم با همین سبک رفتاری. با دوربین رفتم عکسش رو با فیلم شب عید غدیر بگیرم، همونجا رفت از همسایه ها شاهد جمع کرد.
بعد افتاد دنبالم درمونو کوبید و انقدر سر صدا شد که من پلیس خبر کردم تا اومد. پلیس هم که اومد یک ماه دو ماه بیشتر تو اون خونه نموندیم و رفتیم.
از ویژگی های مشترک اینها اینه که تنهایی به همچین غلاطایی نمیکنند. همین همسایه جدیدمون با اون یکی همسایه دیگه دست به یکی کرده بودن نصف شبی تا ساعت ۲ نصف شب آهنگ بالا سر ما گذاشته بودن. دقیقاً شبی که بهشون گفتن میخوان گازشونو قطع کنن.
- سگمحل کن ببین چجوری بهت احترام بزارن هرجا دوباره رفتید اصلا تحویل نگیر
- Be local dog. See how they respect you. Wherever you go, don't take any notice.
- ما قاطی نمیشیم، یک نفر داریم که اون قاطی میشه، رهبری میکنه، نذری میده، شیرینی میده، شیرینی پخش میکنه که علیه ما حرف بزنن
اون روز بالای دیوار رفتم و دیدم اون یکی همسایهمون که رهبرشونه کلی شیشههای مشروب تو خونشون داشت.
- That day I went up the wall and saw that our neighbor, who is their leader, had a lot of bottles of alcohol in his blood.