امروز این برنامه شکر-پنیر داشت یک نمایش به زبان آذری میذاشت، من کلی خندیدم. یکی رو نشون میداد که مثلا داره امضا میگیره، بعد باید پرونده رو میبرد میداد به اون یکی کارمنده. بعد یهو انگار گیر کردن. امضاگیره پرونده رو دو دستی زد تو سر اون یکی کارمنده. بعد داشت میرفت سمت اون یکی. هیچ کدوم هم ابراز ناراحتی نمیکردن از وضع موجود. خلاصه یک طورایی شده بود بازی کامپیوتری که دسته های بازی توش گیر کرده باشن. بعد دوربین یک جوون بیستو چند ساله رو نشون داد که یعنی باباهه بهش میگه بابایی بازی رو ول کن داره دیرت میشه! کلی خنده دار بود دیگه؛ بازی امضا گرفتن. قبل از دکتری همه اش اس ام اس میدادن دو طرح نمیشه. نرو، ولی حالا که رفتی خوشحالیم. بعد از دکتری میگن فرصت هایی که به خودمون دادیم برای بردن بازی امضا گرفتن دیگه تکرار نمیشه. این بار برو و یک مدرک دیگه مثلا چین بگیر، روسیه بگیرو ازین بازی ها. حالا بد هم نیست پزشکی باشه، دندان باشه، چین باشه، فرانسه باشه یا هرجایی. در این صورت ما خوشحالیم کلا...
بعد اخبار نشون داد که هنوز آتش سوزی کالیفرنیا تمومی نداره. این آتش عجیب، حتی داره جاهایی رو میسوزونه که برگو درخت ندارن! این شاید مثل ماجرای سیل کارولینای آمریکا باشه. آمریکایی ها زندگیشون رو با دیپلماسی شوک میگردونن. قضیه سیل کارولینای آمریکا هم این بوده که مردم اون بخش از آمریکا پولدار بودن و دلشون مدارس خصوصی نمیخواسته. برای همین موقعی که سیل میاد و بعدش مسئولینشون تعلل میکنن تا خوب سیل بیاد و زندگیشون رو ببره. به این ترتیب مردم مجبور به پذیرش شرایط بعد از دیپلماسی وارده شده میشندو مدارس خصوصی رو میپذیرن. لابد قضیه همین بوده. کسی نیست دلش برای این کفشدوزکهای کالیفرنیا بسوزه:
بیچاره ها. احتمالا فرصت نشده برن یک جایی کز کنن تا فصل سرد تموم بشه.